واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
درخواست آزادی برای مرد برادرکُش
مرد برادرکُش که به دلیل نبود تصمیمگیری برای تعیینتکلیف سالهای زیادی در زندان بود، با تصمیم دادگاه برای پذیرش وثیقه بهزودی آزاد میشود. به گزارش خبرنگار ما، مأموران فروردین سال ٨٤ با تماس تلفنی زنی باخبر شدند که درگیری میان دو برادر منجر به مرگ یکی از آنها شده است.
روزنامه شرق: مرد برادرکُش که به دلیل نبود تصمیمگیری برای تعیینتکلیف سالهای زیادی در زندان بود، با تصمیم دادگاه برای پذیرش وثیقه بهزودی آزاد میشود. به گزارش خبرنگار ما، مأموران فروردین سال ٨٤ با تماس تلفنی زنی باخبر شدند که درگیری میان دو برادر منجر به مرگ یکی از آنها شده است.
وقتی پلیس در محل حاضر شد، جسد شهرام را پیدا کرد؛ درحالیکه شاهین، عامل قتل، نیز در محل حضور داشت؛ بنابراین شاهین بازداشت شد. او به قتل برادرش اعتراف کرد و گفت: قصدش فقط ضربهزدن بود، نه اینکه او را بکشد. با توجه به مدارک موجود در پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧٤ وقت دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
مادر مقتول در شرح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: شاهین و شهرام همیشه با هم دعوا میکردند و این چیز جدیدی نبود. روز حادثه آنها دعوا کردند و به اتاق رفتند، چند دقیقه بعد دخترم وارد اتاق شد و فریاد زد و بعد متوجه شدم شهرام کشته شده و شاهین هم با چاقوی خونآلود در اتاق است و من هم به پلیس خبر دادم. مادر مقتول درخواست قصاص را مطرح کرد و گفت گذشت نمیکند.
وقتی متهم در جایگاه حاضر شد، اتهام قتل برادرش را قبول کرد و گفت هرچند قصدی برای این کار نداشت؛ اما قبول دارد برادرش با ضرب چاقوی او کشته شده است. با توجه به درخواست مادر مقتول حکم قصاص برای متهم صادر شد و این حکم در دیوانعالی کشور به تأیید رسید. متهم دو بار برای اجرای حکم از سوی دادسرای جنایی تهران فراخوانده شد؛ اما با توجه به اینکه مادرش حاضر نشد به محل اجرا برود، حکم اجرا نشد.
با گذشت ١١ سال از این پرونده، روز گذشته متهم برای بررسی درخواست آزادیاش به دادگاه آمد. او گفت: ١١ سال است که در زندان هستم. مادرم نه حاضر به گذشت است و نه حکم را اجرا میکند. من به میانسالی پا گذاشتهام و حالا درخواست دارم با وثیقه من را آزاد کنید تا مادرم تصمیم خودش را بگیرد. او درباره روز حادثه گفت: من مشکل اعصاب و روان دارم و نمیتوانم خودم را کنترل کنم و همیشه با برادرم درگیر میشدم.
آن روز واقعا نتوانستم خودم را کنترل کنم و ضربه را زدم. البته برادرم مشکل عقلی داشت و مادرم همیشه مراقب بود که او کاری نکند که دردسر شود. برادرم با اینکه میدانست من عصبی هستم، مدام اذیت میکرد. روز حادثه هم دقیقا یادم نیست چه اتفاقی افتاد و چطور ضربه را زدم، فقط یادم میآید که با هم دعوا کردیم؛ البته قبول دارم قتل کار من بود.
١١ سال است در زندان هستم. مادرم در این مدت به من سر نزده است؛ البته از او ناراحت نیستم؛ بههرحال من کاری کردم که بخشودنش بسیار مشکل است؛ اما از این وضعیت هم خسته شدهام و درخواست دارم که کمک کنید تا با وثیقه بیرون باشم و مادرم را راضی به گذشت کنم. با پایان جلسه رسیدگی قضات وارد شور شده و درخواست متهم را قبول کردند.
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]