واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهی به مجموعه شعر «عدم»عدم از عراق تا هند

حبیبی در «عدم» شاعری پایبند و پاسدار اصول و ساختار تعریف شده است که چون میراثی از گذشتگان به او رسیده ،از همین روست که زبان شعر های او به زبان شعرای متقدم پهلو می زند.
خبرگزاری فارس- گروه ادبیات انقلاب اسلامی: چشم ها پنجره اند، پنجره هایی که هر روز صبح انسان ها از آن سویشان به کاوش جهان می پردازند. اما مگر چند نفر از آن ها منظره ای تازه می بینند؟ مگر چند نفر دیگر از منظره ای جدید به تفکری بکر دست می یابند؟! و در انتها مگر چه تعدادی توان بازگوی آنچه را دیده اند را دارند؟! ناگفته پیداست، اگر کسی بتواند از نگاه کردن به دیدن و از دیدن به تفکر برسد و نیز توان بیان یافته ها را نیز داشته باشد، به مقام شاعری دست یافته. محمود حبیبی کسبی شاعر است، اما نه مانند هفتاد میلیون شاعر مجازی دیگر که همگی در شاعر و ترانه سرا کار می کنند، بلکه شاعری که شعر هم به او افتخار می کند، همچنان که حبیبی حرمت شعر را حفظ کرده و به آن افتخار می کند. هنگامی که مجموعه شعر تازه انتشار یافته «عدم» را مطالعه می کردم با هر شعری به شور و شعفم افزوده می شد که دلایل مختلفی داشت. نخست آن که بعد از مدت ها در میان انبوه مجموعه نوشته های لوس و منزجر کننده ای که با نام شعر به مخاطب تحمیل می شوند، کتابی به دستم رسیده بود که فخامت و استواری شعر کهن فارسی را در خاطر زنده می کرد و نشان از شاعری می داد که اگر او را نمی شناختم گمان می کردم از اهالی قرون گذشته است. حبیبی در «عدم» شاعری پایبند و پاسدار اصول و ساختار تعریف شده ای است که چون میراثی از گذشتگان به او رسیده ،از همین روست که زبان شعر های او به زبان شعرای متقدم پهلو می زند و این اصرار برخاسته از خواست شاعر است نه ناتوانی در استفاده ی واژگان امروزین، هدف هم می تواند جدا کردن مسیر خود از جریان های زودگذر و مقطعی زبان باشد، و برای شاعر این مجموعه ،اهمیتی ندارد که مخاطب تنبل و بیسواد که البته به فکر کردن هم عادت ندارد معنی کلماتی چون، چرخ حرون، خلیدن خار و هیولی را نمی داند. چنان که گفته شد حبیبی شاعری سنت گرا و نسخه شناس است و تسلط او بر ادبیات کلاسیک سبب شده تا از معدود افرادی باشد که شعرش در حلقه سبک های شناخته شده ی شعر فارسی قرار می گیرد. با خوانش اشعار می توان دریافت که عدم مسافریست اهل شور و بلاغت عراق و رهسپار کشف و حکمت هند . می توان مجموعه «عدم» را به لحاظ سبک شناسی به دو بخش تقسیم کرد. بخش ابتدایی تا نیمه کتاب که عمدتن نشانه ها و چارچوب سبک عراقی در آن حکومت می کند: فراق برده زما شور ناله را حتی چگونه ناله ز هجر هزار ساله کنیم قسمت دوم نیز از نیمه تا انتهای کتاب که اشعار در لباس سبک هندی ارائه شده اند و بیشتر محلی برای نازک خیالی ها و حکمت ورزی شاعر است: خیال تو که می آید سراغم می روم از خویش نوایم، با نشستن های هر مضراب برخیزم مساله مورد توجه دیگر موضوعات و مفاهیم اشعار این مجموعه است که دلیلی بر متفاوت بودن این اثر شده. این روزها کمتر شاعری سعادت آن را می یابد تا با مدح و منقبت حضرات معصومین شکر قلم را به جا بیاورد. چه رسد که چون محمود حبیبی مجموعه ای مستقل را صرف این توفیق نماید. پس می توان مجموعه ی عدم را کتابی مومن و مکمل اشعار محتشم و عمان سامانی دانست. در پایان می توان گفت تمام نکات بیان شده علل ناقصه ای هستند تا علت تامه ای به نام تفاوت از دیگران را در اشعار حبیبی بی وجود آورده اند به نحوی که می توان گفت حبیبی شاعری غیر قابل تکرار و تقلید است. شاعری که در هر سطحی باشد فقط شبیه و یادآور خویش خواهد بود پس خوشا وجودی که حاصل چنین عدمی است. سورنا جوکار 95 خرداد انتهای پیام/و
95/03/08 :: 08:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]