تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820265414
به فرزندم بگو دل تنگ بابا نباشد - شهرآرا آنلاین
واضح آرشیو وب فارسی:شهرآرا آنلاین: با گذشت تقریبا یک ماه از «عملیات خان طومان»، هنوز هم عکس شهدا و خانواده هایشان در شبکه های اجتماعی می چرخد. در این بین، تصاویر مهدی، فاطمه و حسن، سه فرزند شهید محمد بلباسی، جزو عکس هایی است که مدام در گروه های مختلف گذاشته می شود و این نشان از حس همدردی مردمی دارد که نمی خواهند خانواده های این بزرگان احساس تنهایی کنند. لشکر عملیاتی۲۵ کربلا با تعدادی از رزمندگانش در ۱۹فروردین ماه۱۳۹۵ ماموریت پدافند از جبهه خان طومان را پذیرفت. رزمندگان سلحشور مازندرانی با اقدام ویژه، در طول حضور یک ماهه در این منطقه، ضربات سنگینی را به تکفیری های جبهه النصره وارد کردند. حماسه ماندگار و جاوید این یگان در روزهای ۲۱و۳۱فروردین ماه و ۱۶اردیبهشت ماه امسال بود که با حملات سنگین جبهه النصره برای بازپس گیری خان طومان رقم خورد. خان طومان از شهرک های مهم و استراتژیک در حومه حلب است که تروریست ها به دنبال اشغال این شهر هستند تا بتوانند برای تجهیز قوا و حرکت به منظور اشغال شهر دمشق، اقدام کنند تا در مذاکرات آتی، با قدرت بیشتری ظاهر شوند. اهمیت شهرک خان طومان این است که این شهرک از یک موقعیت استراتژیک برخوردار است و چون اطراف آن را کوه ها و دشت ها فراگرفته اند و از نظر تسلیحاتی در زمره مراکز سوریه است. به همین دلیل، تروریست ها می توانستند از این تسلیحات برای دفاع از خود در برابر حملات هوایی استفاده کنند. ................................................ معرفی اگر همراهی شما نبود، به این سعادت نمی رسیدم این کمترین، محمد بلباسی، در اسفندماه سال۱۳۵۷ هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان قائم شهر دیده به دنیا گشودم و در خانواده ای تربیت شدم که یک شهید، علی عباسی، را تقدیم انقلاب اسلامی و یک شهید، سردار علیرضا بلباسی، را تقدیم دفاع مقدس کرده و پدر مرحومم جانباز جنگ تحمیلی بود و مادرم مرا با ذکر ائمه معصومین(ع) و توسل به این ۱۴نور واحد شیر داده و تبعیت و سربازی ولی فقیه، حضرت امام خامنه ای، جزو اصول زندگی ما بود. به پیشنهاد پدر عزیزم، با دختری ازدواج کردم که فردی مومنه و عفیفه بود و حاصل زندگی ما سه فرزند به نام های فاطمه، حسن و مهدی هستند که مانند دسته گل، خداوند متعال به ما عطا فرمود. همسر وفادار و مهربانم، سلام! خدا را گواه می گیرم که اگر نبود همراهی و همدلی شما، بنده به این سعادت دست پیدا نمی کردم. بارها شما آزموده شدی و در سخت ترین شرایط با تمامی کمی و کاستی ها با من همراه بودی و هیچ وقت در انجام کار خیر مانع من نشدی و حتی مرا تشویق به انجام آن کردی، در صورتی که این همراهی شما سختی زیادی به همراه داشت و دوری من از خانه خللی در زندگی مان ایجاد نکرد و مانند یک شیرزن امورات منزل را رتق و فتق کردی و هرسه فرزندمان را به نحو شایسته تربیت کردی و تنها نگرانی شما کسب حلال و آوردن لقمه حلال بر سر سفره بود و مرا توصیه به تقوا و دوری از گناه می کردی و هیچ وقت از من راحتی و آسایش دنیا را نخواستی و همیشه به فکر آسایش و راحتی خودمان و فرزندانمان بودی. با اینکه تازه از ماموریت تقریبا یک ماهه جنوب برگشته بودم و بعد از چهار شب ساعت۱۰ شب مطلع شدم باید به سوریه عازم شوم و این موضوع را به شما گفتم، شما لحظه ای درنگ نکردی و فرزند در راهمان هم مانع رفتن من نشد و با روی گشاده از رفتن من برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) استقبال کردی. این هم آزمون دیگری بود که باز هم شما سربلند از آن بیرون آمدی. همسر عزیزم! مطالبی که عرض کردم گوشه ای از دریای خوبی ها و عشق و محبت شما بود. الان که دارم این وصیت نامه را می نویسم، خیلی دل تنگ شدم و گریه امانم نمی دهد. بنده لایق شهادت نیستم، اما اگر خداوند متعال به این کمترین عنایتی بکند و مرگ ما را شهادت در راهش رقم بزند، آن را مدیون تو هستم. وعده ما ان شاءا... در محضر بی بی زینب(س) و ائمه معصومین(ع). برای تو صبر زینبی را آرزو می کنم. از طرف من، روی فرزندانم را ببوس و به فرزند چهارم بگو این سختی ها آسایشی به همراه خواهدداشت و دل تنگ بابا نباشد. فاطمه جونم! دختر بابا! سلام! اگر دوست داری باز هم همدیگه رو ببینیم، باید ظاهرت مثل باطنت اسلامی و قرآنی باشه. مانند مادرت محجبه و عفیف باش. در مقابل سختی ها صبور باش. حسن جون! مهدی جون! سلام! حالا بعد از بابا مرد خونه شما هستید. مواظب مادر و خواهرتون باشید که احساس تنهایی نکنند. خویشتن دار باشید و احساس غریبی نکنید. فرزندان گلم! نماز که ستون خیمه دین است را سبک نشمارید. احترام به مادر از واجبات شماست. در محضر روحانی حقیقی زانو بزنید و درس دین بیاموزید. آخرت خود را به دنیای فانی نفروشید. کمک به مستمندان و محرومین را فراموش نکنید. در عرصه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی حضور فعال داشته باشید. گوش به فرمان ولی فقیه زمان خود باشید. ادامه دهنده راه شهدا باشید. نگذارید این عَلَم به زمین بیفتد. خوش خلق و مودب باشید. به همدیگر محبت کنید. صله رحم را به جا آورید و قطع رحم نکنید. ................................................ می دانیم که هنوز یک ماه از شهادت همسرتان هم نگذشته است و البته باتوجه به وضعیت خودتان، هر جایی از مصاحبه که احساس کردید نمی توانید صحبت کنید، گفتگو را قطع می کنیم. به عنوان سوال اول، کمی از زندگی خودتان و شهید محمد بلباسی بگویید. من محبوبه بلباسی هستم متولد۱۳۶۵. حدود ۱۴سال است که ازدواج کرده ایم. دختر بزرگم فاطمه ۱۰ساله، حسن هشت ساله و مهدی شش ساله است و فرزند چهارم را هم باردارم که ان شاءا... در آبان ماه متولد می شود. اگر بخواهم سیری از زندگی مان بگویم، این است که وقتی با شهید ازدواج کردم ایشان سرباز بودند و بعد، وارد سپاه شدند و مسئول امور راهیان نور بودند. مدام به جنوب رفت وآمد داشتند. عموی ایشان سردار شهید علیرضا بلباسی و دایی شان هم شهید انقلاب علی عباسی هستند. در حال حاضر، پدر شهید به رحمت خدا رفته اند و مادرشان در قید حیات هستند. چندمین دفعه ای بود که ایشان به سوریه می رفتند؟ بار اول بود. ایشان قبلش یک ماه در راهیان نور بودند و تازه پنج روز بود که به خانه برگشته بودند و بعد به سوریه رفتند. بعد از یک ماه هم به شهادت رسیدند. ساعت ۱۰شب به ایشان تلفن زدند و گفتند که اعزام به سوریه داریم و ایشان هم می خواستند حتما بروند. یعنی یک باره شد؟ نه، شهید از قبل اعلام آمادگی کرده بودند و حتی به دوستانشان گفته بودند و اصرار کرده بودند که حتما در اعزام های بعدی، ایشان را هم ببرند. آن وقت شب یک باره تماس گرفتند و گفتند که همین حالا حاضر باشد و ایشان هم که علاقه خاصی به اهل بیت(ع) داشتند، به سرعت قبول کردند. از سوریه رفتن ایشان راضی بودید؟ با من صحبت کرده بودند و می خواستند رضایتم را حتما بگیرند. ایشان همیشه به من می گفتند: آمریکا و اروپا با پخش تصاویر خشونت های گروه های تروریستی و قتل عام کودکان و زنان و مردان و ساخت فیلم های مبارزه با این گروه های تروریستی خودشان را ناجی مردم جهان معرفی کرده اند و به مردم خودشان چنین القا می کنند که اگر این مسلمانان تروریست را از بین نبریم، این ناامنی به اروپا و آمریکا هم سرایت می کند و با انفجار برج های دوقلوی آمریکا و عملیات انتحاری و بمب گذاری در کشور های اروپایی، این رعب و وحشت علیه مسلمانان ایجاد می شود. با سانسور رسانه ای، از آگاهی مردم از واقعیت جلوگیری می کنند و ایران را فتنه همه این اتفاقات معرفی کرده اند. الان دشمن با نقاب اسلام به میدان مبارزه با ما آمده است و این اتفاق ریشه تاریخی دارد و در زمان امیرالمومنین در جنگ صفین با نقشه عمروعاص ملعون، خوارج قرآن را به نیزه کردند و با گفتن «لا اله الا ا...» و «محمد رسول ا...» یاران حضرت علی(ع) را فریب دادند و اصحاب امام(ع) را تنها گذاشتند. گفتند ما با قرآن نمی جنگیم و از حیله دشمن غافل شدند و قرآن ناطق را رها کردند. الان بعضی ها در داخل دارند این حرف ها را تکرار می کنند و ما را متهم به برادرکشی می کنند و حضور در این جبهه را باطل می دانند، اما این خیالی باطل است که دوباره تاریخ تکرار شود. جوانان نسل سوم و چهارم گوش به فرمان رهبر هستند و نخواهندگذاشت پای آن ها به مرزهای کرمانشاه و همدان برسد و در این مسیر هم جوانان عزیزی به عنوان مدافع حرم اهل بیت(ع) به شهادت رسیدند که درحقیقت مدافع اسلام و مدافع دین خدا هستند. شهادت در این راه برای ما افتخار است. فکر می کردید که ایشان همان بار اول که می روند دیگر برنگردند؟ شهید بلباسی به خاطر علاقه ای که به شهدا داشتند مدام به جنوب رفت وآمد داشتند و خیلی پیش می آمد که مدتی از ما دور باشند، اما سوریه با بقیه جاها فرق داشت. مسلما استرس بالایی داشتم. می دانستم ممکن است برگشتنی هم در کار نباشد، اما باز هم ناامید نبودم. به ایشان نگفتید که به سوریه نروند؟ نگفتم.حقیقتا ایشان وقت خداحافظی، چند مرتبه به من گفتند: ما سه تا بچه داریم و شما هم بارداری. اگر بدانم راضی نیستی، نمی روم. پای هواپیما هم که رسیدند. باز تلفن زدند و گفتند: بگویی برگرد، همین حالا برمی گردم. من گفتم: می دانم که شما فقط برای بی بی زینب(س) می روید. من چطور می توانم جلویتان را بگیریم؟ البته شهید تمام کارهایش را انجام داده بود. ایشان نه قرضی داشتند و نه بدهی و تمام امور دنیایشان را هم به قولی صاف کرده بود. فقط یک مسئولیت نسبت به دین و اسلام داشتند که می خواستند به انجام برسانند. ایشان تمام عزمشان را جزم کرده بودند تا دینشان را به اسلام ادا کنند ومعتقد بودند آمریکا و هم پیمانانش با تربیت طلاب در حوزه های علمیه عربستان به دست استادان وهابی ضدشیعه، اقدام به تشکیل گروه های تروریستی برای اسلام هراسی و شیعه هراسی نموده است و با پول نفت کشورهای عربی مسلمان که اسلام شان هیچ خطری برای استکبار ندارد، اقدام به حمایت از این گروه های تروریستی کرده است. با تشکیل طالبان، به جان شیعیان و اهل سنت افغانستان افتاد و بسیاری از مردم این کشور را به شهادت رساند و بسیاری را آواره کرده است. سپس با تشکیل گروه تکفیری داعش، به کشور عراق حمله کرد و به فکر تجزیه آنجا بود که با دخالت و همراهی ایران اسلامی، به این امر موفق نشد و برای حفظ امنیت صهیونیسم جهان خوار، اقدام به حمله به کشور سوریه نمود و شماری از مردم را آواره و بسیاری را به شهادت رساند. از طرفی هم در مقابل حزب ا... لبنان و انتفاضه فلسطین و جنبش های اسلامی کشورهای عربی به مخالفان آن ها کمک نمود و به دنبال خنثی کردن این جنبش هاست. بچه ها از شهادت پدرشان اطلاع دارند؟ این روزها دور من شلوغ است و بچه ها کم کم دارند جای خالی پدر را احساس می کنند. بهانه می گیرند و از پدرشان می پرسند. یک چیزی که خیلی ناراحتم می کند حرف هایی است که بعضی ها درمورد پول می زنند. چه کسی حاضر است جان و مالش را فدای پول کند؟ ما هم خانه داشتیم و هم حقوق سر برج. هیچ احتیاج مادی هم نداشتیم، کما اینکه شهید، خود، اگر کسی نیازی هم داشت، از او دستگیری می کرد، ولی بعضی ها فکر می کنند که ایشان با چه حقوق آن چنانی به سوریه رفته است. من به بعضی ها که چنین حرف هایی می زنند گفته ام: شما امید و انگیزه را با چقدر دارایی عوض می کنید؟ وقتی همسرت کلید می اندازد و وارد خانه می شود و این احساس که هیچ گاه دیگر او را نمی بینی و دیگر هیچ وقت به تو تلفن نخواهدزد، آیا این را حاضرید با پول عوض کنید؟ این حرف ها مدیونی دارد. کسانی که این حرف ها را می زنند، به فرزندان شهدا مدیونند. همسر من اگر زندگی دنیوی اش ادامه داشت، با پشتکاری که در تمام کارهایش داشت، حتما به مقامات زیادی می رسید. با اینکه نیروی ستادی بود، هم رزمانش می گفتند بسیار خوب عمل می کرده است. پیکر شهید بلباسی برنگشت. درست است؟ بله و شایدهم هرگز برنگردد. الان فقط پیکر دو شهید برگشته است. تمام این شهدا جوان بودند. مثلا شهید مشتاقی دو فرزند دوقلو دارند. همه شهدای خان طومان مازندران جوان هستند. من گله دیگری که دارم این است که گاهی در شبکه های مجازی می دیدم برخی گفته بودند شهدای خان طومان آمادگی لازم را برای رزم نداشتند و به همین دلیل، در محاصره افتادند، اما اصلا این طور نیست. این ها ۱۴ساعت مقاومت کردند، اما تعداد دشمن خیلی زیاد بود. نیروهای دشمن ۳هزار نفر بودند و تجهیزات زیادی داشتند، اما با این وجود، شهید بلباسی زنده می مانند و نزدیک ساعت یک شب که به عقب برمی گشتند، متوجه شدند برخی افراد ازجمله آقای کابلی که بعدا شهید شد زخمی هستند. به همین دلیل، ازخودگذشتگی می کنند، دوباره وارد منطقه می شوند و پیکرها را داخل ماشین می گذارند، اما تروریست ها امکانات دید در شب داشتند و با اینکه آن ها روی زمین خوابیده بودند، به سمتشان شلیک می کنند. حتی می گویند ماشین تا صبح روشن بوده است؛ یعنی این ها درست در لحظه آخر برمی گردند. این ها نشان از شجاعت این افراد دارد. شما خودتان از نسل دهه شصتی ها هستید اما حرف هایتان شبیه همسران شهدای دفاع مقدس است. با اینکه چند فرزند دارید، اصلا گله ای از نبودن همسرتان ندارید. راستش من قبلا فکر می کردم دو فرزند کافی است و اگر هم من دو فرزند داشته باشم، تا آن ها را کاملا بزرگ کنم، دیگر هیچ کاری نخواهم کرد، اما بعد از ازدواج و صحبت هایی که با شهید داشتیم، ایشان بر افزایش تعداد شیعیان تاکید داشتند و مدام می گفتند: نسل شیعه در حال کم شدن است. چرا ما باید این طور باشیم؟ چرا نباید شیعیان امیرالمومنین زیادتر شوند؟ حتما دست دشمنان اسلام در کار است. چند سال دیگر کشور ما به کجا خواهدرسید؟ به مرور این صحبت ها روی من هم تاثیر گذاشت. جالب بود که به زنان به چشم مادر نگاه می کردند و می گفتند: یک زن وقتی مادر نمونه باشد، کارخانه انسان زایی است و وقتی می تواند فردی همچون مقام معظم رهبری، حاج قاسم سلیمانی و شهدا تربیت کند، چرا باید به دنبال کارهای کناره باشد و خودش را از این توفیق بی نصیب کند؟ برای من صحبت می کردند و این حرف ها را به دیگران هم انتقال می دادند. به همین دلیل، تعداد فرزندانمان را زیاد کردیم. الان که بعد از شهادت ایشان با خانواده شهدا بیشتر ارتباط دارم، همه به من می گویند: ای کاش ما هم مثل تو بودیم و چند یادگاری از شهید می داشتیم. نمی دانی که این بچه ها چقدر برایت خوب هستند. یعنی اصلا غصه این را نخوردید که به زودی فرزندتان درحالی متولد می شود که دیگر شوهرتان نیستند باتوجه به اینکه در هنگام تولد دیگر فرزندان این طور نبود؟ قسم می خورم اصلا ناراحت نیستم و اتفاقا از این بچه ام بیشتر مراقبت می کنم، چون یادگاری شهید است. می دانم سخت است. البته منظورم کار نیست، چراکه قبل از این هم شهید مدام در راهیان نور بودند و مسئولیت بچه ها به عهده خودم بود و می دانم تربیت بچه ها سخت است، اما خدا همراه من است و دعای شهید همراه ماست. به آینده ام امیدوارم و می دانم خدا سرپرست خانواده شهداست و اصلا ناراضی نیستم. امیدوارم بتوانم آرزوی شهید را برآورده کنم و این امانت آخری را به بهترین شکل بزرگ کنم. ................................................ دیدگاه حماسه عاشورائیان لشکر۲۵ کربلا در سوریه رجزخوانی استکبار جهانی و نوکرانش برای بازپس گیری منطقه خان طومان از مدت ها قبل شروع و تا ۱۶اردیبهشت ماه امسال در شبکه های مجازی و میادین نبرد بلند بود و مردان بی ادعا و عاشق ولایت و امامت و مدافعان حریم اهل بیت(ع) که شامل رزمندگان لشکر عملیاتی۲۵ کربلا و برادران فاطمیون بودند، در هر مرحله با واردکردن بیشترین ضربات، دشمنان را ناکام کردند. در مدت حضور لشکریان کربلایی مازندران در این جبهه، آن چنان عرصه بر تکفیری ها تنگ شده بود که آن ها با تحمل تلفات زیاد و به جاگذاشتن کشته های قابل ملاحظه، این جبهه را اداره می کردند. در ۲۵فروردین ماه امسال، دشمن تکفیری با تلفات سنگین و به جاگذاشتن حدود ۵۰کشته و انتقال تعدادی از کشته ها و زخمی های خود به عقب و انهدام دو دستگاه نفربر و تعداد قابل ملاحظه ای از خودروها، تجهیزات و تسلیحات، پا به فرار گذاشت و در این رزم تن به تن، شهیدان محمدتقی سال خورده و حسین بواس از این یگان به لقاءا... پیوستند. دومین حماسه ماندگار غیورمردان و دریادلان لشکر عملیاتی۲۵ کربلا ۳۱فروردین ماه بود که در این نبرد و رویارویی با دشمن، آن چنان با اجرای آتش پشتیبانی و هوایی از دشمن تلفات سنگینی گرفتند که دشمنان را توان خروج از سنگرها و هجوم نبود. تعداد قابل ملاحظه ای از تانک ها و نفربرهای دشمن منهدم و نیروی پیاده آن ها کشته و زخمی شدند و این اقدام بموقع باعث ناکامی دشمنان و فرارشان از صحنه های نبرد شد. سومین رویارویی مردانه دریادلان لشکر عملیاتی۲۵ کربلا با تکفیری ها در ۱۶اردیبهشت ماه بود که از ظهر روز پنجشنبه ۱۶اردیبهشت ماه امسال مصادف با روز عید مبعث رقم خورد. دشمنان تکفیری با تمام توان و با تمرکز قوا و با قرارگرفتن نیروهای جبهه النصره و داعش در کنار یکدیگر و با تعدادی قابل ملاحظه از تانک ها و نفربرها و با استفاده از انواع آتش و سلاح های جدید، با استعداد نیرویی حدود ۲هزار و ۵۰۰ نفر از زبده ترین نفرات خود، با هدایت و فرماندهی عناصری از ارتش های ترکیه، عربستان، اردن، رژیم صهیونیستی و... در شرایطی که به اصطلاح آتش بس محسوب می شد به این جبهه هجوم آوردند. رزمندگان شجاع و سلحشور مازندرانی و فاطمیون قهرمان در مقاومت عاشورایی خود آن چنان عرصه را بر دشمن تنگ کردند که در یک نبرد سنگین و مقاومت ۱۴ساعته در مقابل تمام توان دشمن، تلفات و خساراتی سنگین به آنان وارد کردند. در این مقاومت جانانه، ۷۰۰نفر از نیروهای جبهه کفر در جبهه خان طومان کشته و زخمی شدند و تعداد ۱۰دستگاه تانک، نفربر و خودرو محمول نیز توسط رزمندگان اسلام منهدم شد. مقاومت عاشورایی رزمندگان اسلام در نبرد با تکفیری ها تا بامداد روز جمعه ۱۷اردیبهشت ماه در خان طومان با استقرار خط شکنان لشکر عملیاتی۲۵ کربلا بر روی ارتفاعات نجم (پشت خان طومان) ادامه داشت. در این حماسه بزرگ، بیشترین خسارات و تلفات بر دشمن تکفیری وارد شد و حماسه سازان این نبرد با انهدام بخش زیادی از قوای جبهه النصره و... مانع ادامه پیشروی آن ها برای بازپس گیری مناطق قراصی، الحمرا، الحویز، قلعجیه، خلصه و... شدند. مقاومت فرزندان علوی تبار مازندرانی با همراهی فاطمیون قهرمان آن چنان لرزه بر اندام تکفیری ها انداخت که جرئت ادامه عملیات از آن ها گرفته شد و آن چنان خسارت و تلفات بر دشمن وارد شد که تا ابد در ذهن آن ها حک شده می ماند که یاران عاشورایی رهبر معظم انقلاب اسلامی عاشورای دیگری را به نمایش گذاشته و انتظار فرج و نوکری در رکاب امام عصر(عج) را می کشند. *فرمانده لشکر عملیاتی۲۵ کربلا/ سردار حمیدرضا رستمیان* خبرنگار: حمیده وحیدی
چهارشنبه ، ۱۲خرداد۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شهرآرا آنلاین]
[مشاهده در: www.shahraraonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]
-
گوناگون
پربازدیدترینها