واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادواره برادران شهید نمکیشهید شهریار نمکی دانش دینی را با بینشهای واقعگرایانه سیاسی ترکیب کرده بود
![خبرگزاری فارس: شهید شهریار نمکی دانش دینی را با بینشهای واقعگرایانه سیاسی ترکیب کرده بود خبرگزاری فارس: شهید شهریار نمکی دانش دینی را با بینشهای واقعگرایانه سیاسی ترکیب کرده بود](http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1395/02/28/13950228000920_PhotoA.jpg)
شهید شهریار نمکی یکی از سه بردار شهیدان نمکی است که دانش دینی را با بینشهای واقعگرایانه سیاسی ترکیب کرده بود و از زمره کسانی بود که ندای عدالتخواهی رهبر و مقتدای خود، خمینی کبیر را لبیک گفت و به گوش مردم رساند.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، شهریار 22 ساله متولد دیماه 1337 دانشآموز هنرستان فنی، جوانی رعنا و غیور با چهرهای معصوم که دلدادگی او به مکتب اسلام میرفت تا با اتمام دوران دبیرستان پا به وادیی بگذارد که عصایی برای پدر پیر و امید دل مادر شود. صداقت، دینداری و فداکاری از ویژگیهایی بود که موجب تمایز شهریار از سایر همسن و سالهای او میشد، عشق به کلام الهی و حضور پیوسته در بارگاه متعالی حضرتش دو ویژگی بارز شهریار بود. در دوران حکومت ستمشاهی که همه ارزشهای دینی به باد تمسخر گرفته میشد و فسق و فجور و فحشا همه جا را گرفته بود، شهریار از زمره کسانی بود که گویی چشمان بصیرت او هیچ وقت حضیض دنیای پست و جامعه آلوده آن روز را نمیدید و در کرانهای فراتر از آنچه موجود بود به سیر و سلوک میپرداخت. شهریار انس و علاقه به حضور در مساجد و استفاده از محضر علمای آن سامان سراسر وجودش را فرا گرفته بود. با اینکه چند سالی بیشتر تحصیل نکرده بود اما در زمینه آموختن علوم قرآنی و معارف اسلامی آنچه لازم بود، فرا گرفته و همیشه مورد اعتماد مردم بود. حرکتهای آزادی بخش ملت ایران در سالهای 56 و 57 شور و شعف خاصی در وجود شهریار که تشنه اجرای احکام اسلام بود، به وجود آورده بود، که دانش دینی را با بینشهای واقعگرایانه سیاسی ترکیب کرده بود و از زمره کسانی بود که ندای عدالتخواهی رهبر و مقتدای خود، خمینی کبیر را لبیک گفت و به گوش مردم رساند. شهریار در تمام دوران انقلاب اسلامی لحظهای آرامش نداشت و با تمام قدرت و توان خود در راه روشنگری و آگاهسازی نسل جوان تلاش میکرد. با پیروزی انقلاب اسلامی او احساس وظیفه بیشتری کرد و مصمم و آمادهتر از همیشه برای نشر ارزشهای انقلاب اسلامی گام برداشت و با حضور در جمع یاران مدرسه قرآن و کانون اسلامی جوانان عرصه دیگری در مبارزه با دشمنان گشود و بدون خستگی و فارغ از هر واهمهای در برابر گروهکهای ملحد ایستاد و جوانان را از عواقب پذیرش اندیشههای ضدخدایی آنان آگاه کرد. شهریار بسیار خوشبرخورد و خنده رو بود و با همه با چهرهای گشاده و باز برخورد میکرد. خیلی زود با افراد میجوشید و صمیمی میشد. نسبت به همه مؤدب بود و احترام میگذاشت. شهید شهریار خیلی رُک و صریح بود اگر نمیخواست کاری را انجام دهد صریحاً میگفت: انجام نمیدهم. تظاهر و خودنمایی نمیکرد و به طور کلی بیغل و غش بود و آنچه بود خودش بود و در یک جمله یک رنگ و صادق بود. قولی را که میداد عمل میکرد و نسبت به وفای به عهد حساس بود و هرگز تخلف نمیکرد. این شهید بزرگوار هنگامی که از چیزی ناراحت میشد در خود فرو میرفت و سرو صدا نمیکرد. وی بسیار رازدار بود و از اسرارش چیزی نمیگفت. لباس تمیز و شیک میپوشید. او مردم را بخصوص انقلابیها را دوست داشت و همیشه سعی میکرد با همه مردم همدردی کند. برادران نمکی(رحمتالله، شهرام و شهریار) به هنگام شهادت 16 تا 30 سال سن داشتند که به اتهام برگزاری کلاسهای آموزش قرآن، با یورش ضدانقلاب به منزلشان در سال 59 به اسارت درآمدند و به خاطر تسلیمنشدن در برابر خواسته ضدانقلاب که اهانت به قرآن بود، در 29 اردیبهشت همان سال در منطقه «سنگ سیاه» در اطراف سنندج به درجه رفیع شهادت نایل آمدند. انتهای پیام/79001/ر40/
95/02/29 :: 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]