واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مثل هر سال سایه سنگین و تفتیدة خرداد را بر دوش می کشیم. افتان و خیزان، برهنه پای و شکسته دل، با حسرت آویزان از سرانگشتان دستان جست و جوگر، که بر ضریحت گره خورده اند. آری اکنون با نگاهی تهی از تو با منظرة تهی، سایة سنگین و تفتیده خرداد را بر دوش می کشیم. اینک پیشانی فشرده بر ضریح تو در فوران ممتد اشک ها و آتشفشان آه ها، در بغض های گشوده و ناگشوده، در شکوه هاى گفته و نا گفته، تو را از که بخواهیم. دستها به کدام سوی بگشائیم؟ تا آغوش حسرتمندمان از حضور تو لبریز شود. از کدام پنجره آغاز می شوی، تا پشت کدام در ادامه می یابی؟ در تنگنای قاب یاد ما نمی گنجی، از حجره های نسیان می گریزی. تو حضور متجلی عصیانی. در انگاره تو، زمزمه ها، فریاد می شوند و مصلحت ها جز جُبن معنایی پیدا نمی کنند. تو صراحت مظلوم حسین (ع) بودی، همچنان که صلابت زینب (س) را بر شانه هات داشتی. اى امام ؛ تو را نوجوانان رزمنده و پیران سقّا چگونه شناخته بودند؟ چگونه لبخند پدرانه ات در قاب یک دیوار کاهگلی می گنجید؟ چگونه شهری جوانانش را تنها به عشق تو بدرقه می کرد. و با چه شوری مادران داغدار به پای بوس تو می آمدند. تو که بودی؟ در روزهای داغ خرداد، پای برهنه از کوچه یادها می گذریم. از پس هر نگاهی نام تو را می جوییم. می خواهیم ببینیم آن لبخند شیرین در کجای این شهر پنهان شده است. و شهر این روزها بغض منقبضی است که با کوله بار خاطراتش به پابوس تو می آید. و کودکانی که تو را ندیده اند، بر دوش پدران، از ورای پرده اشک و آه، تو را می جویند. تو که بودی؟ که تنها با نام تو به یاد آورده شدیم. که تنها در فریادهای تو، صدای ما شنیده شد. اینک تو را چگونه توصیف کنیم برای کودکانی که تو را ندیده اند. کودکانی که تو را می جویند و از تو می پرسند…؟ *** گرچه قریب سه دهه است که با یاد و نام و راه تو زندگی می کنیم، اما خرداد که از راه می رسد عطر حضورت بیش از پیش فضای دل را فرا می گیرد. به کوچه و خیابان سرازیر می شویم، همه جا حضور داری، در خرمشهر، در قم، در جماران. یادها به نامی عزیزت آذین بسته می شوند و روح ها در طهارت یاد تو مطهر. با صدای ملکوتی ات خویشتن را بازیافتیم و از راه هایی که هول و هراس بر آن دام نهاده بود به شاهراه آزادگی و عزت قدم نهادیم. رایتی را که تو برافراشتی بر دوش گرفتیم و قد به راهی نهادیم که ره به سر منزل توفیق می برد. به خویشتن و جهان نگریستیم و خویش را در عرصة فرهنگ جهانی سهیم کردیم؛ طرحی نو درانداختیم و آسمان سیاهی و ظلمت را شکافتیم. روشنی و نور بر حیاتمان پرتو افکند و دست های ما معمار سرنوشتمان شد. به بام جهان برآمدیم و صدای خویش را به کلام مقدست پیوند زدیم. آواز رهایی را در کوی و برزن سر دادیم و مرگ و نیستی را به زندگی پیوند زدیم. از دریای زخار عشقت مروارید شهامت و حریّت صید کردیم و پرآوازه و سربلند، جهان و جهانیان را به تماشا خواندیم. *** آن سال ها معرکة عشق و شور و شیدایی و آزادگی بود. قهرمان عصرها و نسل های متمادی پیرمردی بود که به سرانگشت تدبیر خویش قفل شهر سنگستان را گشود و زمهریر زمستان شکست و بهاران پرشکوه و آکنده از طراوت بر بستر حیاتمان خیمه زد. *** سرگذشت کوششهای دینی قرن هاى اخیر برای ایجاد تحول بنیادین در اجتماع با نام عزیز حضرت امام خمینى(ره) درآمیخته است و نام دیگر رهبران اجتماعی در پرتو نام بزرگش کاملا در محاق قرار گرفته است به همین میزان نیز تاثیر رهبری حضرتش به همان اندازه جدى و پردامنه است که با سازماندهی ها و رهبریهای دیگر قابل قیاس نیست. امام تبلور نهضتى اسلامى بود که درایران شکل گرفت و امواج آن تا آنسوی جهان را متاثر کرد. اما آنچه نقش حضرتش رابدین اندازه بزرگ کرد تنها برجستگی علمی و ممتاز بودن در قلمرو تفکر حوزوی نبود.گرچه در میان علمایی که در قرن های اخیر در این حوزه درخشیده اند، حضرت امام گوهر درخشانی است که شجاعت، اعتماد به نفس و خودباوری و توانایی سازماندهی و رهبری ایشان بی تردید در میان علمای معاصر بی نظیر است و از این منظر با هیچ یک از رهبران انقلابهاى بزرگ، حتى رهبران دینی قابل قیاس نیست.این شجاعت و بزرگی تا بدان حد جدی و عمیق بود که دیگران در بسیاری موارد از همپایی و همراهی با ایشان باز می ماندند و دامنه آن تنها در رهبری اجتماعی خلاصه نمی شد، بلکه به قلمروهای فکری نیز تسری یافت. شجاعت حضرتش در طرح «آرا فقهی نو» امام را به صورت بزرگترین سلسله جنبان تفکر دینی در آورد و در بسیاری از موارد این وسعت نظر و احاطه بر علوم دینی همراه با شجاعت و روشن اندیشی افقهای تازه ای را فرا روی معتقدان گشود که در تاریخ سابقه نداشته است. شاید بتوان برخی حسادتها و کینه توزی ها و صف آرایی ها در مقابل حضرتش را منبعث از همین امر دانست، زیرا امام خمینی(ره) گرچه در متن سنت دینی و حوزوی زیست، اما لزوما در حد ابعاد فرهنگی و اجتماعی سنت باقی نماند، بدان اندازه سنت شکنی کرد که برخی از سنت گرایان را نیز به عکس العمل وا داشت. گوشه هایی دردناک از این رویارویی را حضرتش بیان کرده است که چگونه برای ایجاد تحول در نظام فکری و دینی کسانی در مقابلش ایستادند که می بایست در برداشتن بار این مسئولیت سنگین یاریش می کردند، تا نهضت اجتماعی و فکری به پیروزی برسد. اکنون که بیست و هفت سال از عروج عارفانة امام خمینى(ره) می گذرد، و دامنه آراء و افکار امام مرزها را درنوردیده است، فرصت مغتنمى است که چیستى و ماهیت پیامهاى امام و دامنة تأثیر آن بصورتى همه جانبه مورد بررسى قرار گیرد، نمونه هایى از روشهاى شیوع دامنه پیامهاى امام را در کنفرانس « نقش امام در احیاء معنویت در قرن بیستم» که همگاه با یکصدمین سال ولادت امام در مسکو برگزار کردیم از زبان دانشمندان و علماء روسیه شنیدیم… همین قدر باید گفت که حرفهاى ناگفته و حقایق نامکشوف در مورد « افکار و آثار امام خمینى» هنوز فراوان است و بفرمودة مقام معظم رهبرى «امام خمینى یک حقیقت همیشه زنده است.» *** اى امام قریب سه دهه از هجرتت می گذرد، اما ما هنوز با یاد حضورت زنده ایم. انقلاب اسلامی، که معمار آن بودی، از محدودة مرزهای جغرافیایی و زبانی و ملی گذشته است. در آن سوی کرة خاک نیز آوازهای رهایی را از گلوی تو می خوانند؛ ای آوازگر بیداری و رهایی! در نیمه خرداد بود که بال در بال ملایک تا دیار دوست پرواز کردی و ما را در هنگامة هجران خود غمزده کردی. چه می توان کرد؟ سفر به دیار باقی، سرنوشت آدمی است و مرحلة دیگری از حیات. چراغی که تو برافروختی هنوز روشنگر راه ماست. کلامت خورشیدی است که سردی زندگی را به گرمایش بدل به بهار می کنیم و از آن درس می آموزیم، ای معمار بزرگ انقلاب اسلامی! یادت همیشه در خاطر ما سبز است، ای سرسبزی بهاران، خمینی بزرگ.
پنجشنبه ، ۱۳خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]