واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: ماهنامه خط خطی - حسن غلامعلی فرد: آقا من از کریدور سبز خیلی رضایت دارم. جان؟ کریدور سبز چیه؟ عارضم به خدمت تون که کریدور سبز امتیاز ویژه ای است که کشور روسیه برای محصولات ایرانی قائل شده و بدین ترتیب آبزیان ایران نیز در کوتاه ترین مدت زمان ممکن، میهمان سفره های این کشور می شوند. خوشحالم که آقای پوتین به وعده انتخاباتی خود عمل کرد و آبزیان ایرانی رو سر سفره مردم روس برد. فقط یه خواهش داشتم و اونم اینه که مسئولان لطف کنند و بگن دقیقا آبزیان ایرانی چی هستند؟ خیلی ممنون، دشتی هستم از کویر لوت.
***
آقا من نمی خوام اعلام رضایت کنم! مگه روزه؟ از وقتی این کریدور سبز به وجود آمده ما امنیت نداریم. نمی تونیم با خیال راحت توی آب شنا کنیم. همین دیروز یکی از همکارانم رو کشتی های روسی گرفتن و با خودشون بردن. آخه هر چیزی که توی آبه که آبزی نیست. خواهش می کنم مسئولان رسیدگی کنن. ما داریم از استرس می میریم. با تشکر، آب دوست هستم یک غواص!
***
آقا اجازه! من یک بچه دبستانی هستم. می خاستم بگم من خیلی از معلم مون رضایت دارم چون یک هفته است که کلاس رو تعطیل کرده و مارو فرستاده دنبال نخود سیاه. به ما گفته راجع به ماهی اوزون برون تحقیق کنیم و درباره خاویار انشا بنویسیم. اما چون ما تاحالا توی عمرمون ماهی اوزون برون ندیدیم و نمی دونیم خاویار چیه نتونستیم انشا بنویسیم. آقا اجازه! بابای ما می گه ماهی اوزون برون و خاویارش همش سر سفره روس هاست. چرا سر سفره خودمون نمیاد؟ درسته تهران دریا نداره اما خزر که اوزون برون داره.
***
من یک روس هست. از سن پطرزبورگ تماس گرفت. من خواست از کریدور سبز اعلام رضایت کرد و گفت که واقعا آبزی های ایرانی که سر سفره های ما آمدن کردند خیلی خیلی خوشمزه هست. فقط کمی خوردن شان سخت هست و گوشت شان سفت هست و خیلی خیلی مزه پلاستیک و لاستیک می دهند. اگر می شود کمی روی آبزی های تان کار کنید تا گوشت شان نرمتر شود. خیلی خیلی ممنونم، چخوف هست از سن پطرزبورگ
***
ببخشید من خواستم به این دوست عزیز و روس مون بگم اون چیزی که شما داری به عنوان آبزی ایرانی سر سفره می خوریدش درواقع ماهی نیست بلکه دمپایی بچه منه که پارسال توی دریا گم شد. لطفا اگه می شه دمپایی بچه من رو به موطن اصلی خودش برگردانید تا دل یک ملت شاد بشه. البته اگر از هضم رابعه گذشته لازم نیست همون دمپایی رو برگردونن، پولشو بدن کافیه، خیلی ممنونم. شماره کارت رو هم براتون اس ام اس می کنم. با سپاس.
***
شنیده ام که پای آبزیان ایرانی به سفره های چهل و چهار کشور جهان باز شده. بنده به عنوان یک آبزی خواستم بگویم آخه مگه ما آبزی ها پا داریم؟ نه واقعا مگه ما پا داریم؟ ما باله داریم. تنها موجودی که اینجا پا داره هشت پاست که اون بیچاره هم از وقتی این خبر رو خونده که هر هشت تا پاش رو جفت کرده و رفته سیخ وایساده یه گوشه. آخه چرا با اعصاب و روان ما بازی می کنید؟ اصلا مگه شما توی دریاهاتون آبزی دارین که می خواین صادرش کنین؟ بذاریم ما همین چندتا ماهی و آبزی که براتون موندیم با خیال راحت توی آب های آلوده تون به زندگی حقیر خودتون ادامه بدیم.
***
آقا من خیلی خوشحالم که قراره آبزی های ما به کشورهای دیگه صادر بشن. من از همین الان می تونم فروپاشی جوامع غربی رو تصور کنم. چطوری؟ خب معلومه دیگه. شما تصور کن ماهی سفید بره توی سفره مردمان خارج. پدرشون در میاد تا تیغ هاشو دربیارن و کلی اعصاب شون ضعیف می شه و ممکنه دست به اقدامات خشونت آمیز بزنن. شاید هم تیغ ماهی بپره توی گلوشون و فاتحه! به نظرم ما با ماهی سفید می تونیم سست بودن پایه های کشورهای غرب رو برای همه آشکار کنیم. خیلی متشکرم. یک شتاب رو هستم از فنلاند!
۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۲۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]