واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت شفاهی/ آیتالله حسن رمضانیتوبه از نگاه عرفان اسلامی چگونه است
انسانی که با خدا آشنا نشده و حرکتی به سوی خداوند نکرده است، این انسان، انسان با فرهنگی نیست هر چند از تحصیلات ظاهری و عالیهای نیز برخوردار باشد.
خبرگزاری فارس ـ آیتالله حسن رمضانی (استاد عرفان و حکمت اسلامی): یکی از منازل سیر و سلوک منزل توبه است. مباحث مربوط به این منزل در چند مرحله بررسی میشود. نخست اهمیت وجوب توبه بر همه افراد است. انسان در هر رده از ردههای معرفتی و هر شرایطی که باشد، توبه کردن برای او واجب و لازم است. خداوند در سوره حجرات میفرمایند که هر کس توبه نکند و روی خود را از این امر حیاتی باز گرداند، ظالم است. در سوره نور نیز خداوند فرمودند که مومنان همه توبه کنید و در جای دیگر ترک توبه، ظلم و ستم خوانده شده است. در این آیات قشری دون از دیگری و شرایطی کمتر یا بیشتر از دیگری مورد تأکید قرار نگرفته بلکه به طور مطلق امر به توبه شده است. نخستین طبقه، عوام و توده مردم هستند که رنگ و سبقه خاصی را به خود نگرفتهاند اینها یا عاصی یا مطیع هستند که شرایط توبهشان فرق دارد، طبقه دیگر سطح بالای خواص هستند، اینها از تودهها با توجه به تخصصها و سطح بالای علمی که پیدا کردهاند به این دلیل که اهل علم و فرهنگ هستند، نوع توبهشان باز متفاوت است چرا که معرفتشان فراتر از عوام است و شناختشان عمیقتر از دیگران است. طبق فرمایش امام صادق(ع) «توبة الخواص من الاشتغال بغیرالله؛ خواص از جامعه اگر چنانچه به غیر خدا مشغول شدند و وقاتشان را تضییع کردند، اینها میبایست از این امر توبه بکنند». این بدین معناست که برخیها در عین اینکه از تودهها فاصله گرفته و اهل علم و معرفت و تخصصهای فوق العاده از فنون تخصصی هستند، گاهی اوقات دچار غفلت میشوند و آن حضوری که باید داشته باشند و همت خود را صرف امری کنند که بیارزد، براثر غفلت برخی کارها را که توقعی از آنها میرود که ترک کنند، اما این کار را انجام نمیدهند. اینکه هنر یا علم یک متخصص رنگ غیر خدایی داشته باشد، دچار مشکل است. نکته دیگر، فرهنگ، واژهای است مرکب از «فر» و «هنگ» که فر به معنای شکوه و عظمت، نور و «هنگ» مخفف آهنگ به معنای قصد است پس فرهنگ به معنای حرکت به سوی نور و عظمت، بزرگی و شکوه است. گرچه برای فرهنگ معانی متفاوت و گوناگونی بیان شده است اما آنچه که با تکیه بر لغت و تحلیل لفظ میتوان بیان داشت همین است که بیان شد. با توجه به تعالیم قرآن کریم و روایات برخواسته از وحی خدا میتوانیم عرضه کنیم، نور یعنی خداوند، «الله نورالسماوات والارض». فرهنگ هم یعنی حرکت به سوی خداوند و خدایی شدن. کسی که خدا آشنا نشده و حرکتی به سوی خداوند نمیکند، این انسان با فرهنگی نیست هرچند از تحصیلات بر حسب ظاهر و عالیهای برخوردار باشد. اگر فرهنگ این باشد و اهل فرهنگ هم چنین گروه از افراد هستند، اینها اگر چنانچه از هدف خود غفلت کنند و به غیر خدا اشتغال پیدا کنند، علم و هنر خود را در مسیر غیر خدایی قرار داده ولو اینکه آنچه به عنوان غیر خدا مربوط است، نتوان عنوان عصیان متعارف را بدهیم، باز هم عنوان غیرخدایی و گناه از دید خواص دارد. گناه خواص، گناه عوام نیست و ما انسان فرهیخته اهل علم و هنر را به چشم دیگر نگاه میکنیم و از او توقعی داریم که از توده مردم و عوام نداریم و اگر چنین اتفاقی افتاد این خواص باید به درگاه خدا توبه کنند. خواجه عبدالله انصاری در تعبیر و تفسیر توبه خواص میگوید که «توبة الخواص من تضییع الوقت...؛ توبه خواص از تضییع وقت است اینها بهرهای که باید از اوقات خود ببرند را اگر نبرند گناه اهل خواص است و باید از این گناه اینها توبه کنند.» بنابراین تضییع وقت بالاخره انسان را بیچاره و دچار نقصان و کمبود میکند و آن نورانیت وجود را خاموش میکند. بنابراین چشمه مصاحبت با ملکوت از خلوص وجود کم میکند. وی میفرماید شبی که به غفلت به صبح برسانیم شبحی بی قیمت و روزی که به بطالت به پایان برسانیم نامه سیاهی پر ظلمت است نه آن شب ارزشی دارد و نه این روز امری هست که انسان از عواقب سوئش در امان بماند. در روایت داریم ولی از اولیاء خدا از خداوند میپرسد: در میان مردم و خلق الله کدام یک مبغوضترین است، حق تعالی در پاسخ فرمود: آن انسانی از نظر من بدترین است که شبش را مانند یک مرده در رختخواب میافتد و روزش را به بطالت میگذراند. این همان نکتهای است که خواص باید از آن پرهیز داشته باشند و اگر براثر غفلت خودشان را مبتلای این امر یافتند میبایست به درگاه خدا توبه کنند. انتهای پیام/
95/03/04 :: 10:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]