واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: یک نویسنده و کنشگر محیط زیست مطرح کرد؛ چگونه میتوان هر کودک را به یک محیطبان تبدیل کرد
جهانگیریان میگوید: سازمان محیط زیست هنوز به نقش هنر و ادبیات در حفظ محیط زیست و نهادی کردن فرهنگ آن، آگاه نیست. تنها با گذاشتن قوانین سخت نمیتوان مؤثر واقع شد بلکه باید به موازات وضع قوانین و اجرایی کردن آنها؛ کار فرهنگی انجام دهیم. عباس جهانگیریان (نویسندهی کودک و نوجوان) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، به تازهترین اثر منتشر شدهی خود با نام «سایهی هیولا» اشاره کرد و گفت: این یک رمان نوجوان و جوان است که نگارش آن نزدیک به سه سال طول کشیده است. دوستی یک نوجوان با پلنگ زخمی او ادامه داد: ماجرای این کتاب دوستی نوجوانی است با یک پلنگ. دختری که فرزند یک محیطبان است و به همین دلیل، فصل تابستان به همراه پدرش به پارک ملی گلستان، بزرگترین پارک وحش خاورمیانه، میرود. این نویسنده افزود: میان مارال و پلنگی که در دوران تولهگی و آسیب دیدگی تیمارش کرده، رابطهی عاطفی استواری شکل میگیرد، تا اینکه فیلم ساز جوانی به نام افرا، برای ساخت فیلم مستند داستانیِ ببر مازندران به قرارگاه آلمه میآید و کم کم میان او و مارال که قرار است بازیگر فیلمش هم باشد، رابطهی عاطفی پنهان اما عمیقی شکل میگیرد. جهانگیریان گفت: در نهایت اتفاقی میافتد که پدر مارال به قصاص محکوم میشود و او همهی تلاشش را برای آزاد کردن پدرش میکند تا او را نجات دهد. وی با اشاره به استقبالی که از کتاب شده بیان کرد: در همین فاصلهای که کتاب منتشر شده، نقدهای مثبتی بر آن شده است. در واقع این رمان بیشتر دربارهی سختیِ زندگی محیطبانان است اما به انقراض ببر و پلنگ ایرانی هم پرداخته است. سعی کردم تا جایی که ممکن است از شعار بپرهیزم و تنها داستان را روایت کنم. چند کارگردان کار را خواندهاند و برای ساخت آن با هم صحبتهایی داشتیم. پارکهای ملیمان را نمیشناسیم این نویسندهی کودک و نوجوان با اشاره به اهمیت آشنایی کودک و نوجوان با محیط زیست و گونههای جانوری گفت: شیر ایرانی زمان قاجار منقرض شد. ببر ایرانی که یکی از باشکوهترین ببرهای جهان بوده نیز منقرض شده است. در روم باستان برای ارتقای درجه فرد باید میتوانسته یک ببر ایرانی را شکست دهد. این نشان دهندهی قدرتمندی ببر ایرانی بوده است. او افزود: آخرین ببری که در ایران وجود داشت با دختری به نام لاله دوست میشود. شوهر این دختر شکارچی بوده و به همین دلیل او را با خود به جنگل میبرد و آنجا زندگی میکنند. این دختر مورد آزار و اذیت شکارچیان قرار میگرفته است. یک روز که در حال خواندن یک آواز محلی است؛ ببر زخمی به او نزدیک میشود و لاله او را تیمار کرده و با هم دوست میشوند. جهانگیریان ادامه داد: نیمی از داستان دربارهی لاله و ببر است و نیمی دیگر دربارهی مارال و پدرش. داستان در پارک ملی گلستان میگذرد. جایی که یکی از مهمترین پارکهای ملی جهان است و آنقدر که خارجیها با این مکان آشنا هستند، خودِ ایرانیها آن را نمیشناسند و تنها ناظران محیط زیست به آن سر میزنند. این پارک دارای گونههای جانوری و گیاهی زیادی است. حفظ محیط زیست نیازمند عزم ملی است این نویسنده در اشاره به دغدغهی نویسندگان در حوزهی محیط زیست گفت: من خودم دوستدار و کنشگر محیط زیست هستم. ما نزدیک دو تا سه هزار تا محیطبان داریم در حالی که تعداد شکارچیان بالای صدهزار نفر است. این شکارچیها همان بچههایی هستند که در اطراف پارکهای ملی و حفاظت شده به دنیا آمدهاند. وی افرود: ما باید در این مناطق کار فرهنگی کنیم. به طور مثال هر نوجوانی که «سایهی هیولاها» را بخواند تحت تأثیر قرار گرفته و خودش یک محیطبان میشود. اینگونه کتابها میتواند وجدان محیطزیستیِ افراد را بیدار کند. این روزها که به زمان باز شدن مدارس نزدیک هستیم، فرصت خوبیست که سینماگران و تئاتریها را به مدارس ببریم تا برای بچهها حرف بزنیم. این افراد بدون هیچگونه چشمداشتی حاضر به انجام این کار هستند. وی ادامه داد: متأسفانه سازمان محیط زیست هنوز به نقش هنر و ادبیات در حفظ محیط زیست و نهادی کردن فرهنگ آن، آگاه نیست. تنها با گذاشتن قوانین سخت نمیتوان مؤثر واقع شد. بلکه باید به موازات وضع قوانین و اجرایی کردن آنها؛ کارهای فرهنگی انجام دهیم. به اعتقاد من محیط زیست به تنهایی نمیتواند کاری کند و این نیازمند یک عزم ملی است. محیط زیست از هنرمندان کمک بگیرد جهانگیریان با اشاره به اینکه خطر تنها متوجه محیط زیست جانوری نیست بلکه محیط زیست گیاهی ما هم در حال نابودی است، اظهار کرد: من به عنوان یک نویسنده دوست ندارم چند بار با مدیرکل مشارکت محیط زیست تماس بگیرم و قرار بگذارم. چرا یکبار آنها با ما تماس نمیگیرند؟ باید بازیگران و نویسندگان مشهور را به مدارس ببرند تا برای بچهها از خطراتی که متوجه محیط زیست است سخن بگویند. هنرمندان میتوانند به این سازمان کمک کنند. این نویسنده افزود: یکی از صحنههای «هیولاها» بسیار تکان دهنده است. این صحنه در رابطه با کسی است که روباه مرغهایش را برده و او برای انتقام گرفتن از روباه بچههای او را دار میزند! چنین صحنههایی میتواند تا حد زیادی بر روحیهی بچهها تأثیرگذار باشد تا با کشتار حیوانات مخالفت کنند. وی در پایان سخنان خود گفت: سازمانها و نهادهای فرهنگی باید دست به دست هم بدهند چراکه امروز محیط زیست یکی از مهمترین مسائل ایران است. در کشورهای اروپایی و استرالیا، هر کودک، یک محیطبان است.
۱۳۹۵/۰۶/۱۸ ۱۱:۰۶:۱۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]