واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شهین اعوانی پاسخ دادچرا خواجه نصیر به «استاد البشر» ملقب شد
عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: خواجه نصیر شخصیتی بوده که خود قدر تواناییاش را میدانسته، بدان واقف بوده و البته اعتماد به نفس زیادی هم به لحاظ علمی، اخلاقی و سیاسی داشته است بدین جهت به رتبه علمی والایی دست یافت.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین، ریاضیدان، منجم، اندیشمندان، فقیه، متکلم و فیلسوف ایرانی (زاده ۵ اسفند ۵۷۹ در طوس - درگذشته ۱۱ تیر ۶۵۳ در بغداد) است. به خواجه نصیر القابی مثل استاد البشر، خواجه، نصرالدین، ابوجعفر و ... دادهاند. وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران افول کرده بود، بار دیگر احیا کرد. وی کلام شیعه را اعتلا بخشید و رصدخانه مراغه را ساخت. به مناسبت سالروز درگذشت خواجه نصیرالدین طوسی گفتوگویی با شهین اعوانی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران بدین شرح انجام دادیم: *به عنوان سؤال نخست بفرمایید که چرا خواجه نصیر طوسی به استادالبشر ملقب شد؟ -خواجه را به لحاظ علمی، اخلاقی، سیاسی و فرهنگی «استادالبشر» لقب دادند، یعنی وی انسان جامعی است. برخی معتقدند که در مشکلات نمیتوان کار برجسته کرد درحالیکه خواجه نشان داد در آن دوره مغول با تاخت و تازهای سیاسی و کشت و کشتارها وی زیج ایلخانی را ساخته و آثار ماندگار زیادی نوشته و از همه مهمتر هلاکو را نیز به اسلام دعوت کرده بنابراین این نکته نشان میدهد که انسان در سختی کارهای زیادی میتواند انجام دهد و البته موفق هم بشود. برخی افراد در دنیای امروز معتقد هستند که همه امکانات برای کار باید فراهم باشد اما خواجه شخصیتی است که خودش قدر توانایی خود را میدانسته، بدان واقف بوده و البته اعتماد به نفس زیادی هم به لحاظ علمی، اخلاقی و سیاسی داشته بنابراین پیشرفت کرده و موفق هم شده است، استادالبشر واقعا زیبنده خواجه است. * هوش سیاسی خواجه نصیر در دوره مغولها بسیار چشمگیر بوده و آیا میتوان این درایت را متعلق به تفکر فلسفی خواجه دانست و گفت که چنین چیزی نوعی از آرمان خواهی خواجه برای دستیابی به مدینه فاضله به حساب می آید؟ -اگر بخواهیم به هوش سیاسی توجه کنیم که افلاطون هم در بین فلاسفه هوش سیاسی بلایی داشته به طور مثال کتاب جمهور او نمونه عیبی از این امر است که همین الان هم بخوانیم انگار برای مباحث روز ما نوشته شده است چنین هوشی را خواجه نصیر و فارابی هم داشتهاند منتها افلاطون و فارابی به دنبال مدینه فاضله بودند اما این امر درباره خواجه صدق نمیکند وی به دنبال مدینه فاضله نبوده که آرمانش را در آنجا محقق کند بلکه به واقعیات توجه داشته است و تلاش کرده با تواناییهایش واقعیات را ارتقا بخشد. خواجه نصیر بدنبال مدینه فاضله نبوده است، وی واقعیات و مشکلات را پذیرفته و در عین حال در راستای پیشرفت علمی بیشتر حرکت میکرده است
بنابراین درست است که هوش سیاسی خواجه باعث شده خیلی از مشکلاتش را رفع کند منتها وی به دنبال مدینه فاضله نبوده و واقعیات سیاسی روز را از جنگ و خونریزی تا سایر مشکلات همه را پذیرفته و در عین حال یک پزشک و منجم واقعی هم بوده است. *آیا میتوان خواجه نصیر را یک حکیم واقعی دانست؟ -بله خواجه فیلسوف اخلاق و حکمت بوده است همانطور که گفتم حکیم کسی است که هستها و بایدها را میشناسد و وی هم جزو این افراد محسوب می شود. خواجه بسیار به اخلاق تأکید داشته و کتابی هم در این راستا دارد شاید فیلسوفی نباشد که اندازه او به اخلاق تأکید کرده باشد وی توانسته انسان وحشی و غیر متمدنی نظیر هلاکو را تبدیل به انسان با فرهنگ کند این خود نمونه بارزی است. خواجه فیلسوف گفتوگو هم بوده بدون دلیل و بی هدف صحبت نمیکرده گاهی حتی با دوردستها هم مکاتباتی داشته و به علوم زمان بسیار واقف بوده است. آثار خواجه نصیر البته به فلسفه دانی او بیش از هر عمی گواه است. *چرا اخلاق ناصری از بین همه آثار خواجه برجستهتر شده است؟ علتش تصحیحهای خوب این کتاب است هر اثری که بر آن کار خوب انجام شود، تأثیر خود را در جامعه خواهد گذاشت بنابراین فکر نکنیم اگر روی فیزیک یا طبیعیات و سیاست او کار میشد، طرفدار پیدا نمیکرد اما اخلاقش به خاطر اینکه برخلاف آنچه میگویند اخلاق خواجه ارسطویی است اینطور نیست درست است که مبانی منطقی و اخلاقی خواجه بیشتر از ارسطو گرفته شده اما خواجه از آن دست افرادی است که پیرو ارسطو نشده حتی از ارسطو اقتباس کرده اما خود نوآوری در اخلاق داشته است. *آیا این تفکر اخلاقی خواجه به درد دنیای امروز ما میخورد؟ -ابتدا ما باید از کوشش و تلاش خواجه در راستای به دست آوردن علم در زمینههای مختلف یاد بگیریم، دوم اخلاق حرفهای خواجه حائز اهمیت است وی در فلسفه اخلاق را به کار برده و در خود اخلاق چیزی گفته که ما به دنبال ایده آلهای اخلاقی در اخلاق ناصری نمیگردیم بلکه مبانی اخلاق را عملی میبینیم که میتوان آن را انجام داد و این یکی از شاهکارهای خواجه نصیر است. حکمای ما چون نظر و عملشان از هم تفکیک نبوده بنابراین حرفه یا پیشه آنها، نگاه به طب، نجوم، طبیعت، محیط زیست و .. چیزی جدا از عملشان نبوده است ما الان خیلی سخت اینها را به هم پیوند میدهیم چون نظر و عمل از هم جدا هستند ما یک چیز آرمانی فکر میکنیم اما سطحی عمل میکنیم آن زمان اینطور نبوده و این حکما زندگی عملیشان فلسفه بوده است. در نهایت اگر ما خوب بر این امر کار کنیم این آثار خواجه هم مورد توجه قرار می گیرد اما اگر ما این مبانی را خوب کار نکردیم نمیتوانیم توقع داشته باشیم که جوانها توجه کنند البته اخلاق ناصری باز شرایط بهتری دارد چرا که تصحیح خوبی دارد و یک تصحیح خوب، تصحیحی است که حداقل تا صد سال آینده تکرار نشود و این اثر از آن جمله آثار است. *و در نهایت؟ -امسال روز پنجم اسفند ماه همایش بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی با عنوان کلام شیعی در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار خواهد شد. در نهایت خواجه یک حکیم بزرگ، با اخلاق، سیاست و اهل نظر و عمل بود و نیاز است که آثار مختلف وی را در حوزههای گوناگون به تصحیح رسانده و مورد استفاده قرار دهیم و در این زمینه اهمال نکنیم هرچند تا به حال هم این کار دیر شده است. انتهای پیام/ک
95/04/12 :: 14:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]