واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: «نقش جنگ بر سینمای ایران» دومین کتاب یاسمن خلیلیفرد است. خلیلیفرد کارشناس ارشد کارگردانی و همچنین منتقد سینماست که در این کتاب بر اساس تحقیقاتی که انجام داده به تاثیر جنگ بر جامعه پس از جنگ از منظر روانشناسی پرداخته و همچنین هفت فیلم را به عنوان نمونه انتخابی مورد تحلیل قرار داده است. با این نویسنده جوان گفتوگویی درباره کتاب سینماییاش انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
این طور که به نظر میرسد «نقش جنگ بر سینمای غیرجنگی ایران» تز پایاننامهکارشناسی ارشد شما بوده است. چه شد به سراغ چنین موضوعی رفتید؟ همانطور که میدانید برای نوشتن پایاننامه کارشناسیارشد شما باید تلاش کنید تا به سراغ موضوعهایی جدید و تکرار نشده بروید. ابتدا قصد داشتم در زمینه نقش زنان در سینمای ایران تحقیق کنم، اما استاد راهنمایم معتقد بودند آن موضوع بارها تکرار شده است، این شد که تصمیم گرفتم به سراغ موضوعی کاملا متفاوت بروم. با اینکه در زمان جنگ تحمیلی متولد نشده بودم اما به دلیل اهمیت مقوله دفاع مقدس و نقش آن در سینما این موضوع را انتخاب کردم و اتفاقا برایم جالب بود که با این تحقیق دانش خودم هم نسبت به چیزی که تجربهاش نکردهام بالا میرود. چه شد که چارچوب نظری روانشناسی را برای تحقیق خود انتخاب کردید؟ باز هم به این دلیل که چارچوبی دستنخوردهتر بود. اصولا جنگ به عنوان پدیدهای اجتماعی همواره در زیرشاخههای علوم اجتماعی مورد تحقیق و بررسی قرار میگیرد پس من ترجیح دادم از زاویهای دیگر به آن نگاه کنم. در میان مکاتب مختلف روانشناسی باز هم به نظرم مکتب روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ دستنخوردهتر از بقیه، مثلا فروید آمد و این بود که به سراغ آن رفتم. با آنکه محوریت بحث سینمای ایران است، در بخشهایی از کتاب به سینمای دیگر کشورها نیز سرک میکشید... ببینید! نمونههای انتخاب شده برای تحلیل، همه از سینمای ایران انتخاب شده و در زیرشاخههای تعیین شده جای گرفتهاند اما در راستای برخی توضیحات ابتدایی لازم بود مثالهایی هم از سینمای دیگر کشورها مثلا سینمای نئورئالیستی ایتالیا زده شود. من فیلمهایی چون «دزد دوچرخه» یا «بیرون از خاکسترها» را تحلیل نکردهام بلکه از آنها به عنوان نمونههایی از فیلمهای غیرایرانی غیرجنگی نام بردهام که از تاثیرات جنگ بیبهره نبودهاند. آنطور که از کتاب نتیجهگیری میشود به نظر میآید سینمای دفاع مقدس دیگر به پرباری دهههای گذشته نیست، این را قبول دارید؟ این یک واقعیت است. به هرحال زمان در گذر است و هرچه بیشتر جلو میرویم از سالهای جنگتحمیلی دورتر میشویم. با این حال همچنان فیلمسازانی هستند که به این مقوله توجه نشان میدهند. آنچه در کتاب هم به آن اشاره کردهام تغییر شکل به تصویر کشیدن جنگ است نه ماهیت آن. اگر در فیلمهای سالهای جنگ یا آثار دهه 70 رزمندگان را در جبهههای جنگ به تصویر میکشیدیم در دهههای بعد لزوما جنگ را به عنوان عنصری میدانی نمیبینیم بلکه آثار و تبعات جنگ را بر زندگی مردم جامعه میبینیم. مثلا حاج کاظم و عباس در فیلم «آژانس شیشهای» دیگر در جنگ نیستند اما جنگ برای آنها تمام نشده و عواقبش را میبینیم. اتفاقا همین است که تاثیرگذاری این گونه از سینما را بیشتر میکند، این که ببینیم حالا که مثلا 20 سال از جنگ گذشته، آدمهای جنگ چه کار دارند میکنند و سرنوشتشان به کجا رسیده، اصلا محوریت کتاب من درباره همین فیلمها و همین آدمهاست. درست است؛ در بیشتر نمونههای انتخابی، فیلمهای شما فیلمهای غیرجنگیاند که تاثیراتی از جنگ را با خود حمل میکنند اما در بعضی از فیلمها مثل «کیمیا» صحنههای جنگی هم میبینیم. بله. «کیمیا» در ترکیببندی «درامهای ترکیبی» قرار میگیرد. همانطور که در کتاب هم توضیح دادهام بخش جنگی فیلم تنها 30 دقیقه از 100 دقیقه کل زمان فیلم است. در بخشهای جنگی هم هدف نشان دادن عملیات جنگی یا مثلا رویدادهای جبهه نبرد نیست زیرا نه رضا رزمنده است، نه دکتر شکوه و نه دیگر شخصیتهای اصلی فیلم. آنها آدمهایی معمولیاند که دارند زندگیشان را میکنند و به یکباره شهر به دست نیروهای دشمن میافتد و زندگی آنها دگرگون میشود. درواقع در آن 30 دقیقه اولیه پیشزمینه داستان اصلی فراهم میشود؛ آنچه نوزاد را به دکتر شکوه میرساند و ماجرای گم شدن رضا و... در این بخش به تصویر کشیده شده. با توجه به تخصصی بودن کتابتان استقبال از آن چطور بود؟ « نقش جنگ بر سینمای غیرجنگی ایران» دومین کتاب من است. کتاب اول من رمانی به نام «یادت نرود که...» بود. طبیعتا استقبال از ادبیات داستانی بیشتر از کتابهای تخصصی در زمینههای دیگر است اما برایم جالب بود که همین کتاب هم بهرغم موضوع خاص و به قول شما تخصصی بودنش مورد استقبال قرار گرفت. شمیم رستمی
دوشنبه 5 مهر 1395 ساعت 01:56
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]