تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1825995638




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قاتل: همسرم فحاشی کرد، او را کشتم


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
قاتل: همسرم فحاشی کرد، او را کشتم




مردی که به دلیل تحقیر‌ها و فحاشی‌های همسرش او را به قتل رسانده ‌بود، با درخواست اولیای ‌دم به قصاص محکوم شد. به گزارش خبرنگار ما، متهم که در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شد، گفت که همسرش را دوست داشت اما در لحظه قتل نتوانست خشم خود را کنترل کند.





روزنامه شرق: مردی که به دلیل تحقیر‌ها و فحاشی‌های همسرش او را به قتل رسانده ‌بود، با درخواست اولیای ‌دم به قصاص محکوم شد.  به گزارش خبرنگار ما، متهم که در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه می‌شد، گفت که همسرش را دوست داشت اما در لحظه قتل نتوانست خشم خود را کنترل کند. 

زنی دوم مهر سال ٩٢ به پلیس خبر داد دامادش دخترش را به قتل رسانده ‌است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند، جسد خون‌آلود زن جوانی را دیدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده ‌بود و مردی به نام کاظم هم که ضربات را بر او وارد کرده ‌بود، در محل حضور داشت. پلیس به دستور بازپرس جسد را به پزشکی قانونی انتقال داد و مرد جوان را نیز بازداشت کرد. 

کاظم به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت در پی یک اختلاف دست به این قتل زده‌ و از کرده خود پشیمان است. با پایان جلسات تحقیق و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده ‌شد.

روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد؛ او کیفرخواست را خواند و با توجه به درخواست اولیای‌ دم، خواستار صدور حکم قانونی شد. وقتی نوبت به اولیای‌ دم رسید، مادر مقتول از سوی خودش و به‌عنوان قیم نوه‌اش خواستار صدور حکم قصاص شد. او گفت: مژگان دخترم خیلی بساز و خوب بود اما شوهرش مدام او را اذیت می‌کرد و دخترم به خاطر بچه‌اش مانده‌ بود.

مدتی بود که در خانه من زندگی می‌کرد، می‌خواست از شوهرش جدا شود و قهر کرده و به خانه من آمده ‌بود. آن روز هم دامادم به خانه ما آمد. با خودم گفتم صحبت می‌کنند و مشکل را حل می‌کنند. دخترم در خانه نبود، وقتی دخترم وارد شد دامادم با او دعوا کرد؛ چاقویی برداشت و به او ضربه زد. یک چاقو از پشت سر دخترم وارد کرد که از پیشانی‌اش بیرون زد، آن‌قدر تحت‌تأثیر قرار گرفتم و ناراحت شدم که دیگر نمی‌توانم او را ببخشم.

در همان لحظه در را قفل کردم، به پلیس زنگ زدم و منتظر شدم. هیچ‌وقت آن صحنه‌ها از جلوی چشمم پاک نمی‌شود؛ هنوز چاقویی که از پیشانی دخترم بیرون آمد را به یاد دارم. این زن گفت: دامادم چنان خونی به جگرم کرده که حاضر نیستم او را ببخشم. هرچه دارم می‌فروشم و تفاضل دیه را پرداخت می‌کنم. به‌عنوان قیم نوه‌ام درخواست قصاص کرده‌ام و این حکم را اجرا خواهم کرد. وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام قتل عمدی همسرش را قبول کرد و گفت: من نانوا بودم و در یک نان‌فانتزی‌فروشی کار می‌کردم. با صاحبکارم درگیر شدم و شغلم را از دست دادم.

مژگان ناراحت شد، مدام به من می‌گفت باید کار پیدا کنی، من هم چند جا رفته ‌بودم، ولی نتوانستم کار پیدا کنم. او قهر کرد و به خانه مادرش رفت، بچه‌ام را هم با خودش برد. چند بار دنبالش رفتم اما نیامد. او زن من بود. عاشقش بودم و نمی‌خواستم طلاقش بدهم. می‌گفت باید من را طلاق بدهی. با خودم گفتم می‌روم و دوباره حرف می‌زنم و راضی می‌شود برگردد. وقتی به خانه مادرزنم رفتم، مژگان نبود. مادرزنم در را باز کرد، وارد خانه و منتظر آمدن زنم شدم.

وقتی آمد آن‌قدر ناراحت و عصبانی شد که هرچه فحش زشت بود به من و پدر و مادرم داد. متهم گفت: چند بار سعی کردم او را آرام کنم اما نتوانستم. فحاشی کرد و بعد هرچه می‌توانست به اعضای خانواده من که مرده ‌بودند، گفت. من هم خیلی خشمگین شدم، اصلا نتوانستم خودم را کنترل کنم. به آشپزخانه رفتم، چاقو برداشتم و به جانش افتادم.

 باور کنید یادم نمی‌آید اصلا ضربات را به کجا زدم و چطور زدم. فقط می‌دانم مدام او را می‌زدم، وقتی روی زمین افتاد، دست از ضربه‌زدن کشیدم. متهم در پاسخ به این سؤال که فکر می‌کند چند ضربه بر بدن مقتول زده است، گفت: خودم هفت ضربه در یادم دارم اما شاید بیشتر زده ‌باشم. چون هرچه فکر می‌کنم درست یادم نمی‌آید، درگیری چطور اتفاق افتاد؛ انگار همه‌چیز از ذهنم پاک شده‌ است.

او گفت: آن‌قدر از کارم پشیمان هستم که درخواست اولیای ‌دم را قبول می‌کنم. من واقعا زنم را دوست داشتم، فقط از او می‌خواستم کمی تحمل کند تا دوباره کار پیدا کنم. مرتب من را تحقیر می‌کرد و می‌گفت تو بی‌عرضه هستی. اما من تلاشم را می‌کردم تا زندگی خوبی برای او درست کنم.  با پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به درخواست اولیای‌ دم به قصاص محکوم کردند.









تاریخ انتشار: ۲۲ تير ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن