واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: از گفتوگوهاي سينمايي دهه شصتي تا تخيلات فرهنگي
دهه 60 را بدون شك يكي از منحصربهفردترين دوران حوزه فرهنگ و هنر بايد شمرد...
نویسنده : محمد محمدي
دهه 60 را بدون شك يكي از منحصربهفردترين دوران حوزه فرهنگ و هنر بايد شمرد، دوراني كه مديريت 10ساله يك وزير بر اين حوزه باعث شد سياستهايي برنامهريزي و پايهگذاري شود كه تا امروز با گذشت سه دهه از آن، همچنان ملاك و معيار برخي برنامههاي فرهنگي و هنري كشور باشند؛ سياستهايي كه هرگونه تغيير در آن با چنان مخالفتي از سوي طيفهاي مختلف مواجه ميشود كه مديران عطاي آن تغيير ولو در اندك مواردي را به لقايش ميبخشند. چرايي آن سياستها، چرايي تأخير در تغيير و چرايي مخالفت طيفهاي مختلف، خود زمان مفصل و مبسوطي را طلبد ميكند كه بايد در فرصت مقتضي همانديشي و بيان شود، اما نكته مهم و قابلتوجه، مجهول و گنگ بودن آن دوران است. گويي قرنها از آن سپريشده و اطلاعات موجود تا چند سال گذشته در حداقلي ممكن و عملاً صفر بوده است، اما حال با آنچه بيان شد، خبر چاپ چند جلد كتاب با عنواني چون «گفتوگوهاي سينمايي (دهه شصتي)» و «سينماي دهه 60 از نگاه منتقدان» و همچنين گفتوگوي يك رسانه با يكي از مديران سابق بعد از دو دهه سكوت در عين آنكه تعجبآور و جالب بود، اما نكته قابلتأمل آن انتشار و اطلاعرساني در خصوص آن دوران بعد از دو دهه وقفه و سكوت است و بدون شك اين قبيل اقدامات اما و اگرهاي فراواني را در ذهن اهالي اين حوزه متبادر ميكند.
چگونه دوستان بعد از گذشت دو دهه، حال در اين بازه زماني به ياد اطلاعرساني از برخي اقدامات در آن سالها افتادهاند و اساساً چه ميزان از اطلاعات در حال انتشار، صحيح و منطبق بر اسنادِ موجود است؟ و آيا اين گزينه محتمل نيست كه اين دوستان در حال بازتعريف از يك دهه جديد با عنوان دهه 60 براي تبري، توجيه و حتي سرپوش گذاشتن و ايجاد حاشيه امن براي ادامه همان فعاليتها كه نهتنها همسو بلكه صد در صد مخالف سياستهاي كلي و كلان نظام و انقلاب ميباشند، هستند؟ آنهم در بازهاي از زمان كه اغلب نيروهاي متعهد به هنر انقلاب را با سياستهاي خاصي درگير مسائل زودگذر و پيشپاافتاده چون برخورد سياهسفيدي فيلمها و سازندگانشان يا بحث فستيوالها و كنسرتها و از اين قبيل امورات كردهاند، اما با اين رويه كه متوليان فرهنگ و هنر آن سالها در پيش گرفتند و آنچه محرز و مشخص است، تنها منابع موجود براي نسل هزار و 400 همين كتابهايي خواهد بود كه اين روزها در حال چاپ و انتشار است و قطع بهيقين سكوت، نبود آگاهسازي و حقيقتشناسي آن دهه، خيانت بزرگي است كه به نسل آينده و بهخصوص فرهنگ و هنر كشور روا خواهد شد. از اينرو انتظار ميرود پژوهشكدهها و مؤسسات فرهنگي و متعهد به انقلاب در مقابل اين حركت خزنده آرام و آهسته، اما تأثيرگذار بهتمامي معنا ايستادگي كرده و تحقيقات گستردهاي را در خصوص آن دوره و سياستهايش آغاز كنند و اگر چنين اقدامي پيشتر رخ داده است، در پخش و توزيع آن اهتمام بخشند و فراموش نكنند كه همچنان هنرمندان پيشكسوت اين روزها و جوانان و مديران ميانسال آن روزها همچنان در قيد حيات هستند و براي تهيه، گردآوري و جمعآوري پرسشهاي مطرحشده از اقدامات و سياستهاي خرد و كلان، بهترين و معتبرترين منابع و مآخذ هستند.
از اينرو اميدواريم پيش از آنكه دشمن و سرمايههايشان در ايران براي نسل هزار و چهارصدي آنگونه كه خود ترجيح ميدهند، آن دوران را تفسير و برخي اقدامات را توجيه و راه را براي سياستهاي همسو با آن سالها مجدد باز كنند، اين فرزندان انقلاب باشند كه راه را بر اين حيله دشمن سد كنند و در اين غائله نيز طعم شكست را براي آنان و نيروهاي فريبخوردهشان در كشور بچشانند كه انشاءالله به فضل الهي چنين خواهد شد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۳ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 116]