واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «شريف واقفي» روي پرده سينما هم قرباني شد
«سيانور» ميتوانست به راحتي در رشتههايي مانند كارگرداني يا بهترين بازيگران اول مرد و زن در زمره كانديداهاي فجر و مقاومت قرار گيرد اما هيچ نامي از اين فيلم در فهرست كانديداها نيست پس ماجرا چيست؟

«سيانور» ميتوانست به راحتي در رشتههايي مانند كارگرداني يا بهترين بازيگران اول مرد و زن در زمره كانديداهاي فجر و مقاومت قرار گيرد اما هيچ نامي از اين فيلم در فهرست كانديداها نيست پس ماجرا چيست؟
بيتوجهي به فيلمي به نام «سيانور» در جشنواره فيلم فجر با تعللي عجيب امتداد يافت كه در مسير اكران آن به وجود آمد. اخيراً هم در جشنواره مقاومت اين فيلم در قياس با آثاري به مراتب ضعيفتر كاملاً ناديده گرفته شده و در هيچ رشتهاي كانديداي دريافت جايزه نيست. وضعيت پيش آمده در مورد اين فيلم بيش از پيش شائبههايي كه پيرامون عدم علاقه برخي مسئولان با مضمون اين فيلم وجود داشت را پررنگتر كرد.
فيلمنامه «سيانور»ي كه مسعود احمديان نوشته بود مربوط به امروز و ديروز نيست و حداقل بيشتر از يك دهه از نگارش آن ميگذشت. شايد چرايي اينكه در اين مدت هيچ كارگردان و تهيهكنندهاي جرأت اين را نكرده بودند به سراغ ساخت اين فيلمنامه بروند همين مخالفتها باشد. «سيانور» به صريحترين شكل ممكن ماجراي تغيير ايدئولوژي در سازمان مجاهدين خلق و سپس تسويه حسابهاي خونيني كه تقي شهرام براي حذف نيروهاي مسلمان سازمان و از جمله مجيد شريف واقفي و مرتضي صمديه لباف انجام داد را به تصوير ميكشد.
هر آنچه در فيلمنامه «سيانور» آمده و حالا بهروز شعيبي آن را در «سيانور» به تصوير كشيده است كاملاً مورد قبول حتي طرفداران ماركسيست اين سازمان است اما عجيب است كه فيلمي تا اين حد واقعگرايانه مورد بيتوجهي قرار ميگيرد.
راوي صادق واقعيتها
شايد اگر در «سيانور» تصويري دور از عرف و خلاف باور از ساواك يا نيروهاي ماركسيست سازمان ميديديم ميشد اين احتمال را داد كه دوري متن كار از واقعگرايي اسباب بيتوجهي داوران جشنوارههاي فجر يا مقاومت به آن شده است اما شعيبي انصافاً تمام تلاش خود را انجام داده است تا راوي صادق واقعيتها باشد. او نه بيخود و بيجهت نيروهاي ساواك را بدمنهايي تمامعيار نشان داده و نه كوشيده از امثال تقي شهرام و وحيد افراخته لولوهايي بسازد كه در ميان محصولات شعاري سينماي ايران نظير آنها را بارها ديدهايم.
به جايش شعيبي تلاش زيادي كرده كاراكترهايي بيافريند كاملاً ملموس و داراي عنصري به نام همذاتپنداري؛ اصلاً يك دليل اينكه بازي مهدي هاشمي در نقش بازجوي ساواك تحسين مخاطبان جشنواره فجر را موجب شد همين تلاش براي واقعنگاري به جاي افتادن در دام كليشهها بود.
شعيبي براي آن كه فيلمش با كمترين حواشي رايج در مورد آثار تاريخي مواجه شود سعي زيادي كرده به جاي دست بردن در سير اتفاقات قبل و بعد از تغيير ايدئولوژي در سازمان مجاهدين همه توانش را بر واقعهنگاري دقيق و همچنين شخصيتپردازي درست كاراكترهاي درگير در اين تغيير ايدئولوژي و البته طراحي ميزانسنهايي كند كه بناست آن بازه زماني را به نمايش درآورد.
شريف واقفي باز هم قرباني شد!
انصافاً هم حاصل كارش خوب است و به راحتي ميتوان گفت اين فيلم تا سالها ميتواند جزو آثاري قرار گيرد كه بابهانه و بيبهانه از رسانه ملي روي آنتن برود اما پرسش اينجاست كه چرا مهمترين جشنوارههاي مملكت ما كه يكي از آنها نامش را از دهه پيروزي انقلاب اسلامي الهام گرفته و ديگري خود را داعيهدار مقاومت و دفاع ميداند اين فيلم را ناديده گرفتند؟
«سيانور» ميتوانست به راحتي در رشتههايي مانند كارگرداني يا بهترين بازيگران اول مرد و زن در زمره كانديداهاي فجر و مقاومت باشد اما هيچ نامي از اين فيلم در فهرست كانديداها نيست پس ماجرا چيست؟
البته كه مسئولان جشنواره در توجيه، استقلال نظر هيئت داوران را دليل وضعيت پيش آمده دانستهاند اما در شرايطي كه برخي از اين داوران در محافل خصوصي از توصيههايي كه براي بيتوجهي به «سيانور» شنيدهاند حرف زدهاند چقدر اين استقلال ميتواند منطقي باشد؟ برخي شايعات ميگويند كه دستاندركاران جشنواره مقاومت واهمه اين را دارند كه مضمون اين فيلم به قباي برخي افراد ذينفوذ بربخورد كه البته معلوم نيست اين شايعات تا چه حد صحت دارد.
اگر اين شايعات را ناديده بگيريم اين سؤال به وجود ميآيد كه آيا داوران جشنوارههاي فجر و مقاومت واقعاً فكر ميكنند كيفيت آن يكي دو اثر خستهكننده و كاملاً در مديوم تلويزيون كه از فهرست نامزديها سربرآوردهاند از «سيانور» بالاتر است؟
در مورد انتخاب برخي آثار باكيفيت حاضر در فهرست نامزديها و از جمله «يتيمخانه ايران»، «باديگارد» و «ايستاده در غبار» كه انصافاً در زمره بهترين آثار سالهاي اخير سينماي مقاومت و دفاع هستند هيچ مشكلي وجود ندارد اما پرسش اينجاست كه آيا واقعاً كيفيت آن يكي دو محصول كاملاً تلويزيوني و پرهزينهاي كه در فهرست نامزديها نامشان آمده از «سيانور» بالاتر است؟
همان قدر كه «يتيمخانه ايران» ابوالقاسم طالبي در زمره آثار استراتژيك سينماي ايران است و بايد در جشنوارهاي مانند مقاومت مورد تحسين قرار گيرد اين حق «سيانور» است كه در اين جشنواره مورد توجه قرار گيرد.
اگر اين توجه صورت نميگيرد و در پاسخ به آن به جاي حقيقتگويي توجيه ميشنويم ميتواند ناشي از واهمهاي باشد كه برخي نسبت به ديده شدن «سيانور» دارند. آنها ميترسند مبادا اندك رفقاي شهرام و وحيد كه در گوشه و كنار همچنان به حيات پرزرق و برق خود ادامه ميدهند آنها را تكفير كنند و اين جنابان ديگر نتوانند هم حلواي فجر و مقاومت را بخورند و هم نان آن رفقا را!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۵ - ۱۹:۲۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]