محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855895046
اشک بر امام حسین(ع) نشانه ایمان است
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
اشک بر امام حسین(ع) نشانه ایمان است آیت الله جاودان گفت: اگر زمانیکه نام حضرت امام حسین (ع) را میبرند اشک در چشم جمع شود، این نشانه ایمان است. دل باید با شنیدن نام امام حسین (ع) بشکند.
به گزارش فرهنگ نیوز، متن زیر قسمت اول گفتاری از آیت الله جاودان در مورد معنای عزاداری است که در پی می آید؛
أعوذ باللهِ من الشَّیطانِ الرَّجیم. بسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم. الحَمدُ للهِ رَبِّ العالمین وَ لا حَولَ وَ لا قوَة إلا بالله العَلیِّ العَظیم وَ الصَّلاة وَ السَّلام عَلی سَیِّدِنا وَ نبیِّنا خاتم الأنبیاء وَ المُرسَلین أبِی القاسِم مُحمَّد وَ عَلی آلِهِ الطیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومین سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین أرواحُنا وَ أرواحُ العالمینَ لِترابِ مَقدَمِهِ الفِداء وَ لعنة الله عَلی أعدائِهم أجمَعین إلی یَوم الدّین
اول خدای تبارک و تعالی را شکر میکنیم که باز هم فرصت و مهلت داد که انشاء الله دستمان به دامان حضرت حسین (ع) برسد و به محرم این حضرت وارد شویم.
قدر این نعمت را آن کسی میداند که از این دنیا رفته است. او می فهمد که با یک محرم یا یک دهه از محرم انسان میتواند به همه چیز برسد. درجه پایینش این است که انسان آمرزیده میشود. که این درجه پایین از آسمان و زمین بیشتر و مهمتر است.
یک نکته عرض کنم و انشاءالله شبهای دیگر هم این بحث را ادامه خواهیم داد. دقت کنید: این دهه خاص عزاداری است. من و شما این دهه را خاص عزاداری قرار ندادهایم. ائمه ما این موضوع را مشخص کردهاند. ده روز، دوران عزاداری است. قاعده این است که شما بعد از اینکه مصیبت واقع شد عزاداری کنید. بنابراین ما باید به طور طبیعی از روز عاشورا عزا بگیریم. اما امام صادق (ع) و حضرت موسی بن جعفر (ع) و حضرت رضا (ع) فرمودهاند در این ده روز عزاداری کنید.
عزاداری در این ده روز دستور ائمه ما است. از روز اول ماه تا روز دهم. ببینید ما برای هیچ نمونه دیگری دستور عزاداری نداریم. برای حضرت صدیقه طاهره (س) که اولین مصیبت است دستور عزاداری نداریم. برای حضرت امیرالمومنین (ع) یا حضرت مجتبی(ع)و سایر ائمه دستور عزاداری نداریم. اگر ما عزاداری میکنیم طبق دستورات کلی، عزاداری میکنیم.
دقت کنید: مطابق دستورات کلی که فرمودند شیعیان ما در حزن ما محزونند. خب مسلم است که بیت نبوت در مصیبت حضرت صدیقه طاهره (س) عزادار بودهاند. رنجیده خاطر بودهاند. اگر ما آن را عزا میگیریم طبق دستورات کلی است. اما این ده روز دستور خاص است. روی این ده روز دست گذاشتهاند. لذا اهمیتش بیشتر است. البته ما هم عملا بیشتر اهمیت میدهیم و این درست است. مثلا حضرت رضا (ع) در احوالات حضرت موسی بن جعفر (ع)می فرمایند پدرم هر روزی که میگذشت و به عاشورا نزدیک میشدیم عزایش بیشتر میشد تا روز عاشورا که دیگر روز بیقراری بود.
متاسفانه ما انقدر قوت ایمانی نداریم که آنطور بشویم. اما با همین کارهایی که میکنیم و ظواهری که حفظ میکنیم مثل اینکه لباس سیاه میپوشیم و صبح و ظهر و عصر و شب در مجلس عزا شرکت میکنیم، یک مقداری خودمان را شبیه اماممان میکنیم و از آنها تقلید میکنیم. اما خوب بود که عزادار واقعی باشیم. مثل اینکه یک کسی از ما از دست رفته است. ببینید ما معمولا مثل زمانیکه یک کسی از ما فوت میکند، عزادار نیستیم. لذا مثلا میتوانیم اینجا بنشینیم و حرف گوش دهیم و بعد روضه گوش دهیم و بعد سینه بزنیم و بعد هم تمام که شد میرویم بیرون و دور هم میایستیم و میگوییم و میخندیم. در حالی که عزادار نمیگوید بخندد.
من در خاطر دارم که آن عزادارهای قدیم عزاداریشان بسیار جدیتر از حالا بود. من درخاطرم هست که وقتی یک نفر از بزرگترهای مجلسی که ما میرفتیم، لبخند به لبش آمد من تعجب کردم. چطور میشود که این دارد لبخند میزند؟ چون جداً عزادار بودند. باز مشخص میشود که هنوز تا امامش فاصله دارد. این ده روز انسان باید غصهدار باشد. اگر ما حالا اینطور نیستیم سعی کنیم که خودمان را شبیه کنیم. هرچه بیشتر خودمان را شبیه کنیم بهتر است. اگر بخواهیم بیشتر شبیه باشیم، احتیاج دارد که زحمت بکشیم. انسان باید زحمت بکشد تا شبیه امامش بشود.
اگر شما صد در صد شبیه امامت بشوی آنگاه میشوی شیعه. خب شیعه بسیار گران قیمت است. حالا این یک مورد است. فرمودند در حزن ما محزون است. نه اینکه برایش روضه میخوانند تا محزون شود. و در شادی ما شاد است. داستان حزن و شادی بسیار است. مثلا من یک گناه میبینم، اگر امامم بود و این گناه را دیده بود چقدر اوقاتش تلخ میشد؟ آیا اوقات من هم تلخ میشود؟ میگویند این حداقل است. اگر کسی این را هم ندارد ایمانش مشکل دارد. بنابراین دامنه این حزن بیشتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم. امام زمان (ع) همه چیز را میبینند و همه چیز در منظر ایشان آشکار است و اگر کسی گناه کند بالخصوص اگر از دوستانشان باشد، مثلا اگر آن کسی که در عزای امام حسین (ع) سیاه میپوشد گناه کند، ایشان واقعا محزون میشوند.
پس ائمه ما به طور خاص روی این دهه دست گذاشتهاند و خودشان هم عمل کردهاند و به ما نشان دادهاند که این ده روز، ده روز عزا است. این یک مطلب.
خب عرض کردیم که عزاداری نشانهی همشکلی ما با امامانمان است. ما با اماممان هم شکلیم و کاملا همراه هستیم. حالا هرکه بتواند این همراهی را بیشتر کند بهتر است.
اگر شما به قصد درستی نیامده باشی و فقط یک لباس سیاه پوشیدی و به مجلس امام حسین (ع) آمدی فقط یک سیاهی لشکری. اما اگر میخواهی همه چیز حساب شود، قصد درست میخواهد. قصد درست میخواهد. اگر قصدت درست باشد آن وقت عزاداریِ مقبول، اثر دارد. اگر کسی درست عزاداری کند، ولو دو قطره اشک بریزد، ولو یک قطره، در روایت آمده حتی به اندازه بال مگس، به قدری که تنها پلکتان تر شود و حتی جاری نشود، آن اثرات بزرگی که برای عزداری میگویند اینجا است. عزاداری زمانی درست است که فقط برای امام حسین (ع) باشد، هیچ چیز دیگر در آن نباشد. خالصِ خالص یک کمی از پلک من تر شده. اگر گفتند یک چیزی به دنبال این هست، مربوط به آن زمانی است که این با قصد خالصِ خاص است. هیچ چیز جز امام حسین (ع) در آن نیست. هیچ چیز جز خدا در آن نیست. این هم نکته دوم.
آن چیزی که در روایات ما درمورد عزاداری حضرت امام حسین (ع) آمده است این است که اگر پلکت تر شود، گناهانت آمرزیده میشود. اما شرط اولش این است که خالص باشد و هیچ چیز در آن نباشد.
گریه و عزاداری برای امام حسین (ع) یک مقتضی است. اما باید مانعی هم وجود نداشته باشد. یعنی این تر شدن پلک توانایی دارد که تمام گناهان شما را پاک کند. توانایی دارد. در این مورد روایات بسیار زیادی وجود دارد. به عنوان مثال نمونه هایی که در زیارت امام حسین (ع) داریم. زیارت امام حسین (ع) باعث می شود که گناهان گذشته و آینده انسان آمرزیده شود. مثلا زیارت شب جمعه امام حسین (ع) اینطور است. شب جمعه خیلی مهم است.
اربعین که عالم اینطور برایش اهمیت قائل است سه روایت برایش وجود دارد. اما در مورد شب جمعه صد روایت وجود دارد. نه یک مضمون. مضامین بسیار ممتازی درمورد زیارت شب جمعه وجود دارد. اما باز تمام اینها مقتضی است. ببینید برای اینکه صدای من به شما برسد باید بلندگو باشد. خب بلندگو باید روشن هم باشد. اگر ماشین شما بخواهد حرکت کند، شما باید پایت را روی پدال گاز فشار دهی. غیر از آن باید جلویت دیوار نباشد تا حرکت کنی. ببینید روشن بودن موتور و گذاشتن پا روی پدال گاز لازم است. اینها مقتضی است. اما باید مانع هم نداشته باشد. این مطالبی که در روایات گفته شده یک یا دو مورد نیست که انسان در آنها شک کند. پس مسلما این موارد هست.
اما آقا من صدهزار هزار گناه بر دوشم هست. وقتی بخشیده شوم نمیفهمم؟ نمیشود. نمیشود انسان یک تغییر به این مهمی را متوجه نشود. حالا که معلوم نیست چقدر بار روی دوش ماست. اما باور کنید که کم نیست. اگر این همه باری که روی دوش من است برداشته شود، نمیشود که من نفهمم. اگر شما به مجلس امام حسین (ع) آمدی و تغییری را فهمیدی معلوم میشود که اثر کرده است. در روایت آمده که همه بارهایت برداشته میشود.
اگر برداشته شود، نمیشود که من نفهمم. اگر چیزی نفهمیدم، معلوم میشود که برداشته نشده. پس موانع هم مساله است. بنابراین روایت فرموده تمام گناهان آمرزیده میشود، حتما هم هست و درست هم هست. قطعی و یقینی و مسلم هم هست. اما یک مطلب دیگر هم در آن هست و آن اینکه مانع نباشد و مقتضی درست باشد. مقتضی، باید باشد، بدون آن نمیشود، مانع هم نباید باشد. اگر مانع نباشد آن مقتضی اثر میکند. این که گفتهاند به طور قطع درست است. قطعا درست است. عرض کردم یک حدیث نیست که انسان شک کند. میشود. خود اشک هم میتواند، اما زحمت دارد. باور کنید درست است اما زحمت دارد.
این مطالب را برایتان عرض کرده ام. در کربلا زمانی که اولین زیارتتان هست مجانی پاک میکنند. آقای اربابی گفتند من رفتم زیارت و گفتم آقا من را پاک کنید. بعد تغییری در من ایجاد شد که رفقای ما رفتند تابوت تهیه کنند که جنازه مرا فردا صبح ببرند. انقدر حالم بد بود. گویی اصلا مرده بودم. آقا گناه جدی است. یقه ما را رها نمیکند. یا جبرانش میکنی یا برایت جبران میکنند. حالا در اینجا چون دستگاه امام حسین (ع) بوده و مجانی میبخشند به یک مریضی خوبت میکنند.
اما با یک مریضی سختی. اگر در اینجا از این حرفها بزنیم با مریضی درست نمیشود. گاهی بعضیها میخواهند خیلی سبکش کنند. اما نمیشود. اگر انسان درست بیاید و جوان باشد و گناه سخت و عمدیِ بد نکرده باشد راحتتر است. اما اگر من میدانم این گناه است. میدانم خدا بدش میآید و غضب میکند اما یک بار و دو بار و سه بار... خب این نمیشود. سخت است. گناه را جدی بدانیم. شنیدید که قدیمی ها نقل کرده اند که مرحوم آقا شیخ جعفر شوشتری روز دوم محرم دو کلمه گفت. گفت مردم امروز کربلا، کربلا شد. امروز حسین (ع) وارد کربلا شد. مجلس از دست رفت. چرا ما اینطور نیستیم. خب من در طول سال صدجور غذا خورده ام. این اثر می کند.
هزار جور حرف زدهام که از هر غذایی بدتر است. شُستم و رُفتم. در زمان ما مسائل سیاسی مطرح است و انسان باید هم دخالت کند اما درست نیست که هرکاری بکند. نمیشود مردم را بشویَد. آقا یک کلمه حرف ناحق و حساب نشده انسان را بر باد میدهد. دل میمیرد. ببینید گفتند اگر زمانیکه نام حضرت امام حسین (ع) را میبرند اشک در چشم جمع شود، این نشانه ایمان است. دل باید با شنیدن نام امام حسین (ع) بشکند. فقط نام را ببرند. فقط نام.
نه اینکه روضه بخوانند. کو؟ ما قبلا یک کارهایی کرده ایم. ببینید من برای اینکه روز عاشورا بتوانم درست عمل کنم باید یک سال مراقب باشم. یک سال مراقب باشم. برای اینکه بتوانیم از شب قدر بهرهمند شویم باید یک سال مراقب اعمالمان باشیم. مکرر در زمان جوانی بنده اتفاق افتاده بود که بعد از شب نوزدهم احساس بهشتی بودن میکردم. باور کنید. احساس بهشتی بودن میکردم. حس میکردم. مثل اینکه الآن بگویید اینجا هوا گرم یا سرد است، حس میکردم. اما حالا دیگر نه.
میخواستم مبحثی را در رابطه با قیامت عرض کنم. در آیه ۱۸۷ سوره مبارکه اعراف میفرماید: یَسألونکَ عَن السّاعَةِ أیّانَ مُرْسَاهَا از تو درمورد ساعت، سوال میپرسند. ساعت از اسماء قیامت است. از تو درمورد قیامت میپرسند. أیّانَ مُرْسَاهَا قیامت چه زمان اتفاق میافتد؟ معلوم میشود که بارها آمدهاند و از ایشان سوال پرسیدهاند. سوال بسیار بوده است. این قیامت چه زمانی اتفاق میافتد؟ قــُلْ إنـّما عِلمُها عِندَ رَبّی بگو علمش نزد رب من است. لا یُجلــّیها لوَقتِهَا إِلا هُو پرده قیامت را برنمیدارد، کشف از پنهان قیامت نمیکند، جز او. قیامت را او به پا میکند.
لا یُجلــّیها لوَقتِهَا إِلا هُو ثقــُلتْ فی السَّماواتِ وَالأرْضِ بار قیامت برای آسمانها و زمین سنگین است. خدای متعال در مقدمه قیامت آسمان و زمین را به هم میریزد. نه اینکه فقط همین یک ستاره خورشید را، تمام آسمان و زمین را به هم میریزد.
تعداد کهکشانها قابل محاسبه نیست. آسمان و زمین را به هم میریزد. ثقــُلتْ فی السَّماواتِ وَالأرْضِ بار قیامت برای آسمانها و زمین بسیار سنگین است. نه برای انسان کوچک و ضعیف و ناتوان بلکه برای آسمانها و زمین سنگین است. لا تأتیکــُم إلا بَغتـَة برای شما ناگهان پیش میآید. به عنوان مثال عرض میکنم. من دارم راه میروم ناگهان به زمین میافتم. مثلا همین روز گذشته یکی از علما داشت برای درس دادن میرفت که ناگهان زمین خورد و تمام شد. حادثه مرگ نیز ناگهان است. لا تأتیکــُم إلا بَغتـَة قیامت نیز فقط به صورت ناگهانی میآید. در آیه ۴۰ سوره مبارکه انبیاء نیز میفرماید: فتبهَتـُهُم حضور ناگهانی قیامت، مبهوت میکند.
از تو سوال میکنند گویی تو آن را میدانی. قــُلْ إنـّما عِلمُها عِندَ اللهِ زمانی که از تو سوال میکنند بگو علم آن تنها نزد خداست. در آیه ۴۰ سوره مبارکه انبیاء میفرماید: بَلْ تأتیهِم بَغتة ناگهان میآید. و در ادامه میفرماید: فتبهَتـُهُم مبهوتشان میکند. فلا یَسْتطیعونَ رَدّها به طوری که نمیتوانند آن را برگردانند. مگر میشود؟ زمانی که مرگ آمد مگر کسی میتواند آن را برگرداند؟ مبهوت میکند و توانایی رد آن را ندارند. زمانی که آمد همه چیز مرا میبرد.
داستان انسان از بدو تولدش تا پایان در سوره ق نیز وجود دارد تا به مساله قیامت میرسد. در آیه ۱۶ سوره مبارکه ق میفرماید: وَلقد خلقنا الإنسانَ ما انسان را خلق کردیم. وَنعْلمُ ما تـُوَسْوسُ بهِ نفسُهُ ما خودمان انسان را خلق کردیم بنابراین همه چیز آن را میدانیم. ببینید کف دست ما روبه روی ما هست اما ما فقط ظاهر آن را میبینیم. یعنی زیر این پوست و حتی داخل پوست و این که پهنای آن را چند سلول شکل میدهد را نمیدانیم. ما فقط ظاهر آن را میبینیم.
یعنی دانسته ما آنقدر کم است که نمیتوان گفت به آن علم داریم. اما خداوند ذره ذره وجود ما را خلق کرده است. پس همه چیزش را میداند. خداوند میفرماید: میدانم در دلش چه وسوسههایی میگذرد. اگر انسان با وسوسه نجنگد شیطان کار خودش را میکند. زیرا وسوسه کار شیطان است و اگر انسان با وسوسه نجنگد و با آن زندگی کند کم کم به شیطان تبدیل میشود. در آیه ۱۱۲ سوره مبارکه انعام میفرماید: شیاطینَ الإنسِ وَالجِنِّ شیاطین انسان و شیاطین جن. در روایات دارد که انسان آنقدر دروغ میگوید تا نامش میشود دروغگو و به نام کاذب نوشته میشود. وقتی میفرماید آنقدر دروغ میگوید منظور ده روز یا بیست روز یا پنجاه روز است نه صد سال. توبه دروغگو با کسی که یک بار دروغ گفته است تفاوت دارد.
در آیه ۱۶سوره مبارکه ق فرمود ما وسوسه هایی که در دلش میگذرد را میدانیم. وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبلِ الوَریدِ آخر ما از رگ گردن به او نزدیکتر هستیم. در اینجا کمی با تسامح رفتار کردند. در آیه دیگر میفرماید ما از خودش به او نزدیکتر هستیم. ما نمیفهمیم این مطلب چه معنایی دارد. بعد از مرگ متوجه خواهیم شد. انسان مطالب بسیاری را در این دنیا متوجه نمیشود که بعد متوجه خواهد شد.
یک مطلب اساسی که همه ما درگیر آن هستیم این است که میپنداریم این دنیا اصل است. یک نمازی هم میخوانیم. یک خدایی را هم قبول داریم. اما دنیا برایمان اصل است. هیچ پادشاهی فکر نمیکند فردا میمیرد. گمان میکند سلطنتش همیشگی است. ما هم همین فکر را میکنیم.
قبلا خدمتتان عرض کرده ام. یک غلامی برای حضرت خدیجه (س) خریده بودند به نام زید که حضرت آن غلام را به پیامبر (ص) بخشیده بودند. زید پسری به نام اسامه داشت که مورد علاقه پیامبر (ص) بود.
پیامبر (ص) اواخر عمر مبارکشان اسامه را فرمانده لشکر کردند. تمام پیرمردها و بزرگترها سرباز او بودند. زید برای حضرت مانند پسرش بود و اسامه هم مانند نوهاش. البته بین علاقه ایشان به اسامه و حضرت علی (ع) هزار هزار فرسنگ فاصله است. اسامه کالایی را یک ماهه خریداری کرده بود. یعنی گفته بود سر یک ماه پولش را میپردازد. خبر این موضوع به پیامبر (ص) رسید و حضرت فرمودند که چقدر آرزویش بلند است! بعد فرمودند من زمانی که پلکم را میبندم فکر نمیکنم که میتوانم آن را باز کنم و زمانی که آن را باز میکنم فکر نمیکنم که میتوانم آن را ببندم. مرگ را تا این اندازه نزدیک میبینم.
در آیه ۱۷ سوره مبارکه ق میفرماید: إذ یَتلقــّی المُتلقــّیانِ عَنِ الیَمینِ وَعَنِ الشِّمَالِ قعیدٌ دو فرشتهی دریافت کننده از راست و از چپ مراقب نشسته اند. اینها ذره ذره آنچه که از انسان سر میزند را ثبت میکنند. گاهی شخصی بوی بدی میدهد. برای فرشته مشخص میشود که این فرد فکر بدی کرده است. اما آن فرشتگان باطن این اعمال را نمینویسند بلکه هرچه از آن فرد سرمیزند همان را مینویسند. در آیه ۱۲ سوره مبارکه انفطار میفرماید: یَعلمُونَ ما تفعَلونَ آنچه که میکنید میدانند.
اگر کسی بسیار فکر بد کند، دیگر همیشه بوی بد خواهد داد. در آیه ۱۸ سوره مبارکه ق میفرماید: ما یَلفِظ مِنْ قوْلٍ إلا لدَیْهِ رَقیبٌ عَتیدٌ در این آیه یک مثال فرمودهاند: لفظی از دهان انسان بیرون نمیآید مگر اینکه مامور مراقب بالای سرش ایستاده است. قرآن میفرماید زمانی که شما عمل میکنید خدای متعال بالای سر شما ایستاده است. منظور از ایستادن این نیست که مانند ما ایستاده باشد بلکه بدین معناست که ناظر است. لفظ رَقِیبٌ به این معناست که هرچه از دهانش بیرون میآید مراقباند و ذره ذرهاش را ثبت میکنند. آیا این مراقبت تنها برای حرفهایی است که انسان میزند؟ خیر. زبان انسان خیلی آزاد است و انسان میتواند حرفهای بسیاری بزند اما انسان ده برابر آن نگاه میکند.
آن مامور و مراقب بالاسر هر نگاه انسان نیز ایستاده است. مساله نگاه بسیار حساس است. به عنوان مثال زمانی که شما با من هستید حرفهای مرا میشنوید اما متوجه نمیشوید من به کجا نگاه میکنم. گاهی انسان یک نیم نگاه میکند. گاهی انسان با ثلث چشمش نگاه میکند. تمام اینها حساب میشود و مامور ایستاده و ثبت میکند. آقا حتی برای یک مورد هم دست از سر ما برنمیدارند. بنابراین اینجا درمورد حرف زدن مثال زدهاند. نه اینکه فقط مراقب این مورد هستند. هر نگاهی که میکنی بالای سرت رَقِیبٌ ایستاده. هرچه گوش میدهی و هرچه فکر میکنی ثبت میشود.
فرض کنید یک مطلب بد از ذهن من عبور کند. این اشکالی ندارد. اما اگر من آن را در ذهنم نگاه داشتم و روی آن فکر کار کردم این اشکال دارد. گاهی بعضی افکار برای انسانها بالخصوص جوانها لذت بخش است. روی آن افکار میایستی یا نه؟ اگر ایستادی یک جایی را خراب میکنی. فکر است و شما عملی نکردهای اما یک جایی را خراب میکنی. فرمایش حضرت عیسی (ع) است که میفرمایند: گذشتگان ما گفتند فلان گناه را نکنید، من میگویم فکرش را هم نکنید. اثر فکر چگونه است؟ به عنوان مثال یک وقت خدایی نکرده در حسینیه آتش برافروخته میشود و همه جا را میسوزاند. این مانند اثر عملِ بد است. اما یک وقت آتش دود میکند و اینجا را سیاه میکند. اثر فکر هم همینطور است. اگر فکر بد را دنبال کنی مانند دود سیاه میکند. بنابراین فکر نیز حساب دارد. درمورد فکر شیطانی که همان وسوسه است عرض کردم که اگر انسان با وسوسهها زندگی کند تبدیل به شیطان می شود.
این مطالب مربوط به بخش زندگی انسان بود که در سوره مبارکه ق آمده است. بعد در رابطه با مرگ توضیح میدهد. در آیه ۱۹ سوره مبارکه ق میفرماید وَجَاءَتْ سَکرَةُ المَوْتِ لحظات مرگ فرا میرسد. فشار مرگ حالتی در شخص به وجود میآورد که گویی شخص مست است. سَکرَةُ یعنی مستی مرگ. در ادامه آیه میفرماید: ذلکَ ما کنتَ مِنهُ تحِیدُ این آن چیزی بود که تو از آن فرار میکردی. چه کسی از مرگ فرار نمیکند؟ در آیه بعد میفرماید: وَنُفِخَ فِی الصّور ذلکَ یَوْمُ الوَعیدِ روز قیامت که به شما وعده داده شده است در صور دمیده میشود.
در آیه بعد میفرماید: وَجَاءَتْ کُلّ نفس مَعَهَا سائِقٌ وَشَهِیدٌ همه میآیند و همراه هرکس یک سَائِقٌ و یک شَهِیدٌ است. سَائِقٌ کسی است که انسان را به جلو هل میدهد و شَهِیدٌ یعنی شاهد. اصل حرفمان در آیه بعد است: لقدْ کنتَ فی غَفلةٍ مِنْ هذا از چنین روزی در غفلت بودی. در گذشته عرض کردهام. میگویند غفلت زمانی است که شما یک چیزی را دارید اما به آن توجه ندارید. مکرر برای بنده پیش آمده که عینـَکم به چشمم بوده و پی آن میگشتم. به این میگویند غفلت. قیامت در پیش روی ماست.
الان هم هست اما غفلت داریم. مثالی که در قرآن بیان شده این است که کسی که مال یتیم میخورد در واقع آتش میخورد. الان دارد آتش میخورد. اما فعلا جلویش پردهای افتاده است و نمیبیند. با مرگ و قیامت این پرده کنار میرود. همین. انسان نسبت به قیامت در غفلت است. حادثه قیامت برای ما اتفاق میافتد. اگر گفتهاند قیامت ناگهانی است، این حادثه ناگهانی در ما هم اتفاق میافتد. تمام قیامت به هم ریختن جهان نیست. شاید باید گفت که بخش اصلی آن این است که قیامت برای ما و در ما اتفاق میافتد. پرده از جلوی چشم ما کنار میرود. چشم ما نابینا است، بینا میشود. این مطلبی است که قرآن فرموده است.
منبع: مهر
95/8/6 - 19:24 - 2016-10-27 19:24:25
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]
صفحات پیشنهادی
سر مطهر امام حسین در کجا مدفون است؟
سر مطهر امام حسین در کجا مدفون است درباره محلّ دفن سر مبارك امام حسين ع به خصوص و سرهاى ديگر شهداى كربلا به صورت عموم در كتاب هاى تاريخى شيعه و اهل سنّت و نيز منابع روايى شيعه اختلاف فراوانى مشاهده مى شود به گزارش فرهنگ نیوز بنا بر برخی اقوال پس از رفتن ابن سعد و یااز امام زادگان جعلی تا وظیفه فراموش شده ی اوقاف/ مسئولیتی که اعتقادات مردم را نشانه گرفته است
از امام زادگان جعلی تا وظیفه فراموش شده ی اوقاف مسئولیتی که اعتقادات مردم را نشانه گرفته است هرکجا از شهررا که می نگریم بقاع متبرکه و امام زادگان بسیاری را مشاهده می کنیم که بر خی از انها اصلا شناخته شده نبوده و شجره مدون و مستندی ندارند به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاهدر روز هشتم محرم بر امام حسین(ع) چه گذشت؟
در روز هشتم محرم بر امام حسین ع چه گذشت خبر این ماجرای شگفت انگیز و اعجاب آمیز توسط جاسوسان به عبیدالله رسید و پیکی نزد عمر بن سعد فرستاد که به من خبر رسیده است که حسین چاه میکند و آب به دست میآورد و خود و یارانش مینوشند به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگارانارادت خوشنویسان به ساحت مقدس امام حسین(ع)
ارادت خوشنویسان به ساحت مقدس امام حسین ع به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری امام حسین علیه السلام فراخوان نمایشگاه بزرگ خوشنویسی نقاشیخط و تایپوگرافی با عنوان ارادت قلم اعلام شد به گزارش فرهنگ نیوز به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری امام حسین علیه السلام فراخوان نمایشگاه بزرثمره ایستادگی در راه خدا و ثواب گریه برای امام حسین(ع)
ثمره ایستادگی در راه خدا و ثواب گریه برای امام حسین ع حجت الاسلام و المسلمین جاودان در خصوص ثمرات ایستادگی در راه خدا و ثواب گریه سخنرانی کردند که متن آن را در پایین می خوانیم به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان حجت الاسلام و المسلمین جاودان استاد اخلاقشهادت امام حسین (ع) نشان عمق انحراف جامعه
شهادت امام حسین ع نشان عمق انحراف جامعه اگر حادثه کربلا نبود آیندگان از درک انحراف جامعه اسلامی آن روز ناتوان بود به گزارش تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان اگر حادثه کربلا در صدر اسلام اتفاق نیفتاده بود بعد میخواستند به ما که بعد از هزار و سیصد سال از آن زمان آمروزی که امام حسین(ع) بشارت رجعت داد
روزی که امام حسین ع بشارت رجعت داد بُعد مهدوی ماجرای امام حسین ع شاید پررنگترین ماجرای قیام ایشان باشد که نیاز است در آن دقت و واکاوی صحیحی صورت گیرد اهمیت این مسأله تا حدی است که آخرین خطبه امام ع برای اصحاب در روز عاشورا بحث رجعت آخرالزمان و سرزمین سرزمین ظهور بود به گزپاداش امام حسین (ع) در ازای شهادتشان
پاداش امام حسین ع در ازای شهادتشان آیا می دانید خداوند چه پاداشی به امام حسین ع در ازای شهادتشان عطا فرمود به گزارش خبرنگار تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از امام باقر و امام جعفر صادق آیا می دانید خداوند چه پاداشی به امام حسین ع در ازای شهادتشان عطا فرمودامام حسین (ع) چند فرزند داشتند؟
کرب و بلا نوشت امام حسین ع چند فرزند داشتند در مورد نقلهای تاریخی جزئی مانند تعداد فرزندان یک شخص ممکن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد و نباید به دنبال پاسخ صد در صد کامل و قطعی بود به گزارش فرهنگ نیوز آنچه در منابع روایی درباره تعداد و نام فرزندان امام حسین ع آمده رچرا فقط به امامحسین(ع) چراغ هدایت میگویند؟
چرا فقط به امامحسین ع چراغ هدایت میگویند از بین امامان معصوم تنها امام علی ع و امام حسین ع از لقب ثارالله خون خدا یا کسی که ولی دم او خدا است برخوردارند با اینکه همه آنان به مرگ طبیعی از دنیا نرفتهاند و شهادت در راه خدا نصیب آنان شده است به گزارش فرهنگ نیوز پرسش این اس-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها