واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: شهرام شهيدي در روزنامه شهروند نوشت:
میگویند تاریخ دوبار تکرار میشود. بار اول تراژدی و بار دوم کمدی. امروز میخواهم برای شما مثالی بیاورم که اولا ثابت کند این حرف اشتباه است و دوم نشان بدهد ما در روزنامه شهروند فقط نگاه داخلی نداریم و به سالگردهای مهم درهمه دنیا توجه نشان میدهیم. برای همین شما را میبریم به ٢٤٤ سال پیش. یعنی اول آگوست ١٧٧٤ میلادی. روزی که جوزف پریستلی، دانشمند بریتانیایی، گاز اکسیژن را کشف کرد. خب این نشان میدهد حرف دایی جان ناپلئون درست بوده و حداقل از همان ٢٤٤ سال پیش تاکنون همیشه کار، کار انگلیسها بوده و هربار ما این عنصر حیاتی را از هوای اطرافمان قاپیدهایم و فرو دادهایم، توی ریههایمان، انگلیسها در آن نقش داشتهاند. حالا اگر به آن مالیات نمیبندند، باید کلاهتان را بیندازید هوا و از شادی در پوست خودتان نگنجید.
خب حالا برگردیم سر موضوع اولیهمان. کشف اکسیژن- همان نخستینباری که در تاریخ رخ داده- قطعا نمیتواند تراژدی باشد. لااقل ما در دوران هشتساله دولت قبل اینقدر تراژدی دیدهایم و الان هم خودمان را برای تراژدیهای احتمالی آتی آماده کردهایم که نمیتوانیم با هیچ متر و منطقی کشف اکسیژن را تراژدی بنامیم. بنابراین جمله ابتدای بحث خود به خود باطل است. اما آیا بار دوم میشود کشف اکسیژن را کمدی تلقی کرد؟ از من نپرسید مگر اکسیژن دوبار کشف شده؟ امکان وقوع هرچیزی وجود دارد. چطور یک پروژه ریلگذاری راهآهن یا یک فرودگاه درکشور را میشود ظرف چند سال چندبار افتتاح کرد؟ آن وقت اکسیژن را نشود چندبار کشف کرد؟ اگر دست دولتمردان ما باشد، عنصر اکسیژن در هر دولتی کشف و به نام همان دولت درجدول مندلیف درج میشود. مثلا در دوران احمدینژاد آن را عنصر «مهر ورزیُم» مینامیدند.
ما در این سرزمین کلا با پدیده «مولتی صاحب» یا همان «چند صاحبی» مواجه هستیم. شما کافی است برای تست این ادعا با خودرویتان خیلی آرام بزنید به یک موتوری یا رهگذر. ظرف ٣ ثانیه فرد مصدوم، ٥٣نفر صاحب اختیار و ولی پیدا میکند یا مثلا یک ایران چک ٥٠هزارتومانی را بگذارید لب جدول و دقیقهای بعد برگردید. ٣٥نفر مدعی مالکیت خواهد داشت. حالا تصاحب افتخار کشف و البته اشاعه اکسیژن که دیگر خیلی هم موضوع کوچکی نیست. الان من روی خودم را برگردانم، همین ستون فکسنی من در روزنامه کلی صاحب و مدعی پیدا میکند. نه که فقط هم در ایران اینطوری باشد. همین کشور برادر و دوست ترکیه را درنظر بگیرید. یک ادعا آمدند ضد یک عده کودتا کنند. بعد کودتا صاحب پیدا کرد و عده دوم ضد اولیها کودتا کردند. البته اگر خوب به این قضیه فکر کنید، میبینید باز هم پای یک انگلیسی درمیان است.
اسحاق نیوتن با قانون سوم معروفش از مسببان این تک و پاتک بوده و به قول کشتیگیران در این بدل کاری نقش تئوریسین داشته. آنجا که گفته «هر عملی را عکس العملی است؛ مساوی آن و درجهت خلاف آن». این قانون البته به قانون کنش و واکنش هم معروف شده. منتها در ترکیه کنش کندِ کودتا با واکنش سریع کودتاگران ثانویه ضد کودتاگران اولیه همراه شد. هرچند به اردوغان باشد، همین اسحاق نیوتن را هم به اتهام همراهی با کودتاچیها به دادگاه فرا میخواند. من هم تا توسط اردوغان به شرکت در کودتا متهم نشدهام، از خدمتتان مرخص شوم.
۱۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 154]