محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832880059
گزارش نویسی؛ حلقه مفقوده روزنامه نگاری
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: هنرآنلاین: صابر محمدی، شاعر و روزنامه نگار میگوید: مدتهاست مجموعهای را سراغ ندارم که محصول ذکاوتهای ادبی و توأمان نتیجه فعالیت رسانهای حرفهای باشد. هر از چند گاهی نشریات ادبی سربرمیآورند، اما مشکل اساسی این نشریات این است که مطلقا به عنوان یک رسانه قابل بررسی نیستند.
صابر محمدی شاعر است و روزنامه نگار. او از ادبیات معاصر شناخت خوبی دارد و این در حالی است که رسانه و کار با آن را نیز خوب میشناسد، از این رو باید گفت در عین حال که روزنامه نگار حرفهای است، یکی از معدود روزنامهنگارهای ادبی ما هم هست. به مناسبت امروز، یعنی روز خبرنگار، بهتر دیدیم که سراغ روزنامه نگار ادبی برویم که به واسطه سالها کار در این حوزه بیش از همه از خلأهای آن مطلع باشد.
"روزنامه نگار ادبی" در ایران ما به ازای بیرونی دارد؟ اگر دارد ویژگیهای یکی روزنامه نگار ادبی - به طور اعم- در ایران را در چه میبینید؟
در پاسخ به این سوال ابتدا باید از ضرورت تفکیک برخی تعاریف گفت؛ میپرسید "روزنامهنگار ادبی" اینجا مابهازای بیرونی دارد یا نه. اگر روزنامهنگار ادبی کسی است که به روزانهنگاریِ ادبیات میپردازد و بهنوعی خبرنگار صفحات ادبیات یا مسوول این صفحات است، چرا که نه. اما مشکل این است که این تلقی، بسیار تقلیلگرایانه است. بهواقع هر کسی که صرفاً دستی بر انتشار این صفحات دارد، روزنامهنگار ادبی نیست. اصلاً بگذارید اینطور بگویم: لابد با این طرز تلقی روبهرو بودهاید که هر کسی در رشتههای زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرده، گزینه مناسبی برای فعالیت ژورنالیستی و بهخصوص روزنامهنگاریِ ادبی است. چرا که احتمالاً بهتر از دیگران بلد است فارسی بنویسد. این تلقی، همانقدر پرت است که تصور کنیم هر کسی که فارغالتحصیل ارتباطات و رسانه است، فینفسه میتواند بهترین گزینه برای روزنامهنگارشدن و ازجمله اجتماعینویسی باشد.
هر دوی این تصورات، یک اصل مهم را در نظر نمیگیرند: روزنامهنگاری همانقدر به عنوان نوعی تخصص مد نظر است که به تجارب روزنامهنگارانه بستگی دارد و فعالیت ادبی (در اینجا: روزنامهنگاری ادبی) همانقدر به تجهیز به علوم و فنون ادبی مربوط است که به تجربه زیستی در هوای ادبیات. مهمترین معضل خلأ مابهازاهایی که مد نظر شماست این است که این دو، اغلب یکجا جمع نشده است. ما بسیاری روزنامهنگار متخصص داشته و داریم که جزو کتابخوانهای حرفهای محسوب نمیشوند و کلی هم فعال ادبیِ تماموقت داریم که نمیدانند ادبیات، لزوما مصادف با تجهیز به تواناییِ نوشتن در معنای روزنامهنویسی نیست. بنابراین، ویژگیهایی که میگویید روزنامهنگار ادبی باید داشته باشد، از این منظر قابل ردیابی است.
به نظر شما چرا جریدهها و نشریات امروز کشور، بی اعتنایی آشکاری به صفحات ادبی میکنند؟ ایراد از کجاست؟
همیشه از خودم پرسیدهام اساسا نشریات عمومی چرا باید صفحاتی هم منتشر کنند برای ادبیات؟ در این صفحات به دنبال چیستیم؟ اتوماسیون محتوایی و استراتژیهای محوری انتشار این نشریات، از چه رو مبتنی است بر اینکه باید صفحه ادبیات هم منتشر کنند؟ روزنامههایی که سرانجام متوجه شدهاند صفحهای ذیل عنوان "زنان" یک ناسازه استراتژیک است، بدون اینکه حسن نیتی داشته باشند یا چندان هوشمندانه این کار را کرده باشند، صفحات ادبیات را نیز به حاشیه راندهاند. اما آن کنارگذاشتن با این بهحاشیهراندن، دو مبحث جداگانه است و نیاز به دو نوع از آسیبشناسی از منظر میادین ژورنالیستی دارد.
من به عنوان روزنامهنگاری که دل در گروی ادبیات هم دارم، اینجا و اکنون از اینکه کمتر روزنامهای، به صورت مرتب به انتشار صفحات ادبیات اقدام میکند، ناراحت نیستم؛ چرا که تصور میکنم، روزنامهنگاریِ ادبی، برای بازتعریف خود، اتفاقاً مدتی نیاز به سکوت دارد. نیاز دارد تا یاد بگیرد محتوای ادبی برای نشریات عمومی، کاملاً توفیر دارد با محتوایی که قرار است برای نشریات تخصصی ادبیات تولید شود. نیاز دارد تا به ضرورت "گزارشکردن" پی ببرد؛ "گزارشنویسی" نهتنها حلقه مفقوده صفحات ادبیات نشریات عمومی، بلکه خلأ بزرگ روزنامهنگاری امروز ماست.
امروز نشریهای میشناسید که در حوزه ادبیات به صورت حرفهای منتشر شود و مخاطبان هنرآنلاین را به آن ارجاع دهید؟
مدتهاست مجموعهای را سراغ ندارم که محصول ذکاوتهای ادبی و توأمان نتیجه فعالیت رسانهای حرفهای باشد. هر از چند گاهی نشریات ادبی سربرمیآورند، اما مشکل اساسی این نشریات این است که مطلقا به عنوان یک رسانه قابل بررسی نیستند. ممکن است این نشریات، تحلیلهای بسیار مفیدی هم به دست بدهند، اما از آنجا که این نشریات را فعالان ادبی و نه روزنامهنگارها منتشر میکنند، از ظرایف روزنامهنگارانه، تهیاند. البته آن روی سکه هم همین است؛ اگر قرار باشد کسانی که صرفا روزنامهنگارند نشریات ادبی را اداره کنند، سوی دیگر ماجرا خواهد لنگید.
اگر بخواهیم روزنامه نگاری ادبی در ایران را دیرینه شناسی کنیم، عصر طلایی هم پیدا میکنیم؟
چرا که نه؛ فارغ از سلایق ادبی و ژورنالیستی، میتوانم دست کم به سه دوره اشاره کنم: ابتدا نشریات ادبیات و هنری از دهه چهل فارسی مانند "اندیشه و هنر" به مدیریت ناصر وثوق و "لوح" به سردبیری کاظم رضا. در این دو نشریه، البته با توجه به اقتضائات روزنامهنگاری آن سالها، با مجموعههایی طرفیم که تن به گفتمانهای سادهانگارانهای چون "نیازسنجی مخاطب" و اینها ندادهاند، بلکه به ادبیاتی میپردازند که خود میتواند تولیدِ نیاز کند. از این روست که من و شما، پس از نیمقرن، آرشیوهای قدیمی و دکانهای کمیابفروشی میدان انقلاب را زیر و رو میکنیم تا نسخهای از آنها بیابیم و چیزی ازشان یاد بگیربم.
چون آن نیازی که این دو مجله، دههها پیش ایجاد کردند، امروز میتواند سربرآورد و منشأ خیر باشد. مثلاً مجله "لوح" که نشریهای بود برای داستان، امروز پیشنهادهای بسیاری مثبتی دارد برای فصلبندیهای هدفمند و سودمند نشریهای ادبی. همه فصلهای این مجموعه کمنظیر، بنا به ضرورتی شکل گرفتهاند. حتی گرافیک خیرهکننده برخی از شمارههای "لوح"، نشان از شمّ ژورنالیستیِ عجیبی است که یک مشت قصهنویس خطشکن و اوانگارد در آن سالها داشتهاند. در دهه پنجاه هم از میان خیل نشریات ادبی، میتوان به نشریهای عمومی اشاره کرد که اتفاقاً ارگان رسمی تلویزیون ملی محسوب میشد اما صفحات ادبیاتش خوب بلد بود که هم قواعد عمومیکردن ادبیات را لحاظ کند و هم به لحاظ جریانسازی حرفی برای گفتن داشته باشد.
امروز وقتی میشنویم که بسیاری از بهترین ترجمههای فیروز ناجی، بیژن الهی، بهرام اردبیلی، قاسم صنعوی و دیگران، لابهلای مطالب عمومی این نشریه منتشرشده بوده یا جریان مهم "شعر ناب" از دل صفحات شعر این هفتهنامه سربرآورده است، چه حسی به ما روزنامهنگاران ادبی دست میدهد؟ اما در دوره سوم، مهمتر از مصادیق، میتوانم به گفتمانی بسیار مثبت که در دل نشریات ادبی دهههای شصت و هفتاد شکل گرفت، اشاره کنم. نشریات ادبی پرتعداد این دو دهه، محل گفتگو، انتقاد ادبی به معنای واقعی کلمه، و مهمتر از همه جدلهای قلمی بودند؛ حتی بسیاری از مناقشات ادبیات و هنر ما که امروزه جزو خاطرات ادبی بازگو میشود مثلاً جدل قلمی شاملو با محمدرضا لطفی درباره نسیت شعر کلاسیک و موسیقی سنتی و مثالهایی از این دست و حتی مطالب دیگر که بیشتر به ناسزاهایی نسبتاً محترمانه شبیه بودند تا انتقاد، همگی منتجشدند به روحیهای مبتنی بر گفتگو ولو با ناسزا. توجه داشته باشید که در فضای رسانهای امروز ادبیات حتی کسی فحش نمیدهد و ناسزا هم نمیشنود. فراموش نمیکنیم که خلأ آن بستر مهیا برای گفتوگو، یکی از مهمترین عوامل تسلط رخوت و رکود بر ژورنالیسم ادبی امروز است.
ایستایی وضعیت روزنامه نگاری امروزِ ادبی، تا چه میزان به دلمردگی خودِ اهالی ادبیات برمیگردد؟ اصلا رابطهای هست میان این دو؟
علاوه بر این دلمردگی، بروز تغییر و تحولات عمده در کارکرد مدیا، یکی دیگر از عوامل است. هنوز روزنامهنگاری ادبیات، از شوکِ مباحثی چون "ادبیات مجازی"، "حذف عامل ممیز با آزادی انتشار آثار در شبکههای اجتماعی" و هر آنچه به این مظاهر نسبتاً نوظهور مربوط است، بیرون نیامده. وبلاگها، در دهه گذشته، نخستین بزنگاه این تغییر و تحول بودند اما مسأله این است که پیش از فرصتپیداکردن برای تحلیل و تبیین سویههای مختلف این تحول، همینطور فضاهای تازه برای بروز و ظهور ایجاد شده است.
یکی از مهمترین مشکلاتی که روزنامهنگاری ادبیات امروز در چنبره آن گرفتار آمده، عدم توان تحلیل این تغییر و تحولات و شناخت وجوه ممیزه رسانهها و تأثیر و تأثر کارکردهای مختلف رسانهای بر ادبیات است. البته که این معضل، تنها گریبانگیر روزنامهنگاری ادبی نیست. قصه از آنجا آغاز شد که ما روزنامهنگارها قافیه را به تغییر این کارکردها و تسلط روزافزونشان باختیم؛ مثلاً کانالهای تلگرامی که اخبار و از جمله اخبار ادبی را منتشر میکنند، به فراخور ماهیتشان، مطلقاً قراری بر رعایت قواعد رسانهای حرفهای ندارند. این خود، برسازنده شکل تازهای از رسانههای مردمی است، اما به جای اینکه ما قدرت تحلیل این تفاوتها را داشته باشیم، خودمان به عنوان تحلیلگر، کاملاً وا دادهایم و چه بسا، صرفا از آنها ارتزاق میکنیم. مثلاً میدانیم که کانالهای تلگرامی اغلب، خود را ملزم به ذکر منبع نمیدانند؛ این در حالی است که برای ما اهل رسانه در بسیاری مواقع، تفاوت شرایط، زمینه و چرایی انتشار اخبار در یک منبع با منبع دیگر است که قابل بررسی است، چه بسا بیش از محتوای آن خبر. روزنامهنگار، با تحلیل این تفاوتها میتواند پویا بماند، نه با پیروی از قواعد هنوز نانوشته رسانههای نوظهور.
۱۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۳۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
صفحات پیشنهادی
ادبیات پی و زیربنای روزنامهنگاری است
ادبیات پی و زیربنای روزنامهنگاری است سینا علیمحمدی گفت كسی كه ادبیات را بشناسد در رسانهها موفقتر است به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان سینا علیمحمدی شاعر و سردبیر جام جم آنلاین درباره ارتباط ادبیات و روزنامهنگاری اظهار كرد اگر19 کارگاه آموزشی روزنامه نگاری برای دانشجویان برگزار می شود
19 کارگاه آموزشی روزنامه نگاری برای دانشجویان برگزار می شود برنامه های روز اول نشست فعالان نشریات دانشجویی دانشگاه های علوم پزشكی كشور اعلام شد ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۸ مرداد ساعت 11 17 به گزارش سرویس فرهنگی پانا در اولین روز از نشست فعالان نشریات دانشجویی علوم پزشکی کشور دانشگاه علوم پفارس گزارش میدهد حلقههای مفقوده کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد در اقتصاد مقاومتی
فارس گزارش میدهدحلقههای مفقوده کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد در اقتصاد مقاومتی اولویت استان کهگیلویه و بویراحمد در بخش کشاورزی برای اجرای فرمان مقام معظم رهبری مبنی بر اقتصاد مقاومتی ایجاد فضاهای سردخانهای و صنایع تبدیلی است به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج فرمان اقتصاد مقاومتیحلقه مفقوده هنر هفتم از نظر اهالی سینما
حلقه مفقوده هنر هفتم از نظر اهالی سینما کیانوش عیاری گفت وظیفه سینما زدن حرف روز است جوان و نوجوان ما نیاز دارد بداند در گذشته کشورش چه اتفاقاتی افتاده است و چه کسانی تلاش کرده اند که اکنون او در این نقطه ایستاده است به گزارش فرهنگ نیوز پس از انقلاب اسلامی سینمای ایران متحولآغاز کارگاه آموزشی روزنامه نگاری در دانشگاه تابستانه فرهنگ
در شیراز آغاز کارگاه آموزشی روزنامه نگاری در دانشگاه تابستانه فرهنگ شناسهٔ خبر 3736536 - سهشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵ ۰۹ استانها > فارس jwplayer display inline-block; شیراز- کارگاه های آموزشی سه روزه روزنامه نگاری در شیراز به مناسبت هفته خبرنگار آغاز شد به گزارش خبرنگارحضور ۸۰ گزارشگر و روزنامهنگار آلمانی برای پوشش فینال لیگ قهرمانان اروپا
حضور ۸۰ گزارشگر و روزنامهنگار آلمانی برای پوشش فینال لیگ قهرمانان اروپا آلمانها گروهی گزارشگری و مطبوعاتی ۸۰ نفره به فینال لیگ قهرمانان اروپا اعزام میکنند به گزارش خبرگزاری فارس ژرمنها هر چند بایرن مونیخ را در ایستگاه پایانی مهمترین جام باشگاهی اروپا در اختیار نداآشنایی با رشته روزنامه نگاری
ارزیابی خبر به منظور بسط و گسترش آن از وظایف خبرنگار می باشد روزنامه نگار که اغلب خبرنگار نامیده می شوند به تحقیق و نوشتن برای روزنامه های ملی و یا محلی می پردازد اگر به اتفاقات و رویدادهای سیاسی اجتماعی و یا ورزشی علاقه مندید و شغلی را دوست دارید که مهارت های نوشتاری در آن کگزارش روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد از غیبت حسین فریدون آیا جدایی برادر رئیسجمهور از وی صحت دارد؟/ حسین فریدون،
گزارش روزنامه اصلاحطلب آفتاب یزد از غیبت حسین فریدونآیا جدایی برادر رئیسجمهور از وی صحت دارد حسین فریدون دقیقا کجایی بیش از دو ماه است صندلی حسین فریدون در جلسات هیات دولت در حال خاک خوردن و عاری از هر بنیبشری است همین یک کرسی خالی جرقهای در اذهان ایجاد کرد که برادر کوچکنگاه راهبردی درونزا، حلقه مفقوده توسعه مناطق آزاد
لایحه ایجاد هفت منطقه آزاد تجاری-صنعتی و توسعه مناطق ویژه از سوی دولت محترم پس از رد لایحه قبلی دولت دهم در خصوص توسعه مناطق آزاد و ویژه اقتصادی به مجلس محترم دهم ارائه گردیده و در حال بررسی است بر اساس این لایحه پیشنهادی دولت خواسته است که در استانهای مرزی هفت منطقه آزاد جدیدحلقه مفقوده هویت شهر شوش در عراق تندیس دعبل خزاعی در شهر نجف اشرف رونمایی شد/ شهرسازی خوزستان در مسیر بیهویتی
حلقه مفقوده هویت شهر شوش در عراقتندیس دعبل خزاعی در شهر نجف اشرف رونمایی شد شهرسازی خوزستان در مسیر بیهویتی تصاویر پس از سالها اعتراضات بینتیجه برای نصب مجدد مجسمه دعبل خزاعی در شوش تندیس این شاعر متعهد شیعه در خیابان الثقافه نجف در کشور عراق رونمایی شد به گزارش خبرگز-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها