واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: وحید میرزایی در روزنامه شهروند نوشت:
درهفتهای که گذشت، کنکور سراسری دانشگاهها برگزار شد. این معمولیترین خبری است که مردم ٤٧سال است، میشنوند. اساسا دوچیز درمملکت ما هیچگاه تغییر نمیکند و مدام تکرار میشود، یکی هرمز شجاعیمهر و دیگری همین کنکور.
کنکور به فرانسوی (Concours) نام آزمونی است که برای سنجش داوطلبان ورود به دانشگاهها استفاده میشود. فرانسویها که از همان موقع ترجیح میدادند عاشق فردی شوند و سریع دست وی را بگیرند تا اینکه ٤ساعت بنشینند تست دروس عمومی و تخصصی را بزنند، به کنکور تمایل نشان ندادند، اما چون بالاخره یه کلمه اختراع کرده بودند و نمیشد بلااستفاده بماند، کنکور را به کشورهای جهان سوم صادر کردند. کنکور چه میدانستند چیست. دو دقیقه میخواستند چهار تا تست بزنند، زرتی عاشق میشدند. علیایحال در اینجا مروری خواهیم داشت به تاریخچه و نحوه برگزاری کنکور از ابتدا تاکنون در ایران.
دهه ٤٥
نخستین کنکور سراسری در سال ١٣٤٨ برگزار شد و فقط ٤٧هزار داوطلب قبل اینکه آقای توکلی معاون کنونی سازمان سنجش هنوز مبحث مهم و کشف تاریخیِ پاککن نرم و مداد مشکی را مطرح کند، درجلسه کنکور حاضر شدند؛ چراکه نخستین چیزی که به ذهن هر انسانی برای نوشتن میرسد، همین مداد مشکی و پاککن است، نیاز به گفتن ندارد اصلا. در دهه٥٠ وقتی کاربر جمله «فعلا میخوام ادامه تحصیل بدم» را استفاده میکرد، هیچ منظوری نداشت و واقعا میخواست مثل آدم ادامه تحصیل دهد.
دهه ٦٠
شاید هیچکس پیشبینی نمیکرد درحالی که تعداد محدودی پشت کنکوری نظام قدیم درحال تست زدن درجلسه کنکور دهه٦٠ و نگاه کردن به ساعتشان برای تنظیم وقت بودند، عده کثیری از مردم در حرکت آرام و خزشی، بدون توجه به مباحث مهم تنظیم خانواده، اقدام به تولید درمقیاس صنعتی پشتکنکوریهای ٢٠سال آینده کنند. یکجورهایی میشود گفت همان عده کثیر رکب زدند، نامردا و نسلی از جوانان را بدون ارایه هیچ آپشن و امکانات جانبی و خدمات پس از عرضه، روانه بازار کردند. کنکور و دانشگاه در دهه٦٠ معمولا امری تزیینی محسوب میشد و حکم دورچین برای زندگی جوانان آن دوره را داشت. دانشگاه آزاد درهمان دهه تأسیس شد و سعی کرد دورچینش را بیشتر کند.
دهه ٧٠
این دهه جهشی عجیب در صنعت کنکور ایجاد شد. تاجرانی که دیدند دست توی صادرات پسته و زعفران و واردات اقلام مصرفی زیاد شده است و معتقد بودند؛ «موفقیت اتفاقی نیست»، آموزشگاههای کنکور تأسیس کردند. جوانان دهه٧٠ هم دو دسته بودند: یا میخواستند کریم باقری، علی دایی، خداداد عزیزی و عابدزاده شوند یا نمیخواستند. آنها که نمیخواستند، کسانی بودند که با دوکیلوگرم سیبیل و پشت مو، شلوار قهوهای با سه پیلیسه در دوطرف، یک کت طوسی مجهز به دو چاک در عقب، یک یقه اسکی قهوهای کمرنگ- که مثلا با شلوار ست کرده باشد- وارد جلسه کنکور میشدند و با موفقیت وارد دانشگاه، اما فکرش را هم نمیکردند با تغییر دولت در اواسط دهه٧٠، دانشگاه اینقدر خوش بگذرد.
دهه ٨٠
بله این دهه مصادف است با پشت کنکوریشدن فرزندان همان عده کثیری از مردم که در حرکت آرام و خزشی در دهه٦٠، بدون توجه به مباحث مهم تنظیم خانواده اقدام به تولید در مقیاس صنعتی پشت کنکوریهای ٢٠سال آینده پرداخته بودند. در این دهه فردی اگر قصد رفتن به یک میهمانی ساده را داشت، در همان نطفه خفه میشد، چراکه یا فرزندش کنکور داشت یا میزبان یا بالاخره یک نفر توی در و همسایه و فامیل، فرزند پشتکنکوری داشت که همه چیز را زهرمار فامیل کند، مبادا طبق برنامهریزی درسی نرسد، تستهای فصل چهارم فیزیک ١، مبحث آینهها و عدسیها را تمام کند. کنکوریهای دهه٨٠ که همان متولدین دهه٦٠ بودند، بیشترین مصرفکننده مداد مشکی و پاککن نرم درطول تاریخ بودهاند.
دهه٩٠
در دهه٩٠ کنکور دستآویزی شد برای تمسخر افرادی که یک عمر درس خواندند اما الان درون جیبهایشان فقط و فقط شپش، بادیبیلدینگ کار میکند. پسرها هرگز حاضر نبودند حتی لحظهای از لایک کردن و کامنت گذاشتن دست برداشته و وقت خود را در آموزشگاههای کنکور تلف کنند. دختران در جواب این سوال مادرشان که «پسر شهین خانم آخر هفته میخواد بیاد خواستگاری، میخوای ازدواج کنی یا درس بخونی؟» دیگر ازجمله «فعلا قصد ادامه تحصیل دارم» استفاده نکردند؛ چراکه همه آنها اذعان میداشتند «مامان درسام خیلی سخت شده!» در این بین «آقای توکلی» نیز جای خود را به پدیده «حسینی بای» داد. خبرنگاری که خیلی از دانشگاهیان معتقدند؛ اگر اینقدر که وی از جلسات کنکور گزارش تهیه کرد، یک پاککن نرم و مداد مشکی برده بود، هر دفعه یه تست هم میزد و میآمد بیرون، الان چهارتا مدرک تحصیلی داشت.
۲۹ تير ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]