واضح آرشیو وب فارسی:الف: درباره مغفول ترین رکن اقتصاد مقاومتی؛ مردمی کردن اقتصاد یعنی چه و چگونه؟
سیدامیر سیاح
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۰۲
یکی از ارکان سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي، «مردمي كردن اقتصاد» است. از مردمي كردن اقتصاد، «افزايش نقش آفريني عموم مردم در توليد و سرمايهگذاري و صادرات» استنباط ميشود. يعني اقشار و افرادي كه قابليت نقش آفريني اقتصادي دارند اما نقش چنداني ايفا نميكنند، وارد کسب وکار شوند. افرادی نظير فرزندان كارگران و كارمندان كه احتمالاً بخش بزرگي از انبوه بيكاران موجود را هم تشكيل مي دهند.اما اين جمعيت جوان بيكار و عمدتاً تحصيل كرده، چطور بايد شاغل شوند و در اقتصاد نقش بيافرينند؟!مديران سنتي اقتصاد ايران كه همیشه تيم اقتصادي دولتهای در جمهوری اسلامی را در اختيار داشته و دارند، معمولا تصور ميكنند راه ايجاد اشتغال براي جوانان بيكار، تخصيص درآمدهاي نفتي و اجراي پروژههاي صنعتي و عمراني در گوشه و كنار كشور است. اين پارادايم اشتغالزايي، كم و بيش بر سياستهاي اقتصادي همه دولتهاي بعد از انقلاب سايه افكنده و می توان نشان داد موفقیت چندانی هم نداشته است.كساني كه راه اشتغالزايي را تاسيس واحدهاي بزرگ توليدي ميدانند، احتمالاً شگفتزده خواهند شد وقتي بدانند دوسوم همه شغلهاي رسمي ايجاد شده در كشورهاي درحال توسعه توسط بنگاه هاي كوچك و متوسط ايجاد می شود و در همه كشورها حتي آلمان و آمريكا و ژاپن، بار اصلي اشتغال را بنگاههاي كوچك و متوسط به عهده دارند. اين مديران و كارشناسان دولتي حتماً از اين هم تعجب خواهند كرد وقتي بدانند بزرگترين و موفقترين بنگاههاي توليدي جهان، در يك گاراژ (مانند اپل یا هوندا)، يك دفتر كار كوچك (مایکروسافت)، یک آزمایشگاه (جنرال الكترونيك و سونی) و حتی یک اتاق از یک خوابگاه دانشجویی (گوگل) تاسیس شدهاند.برای «مردمی کردن اقتصاد» و باز شده راه براي نقش آفريني عموم مردم در اقتصاد، باید این تصور اشتباه بايد از ذهن مسوولان اقتصادي پاك شود كه «براي اشتغالزايي دولت بايد پروژههاي بزرگ اجرا كند» اين نگاه اشتباه و منسوخ، اقتصاد ايران را از مواهب تولد و رشد «كسب وكارهاي خرد» تقريبا محروم كرده است. بنگاه هاي خرد، دايره وسيعي از مشاغل اشتغالزا - از سبزي خرد كني و پيك موتوري را شامل مي شوند تا برنامه نويسي رايانه و فروش اينترنتي- را در برمي گيرند اما متاسفانه در كشورما به شدت از آنها غفلت شده است. ويژگي اصلي بنگاه هاي خرد اين است كه ورود به آنها نه سرمايه هنگفتي نياز دارد و نه پارتي كلفتي در عين حال با داشتن شم كارآفريني مي توان در آنها به سرعت رشد كرد. بزرگترین بنگاه های اقتصادی دنیا از همین «كسبوكارهاي خرد» شروع كردهاند اما فرق آنها اين بوده كه بعد از تولد، توانسته اند تنفس و رشد كنند اما در ايران مقررات دست و پا گیر، جلوي تنفس بنگاه هاي خرد را مي گيرد.درست است كه تاسيس و تولد بنگاه هاي خرد در ايران سرمايه يا پارتي نياز ندارد اما ادامه حيات و تنفس اين بنگاه ها به فروش محصول و دسترسي به مشتري نياز دارد. بر اساس سازوکارهای موجود بازار ایران، توليدكننده هايي كه توان پرداخت اجاره فروشگاه ها يا سرقفليهاي نجومي را ندارند، از دسترسي به مشتري محروم و نتيجتا محكوم به نابودي هستند. بلايي كه هرروز بر سر هزاران جوان بيكار، بي پارتي و كم سرمايه ايراني مي آيد. جواناني كه هر كدام مي توانند يك ادیسون (موسس جنرال الکتریک) یا بیل گیتس (موسس مایکرو سافت) شوند.راه مردمی کردن اقتصاد، اولا تغییر ذهنیت های اشتباه درباره بنگاه های خرد، کوچک و متوسط است و ثانیا رفع موانع متعدد مقابل تولد و رشد بنگاه ها در ایران است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]