تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817149972




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هاشم‌زاده: متن «فروشنده» بسیار ضعیف است/ حسینی: فرهادی موقعیتی را خلق می‌کند و به ما «کد» می‌دهد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: هاشم‌زاده: متن «فروشنده» بسیار ضعیف است/ حسینی: فرهادی موقعیتی را خلق می‌کند و به ما «کد» می‌دهد
برنامه این هفته سینمامعیار با موضوع نقد و بررسی فیلم «فروشنده» با حضور مهدی مافی، هادی فیروزمندی، سید سعید هاشم‌زاده، رضا حسینی و با اجرای سید امیر جاوید برگزار شد.
مجری برنامه قبل از ورود به بحث نقد و بررسی فیلم «فروشنده»، مقدمه‌ای در این رابطه بیان کرد و یکی از آسیب‌های امروز فضای رسانه را دوقطبی کردن رویدادهای سینمایی دانست که فضا را برای اظهارنظرهای دقیق، منطقی، علمی و تخصصی پیرامون آن رویدادها مخدوش می‌کند و فیلم «فروشنده» را یکی از این رویددادها دانست. حسینی درباره ویژگی‌ فیلمنامه این اثر اظهار داشت: این اثر، فیلمنامه خیلی دقیقی دارد و در توانم نیست که جزئیات حیرت‌انگیز این فیلم را کنار هم بگذارم و از آنها حرف بزنم. مجموعه‌ای که پروپاگاندا می‌کنند تا نقدهای«فروشنده» درست شنیده نشود هاشم‌زاده مسئله اصلی «فروشنده» را شروع آن در خارج از قاب خود دانست و گفت: مجموعه‌ای که پروپاگاندا می‌کنند تا نقدها درست شنیده نشود مجموعه‌ای از اصناف هستند، به علاوه افرادی که ظاهراً بیرون از گود قرار دارند امّا داخل گود هستند. مسئله اصلی این است که فیلم آقای فرهادی خارج از فیلم و توسط خود آقای فرهادی و رسانه‌ها شروع می‌شود. آقای فرهادی ناگهان دغدغه‌ای پیدا می‌کند و برای ساخت این فیلم از اسپانیا دل می‌کند و به ایران می‌آید، وقتی از تئوری بازی در رسانه صحبت می‌کنم براساس همین پروپاگاندا چیزهایی را به فیلم الصاق می‌کنند و به همین خاطر «فروشنده» قبل از اکران شروع شد. حسینی: این امری طبیعی است. هاشم‌زاده: خیر، طبیعی نیست. ماهی و گربه به جشنواره ونیز رفت، اما این پروپاگاندا انجام نشد. حسینی: ونیز به اندازه کافی سیاسی هست و این را می‌دانیم. هاشم‌زاده: شما به سینمای مضمون‌گرای کن نگاه کنید که در این سالهای اخیر به فیلم‌های سیاسی‌تر جایزه داده است یا ونیز؟ حسینی: ونیز سابقه طولانی‌تر است اما کن هم آلوده‌ شده است. هاشم‌زاده: کن آلوده شده و اتفاقاً رادیکال‌تر عمل می‌کند، چون اعتبارش به لحاظ جهانی بیشتر از ونیز است و می‌تواند پروپاگاندای بیشتری کند. فرهادی خارج از اینکه فیلم دیده شود به شدت با شبکه‌های فارسی‌زبان خواست و صحبت کرد. مؤلف، فیلم می‌سازد تا حرف خودش را بزند که از یک بن‌مایه فکری و نظام‌مند می‌آید، مسئله یک طرح‌ریزی برای دیده شدن اینگونۀ فروشنده است. حسینی: فروشنده اولین فیلم فرهادی نیست که احتیاج به دیده شدن داشته باشد. هاشم‌زاده: مسئله این است که وقتی قرار است فرهادی مضمونی را بسازد و آن را به کن ببرد و یکهو دغدغه اجتماعی‌اش شود و حرفهایی را به فیلمش الصاق کند قبل از اینکه فیلم اکران شود. حسینی: این کارها را نکرد. هاشم‌زاده: پس چرا قبل از «جدایی»، قبل از «گذشته»، قبل از «دربارۀ الی» این کارها را با رسانه‌ها انجام نداد؟ وقتی این بازی خارج از قاب فروشنده شکل گرفته و جزو فیلم قرار است بشود، با فیلم مواجه می‌شوم و می‌بینم چقدر این چیدمان درست انجام گرفته است که فیلم از خارج از قاب شروع شود تا به خود اثر تزریق شود. چرا؟ وقتی فرهادی «درباره الی» را می‌سازد و درباره دروغ و قضاوت صحبت می‌کند و نسبی‌بودن امر قضاوت و اخلاق را به عنوان روشنفکر مطرح می‌کند، گزاره‌هایی جلویمان می‌گذارد که از نگرش روشنفکرانه او برمی‌آید و جلوتر از جامعه خودش هست. ما با چیزی مواجه شدیم که تا به حال با آن مواجه نشده بودیم. حسینی: فروشنده اثری تازه در کارنامه فرهادی است چون مقداری زاویه دید نقد اجتماعی‌اش را عوض کرده و وضعیت اجتماعی دیگری را بولد کرده و قضاوت و دروغ و... را در حاشیه‌اش با ظرافت خاصی پرداخت کرده است. هاشم زاده: متن «فروشنده» بسیار ضعیف است هاشم‌زاده: فرهادی نتوانسته در متن حرفی بزند و برای همین بازی را از خارج از قاب خودش شروع کرده است، خود متن این اثر بسیارضعیف، گسست، و دچار سرگشتگی نشانه‌هاست. وقتی فرهادی گزاره‌ای را در «درباره الی» مطرح می‌کند و می‌گوید که پایان تلخ، بهتر از تلخی بی‌پایان است، در فیلم‌های مطرح تاریخ سینما یکهو در تمام داستان پرداخت می‌شود و فرهادی با استادی این کار را انجام می‌دهد و مضامین فرعی خود را در این بافت تعریف می‌کند و در «جدایی نادره از سیمین» وقتی صحنه دادگاه را می‌بینیم که گزاره‌های اصلی آنجا مطرح می‌شود، در کل بافت و داستان این را می‌بینیم و درست جاری می‌شود. «فروشنده» گزاره‌ای ندارد که بخواهد مطرح کند، و گزاره‌هایی که مطرح می‌کند را نمی‌تواند در بافت داستان جاری کند. حسینی: وقتی فیلم از اولین صحنه‌های نمایش معرفی می‌شود و صحنه را از جزء به کل معرفی می‌کند، با همان‌ها به تماشاگر حرفه‌ای کدهایی می‌دهد که در ادامه فیلم تعمیم پیدا می‌کند. اولین میزانسنی که از شهاب حسینی داریم و آن شب ساختمان می‌ریزد این است که حفاظ خانه را باز می‌کند که ما وارد شویم و این لرزه قرار است در این خانه رخ دهد، خانه همیشه در سینما نمادی از خانواده بوده است، در این فیلم هرچه جلوتر می‌رویم خانه به طرق مختلف، دست نیافتنی‌تر می‌شود. یکی از ویژگی‌های درخشان فیلم این است که هرچه جلوتر می‌رویم احساس می‌کنیم خودمانیم که داریم به همدیگر آسیب‌ می‌زنیم، صحنه اوج این اتفاق برای شخصیت عماد جایی است که در یک میدان به واسطه به هم ریختن اعصابش در آستانه تصادف و خلق یک فاجعه قرار می‌گیرد. هاشم‌زاده: می‌گویید فیلم درباره جدایی است امّا در آخر جدایی نمی‌بینیم، پس کارگردان چه می‌خواهد بگوید؟ حسینی: جدایی را می‌بینیم، وقتی خانه‌ای خالی از وسایل شده... هاشم‌زاده: این یعنی جدایی؟ کدام نمادگرایی این را تبیین کرده است؟ حسینی: این پرداخت تصویری و نمادین قضیه است. هاشم‌زاده: این زوج که با هم می‌مانند، چون عماد به حرف رعنا گوش می‌دهد. حسینی: بله، ولی فیلم با چه تصویری تمام می‌شود؟ با تصویری که به گناه و گذشته‌ای که هرچه زودتر دوست دارند فراموشش کنند، و در هنگام زدن ماسک دیگر و فرورفتن به قالب شخصیت دیگری برای ادامه زندگیشان نیاز دارند. فیلم در شرایط عادی تمام نمی‌شود و این فروپاشی و شکستن را با دلایل مختلف می‌بینیم. هاشم‌زاده: فرهادی به شدّت آدم زیرکی است، با عجله فیلمنامه‌ای را شروع می‌کند و خودش هم می‌گوید که کمترین زمان را برای نوشتن فیلمنامه داشته است. او دست به گریبان دو متن می‌شود و فضا را در خود بافت اثر بینامتنی می‌کند، یعنی اول «گاو» مهرجویی و گزاره‌های مربوط به آن و بعد «مرگ فروشنده» آرتور میلر را مطرح می‌کند و تفسیر می‌زند و می‌گوید برای این «مرگ فروشنده» را انتخاب کردم که شرایط نیویورک دهه 20 شبیه شرایط الآن ایران است. حسینی: این یکی از ویژگیهایی است که پیدا کرده است، در جامعه‌ای که نمایش‌هایی براساس اقتباس‌های ادبی اینطور اجرا می‌شود و کشوری که فیلم «گاو» را دارد، وضعیت فرهنگ ما این است. فرهادی موقعیتی را خلق می‌کند و به ما کد می‌دهد. هاشم‌زاده: اصغر فرهادی کاری می‌کند که ما دنبال چیزی خارج از قاب فیلم برویم، سکانسی هست که برای اولین بار به پشت‌بام می‌آیند و آن خانه را بابک نشان می‌دهد و می‌گوید کاش می‌شد آپارتمان را خراب کرد و از نو ساخت، بابک می‌گوید این کار را کردند و تازه از نو ساختند که این شده است. حسینی: این واقعیتی در پیرامون ماست. هاشم‌زاده: این واقعیت باید داستان بشود، فضاسازی شود، شخصیت‌پردازی شود، باید مخاطب با رعنا و عماد سمپاتی پیدا کند و اول آنها دچار شخصیت بشوند که به هیچ عنوان نشدند و جایگاه فکری، زیستی و دغدغه زیستی‌شان اصلاً مشخص نیست. حسینی: معلم، هنرمند، بازیگر. هاشم‌زاده: اینها کدهای کلّی است، آیا در مورد شخصیتهای «جدایی نادر از سیمین» هم همین کدهای کلی را می‌دهید؟ خیر، یکسری مشخصه‌های روانشناسی هست که می‌توان دوقطبی‌ها و دوگانگی‌هایی را مطرح کرد. حسینی: مشخصه‌های روانشناسی، اینکه در اوج فروریختن خانه، دارد فرزند معلول همسایه را نجات می‌دهد و فکر بقیه است و این به واسطه دیالوگ‌های فراوان در جای‌جای فیلم هست و تمیز کردن کف راه‌پله‌ها و... همه توجه و شخصیت‌پردازی است. هاشم‌زاده: این چه ربطی به گروگان گرفتن آن آدم در آپارتمان دارد؟ فضاسازی وجود ندارد، بستر اجتماعی خارج از قاب به فیلم می‌چسبد. وقتی از تفسیر توهمی نام می‌برم، یعنی هیچ مابه‌ازایی در خود اثر و شخصیت و فضاسازی و بافت داستانی پیدا نمی‌کنیم. فرهادی زیرک است چون وقتی نمی‌تواند داستانش را درست تعریف کند، خودش را به داستانهای فرعی مثل «گاو» و «مرگ فروشنده» می‌بندد و ما را دچار نشانه‌های بسیار فراوانی می‌کند که از هرکدام بهره‌ای ببریم و دچار تفسیر شویم، او عمداً فیلم را روی غلتک تفسیر شدن می‌اندازد. «مرگ فروشنده» را از فیلم حذف کنیم، هیچ اتفاقی جز یک سکانس نمی‌افتد. حسینی: خیلی اتفاقات می‌افتد، یک مثالش آبروریزی بود که کاشته شده، و اصلاً نقش کاتالیزوری صحنه‌های اجرای نمایش را در فیلم بررسی کنید. هاشم‌زاده: وقتی «گاو» را می‌بینیم، گزاره اول این است که می‌گوید یک آدم چطور گاو می‌شود؟ می‌گوید آرام‌آرام. مگر عماد گاو شده است؟ مگر هویتش را از دست داده است؟ حسینی: پیرمرد وسوسه می‌شود و هویتش را از دست می‌دهد و این از خود بیخود شدن، منحرف شدن، کج رفتن؛ حتماً که نباید تا مرز گاو شدن برود. هاشم‌زاده: پس «گاو» خیلی لقمه سنگینی است تا این مفهوم را برساند، وقتی از بینامتنیت صحبت می‌کنید مصداق می‌سازید و در نشانه‌شناسی، معنا تولید می‌کنید نه اینکه معنا را نبینیم. چه کسی در فیلم گاو شده است؟! مجری برنامه از حسینی پرسید: کارکرد «مرگ فروشنده» و «گاو» در قصه‌ اصغر فرهادی چیست؟ و اگر نباشد چه لطمه‌هایی می‌خورد؟ حسینی پاسخ داد: هم بخشی از پرداخت شخصیت عماد را داریم که چطور فکر می‌کند و چطور برخورد می‌کند، بعد از اسباب‌کشی به خانه جدید کتابهایی که در کتابخانه‌اش زیاد است و جا ندارد به کتابخانه مدرسه منتقل می‌کند و مثالی که در مدرسه شروع می‌شود و رد می‌شود. هاشم‌زاده در ادامه گفت: اینها همه گزاره‌های سیاسی معترضه شخص اصغر فرهادیست که خارج از قاب دوربین و فضاسازی داستان می‌ایستد. فرهادی به عنوان منتقد اجتماعی تماشاگر خاص و عام را قانع کرده حسینی در صحبتهای پایانی خود خاطرنشان کرد: یک تماشاگر عادی سینما که می‌رود و فیلم را می‌بیند راضی بیرون می‌آید، منتقد هم با دست پُر بیرون می‌آید و این واقعاً سخت‌ترین کار دنیاست که هم تماشاگر خاص و هم تماشاگر عام را قانع کند. من بعد از «گذشته» به فرهادی امیدوار شدم، فیلمسازی که اینقدر متعهد باشد که داستان بگوید، مخاطبان را از اقشار مختلف جذب فیلم کند و نقش متعهدانه خود را به عنوان منتقد اجتماعی داشته باشد در خیلی از کشورها نداریم. فرهادی نتوانسته داستان‌گویی کند به آثار دیگری روی آورده هاشم‌زاده نیز در صحبت پایانی خود بیان داشت: اصغر فرهادی متوجه شده که نمی‌تواند در«فروشنده» خوب داستان‌گویی کند، من داستان خوبی ندیدم و احساس کردم تبحر نویسنده این بوده که دستاویز آثار دیگری شود و این چنددستگی که به وجود آمده موجب شده تا هیچ مضمون خاصی از فیلم بیرون نیاید. برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبه‌ها ساعت 14:30 از رادیو گفت و‌گو پخش می‌شود، برنامه‌ای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه‌کنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلم‌های روی پرده را بالا ببرد




تاریخ انتشار: ۲۰ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن