واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۴
حسین سناپور معتقد است که ایران در آموزش داستاننویسی از سایر کشورها عقب مانده است و باید منابع آموزشی بیشتری تالیف شود. این نویسنده و مدرس داستاننویسی در گفتوگو با خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، درباره کلاسهای داستاننویسی گفت: چندین دهه است که در آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر آموزش داستاننویسی انجام میشود، اما متاسفانه ما در ابتدای راه هستیم. باوجود این که در دهه گذشته تعداد زیادی کتاب داستاننویسی تالیف و ترجمه شده، اما هنوز احتیاج است که کتابهای آموزشی ما بیشتر شود تا مواد و منابع آموزشی برای تدریس آکادمیک آن فراهمتر شود. او با بیان اینکه «لازم است کلاسهای آموزشی در قالب موسسات آموزشی تعریف شده و یک سری برنامه برای آنها تدوین شود»، اظهار کرد: دراین صورت آموزش داستاننویسی حتما موثرتر خواهند بود، چنان که در آمریکا بوده است. تا جایی که ما اطلاع داریم، بسیاری از داستاننویسان خوب یا نسبتاً خوب آمریکا از همین کارگاهها بیرون آمدهاند. به نظر من در ایران هم کمکم این اتفاق رخ داده و میدهد. سناپور تاثیر کارگاهها را ملموس خواند و شرح داد: تعداد زیادی از داستاننویسان و کتابهای نسبتا مطرح این سالها از کارگاهها آمده بودند. اما این که باوجود این موفقیتها و خروجیها هنوز بعضی با آموزش داستاننویسی مخالفت میکنند، نشانهی بیتوجهی یا تنگنظری است. متاسفانه همیشه از این حرفها وجود دارد. او با اشاره به اینکه «درباره تاثیرگذاری کارگاههای داستاننویسی آن قدر بحث شده در یکی دو دههی اخیر، که دیگر بحث مجدد شوخی محسوب میشود» بیان کرد: انگار دوباره ما مجبوریم در اینباره توضیح واضحات بدهیم. مثلاً این که این کارگاهها هم شبیه کارگاههای نقاشی، موسیقی و ....است. همانقدر که سایر کارگاهها میتوانند موفق باشند، کارگاههای داستاننویسی هم مؤثر خواهند بود. این نویسنده درباره کارگاه داستاننویسی در مقایسه با دیگر کارگاههای هنری تصریح کرد: درباره کلاسهای آموزشی هنری مانند موسیقی، بازیگری، تأتر و ... ظاهراً هیچ مسئلهای وجود ندارد، زیرا کارگاههای این رشتهها قدیمیتر هستند و در دانشگاه جایگاه خود را پیدا کردهاند. او همچنین افزود: با وجود اینکه این رشتههای در دانشگاههای بسیاری تدریس می شوند، کسی نمیپرسد از این چند هزار دانشجو چند نفر در عرصه آن حوزه فعال شدهاند، اما درباره داستاننویسی مدام این سوال مطرح است که چند نفر از کارگاهها داستاننویس شدهاند. سناپور درباره حضور دانشگاهها گفت: در ایران بعد از 10 تا 15 سال که کارگاههای داستاننویسی گسترده شده و تعداد بسیار زیادی هنرآموز تربیت کردهاند، کم کم دانشگاهها هم به آموزش داستاننویسی توجه نشان دادهاند و تا جایی که من میدانم تازگی رشته داستاننویسی در دو دانشگاه راهاندازی شده است. این مدرس داستاننویسی ادامه داد: در بعضی دانشگاههای دیگر هم واحدهای داستاننویسی به برخی از رشتههای اضافه شده است. اما این مقدار اصلاً پاسخگو استقبال هنرجوها نیست، به همین دلیل هم هنوز کار آموزش داستان نویسی بیشتر در کارگاهها انجام میشود. او اظهارنظرهای بیرونی را خلاف اخلاق دانست و اظهار کرد: کسی که به کارگاهها نرفته و تجربه درستی از کارگاهرفتن ندارد، درست نیست که با آنها مخالفت کند. خود هنرجو و داستاننویسی که در کارگاهها شرکت میکند، میتواند بگوید که آیا کارگاهها به خلاقیتش کمک کرده یا راه آن را بسته است. این نویسنده در ادامه بیان کرد: فردی که کلاس نرفته یا با آن بیگانه است، نمیتواند نظر درستی بدهد. در این صورت و بسته به کارگاهی که رفته، میتواند بگوید که آیا آموزش در کارش موثر بوده یا خیر، و تاثیر مثبت و منفی آن را ارزیابی کند. سناپور در واکنش به این اظهار نظر منتقدان که میگویند "کارگاههای داستاننویسی قلم کارآموزان را به مدرس نزدیک میکند و هویتِ فردی نویسنده را از بین میبرد" توضیح داد: من نمیدانم آیا امکان پرورش خلاقیت در کارگاهها و کلاسها وجود دارد یا نه. اما مطئنم که میشود تکنیکها را به آدمهایی که ظرفیت یادگیری دارند، آموزش داد. درواقع باید این دو وجه از کار نوشتن را از هم جدا کرد؛ خلاقیت و تکنیک را. او همچنین شرح داد: به نظرم خلاقیت باید در هنرآموز وجود داشته باشد. اگر داشت، آن وقت این کلاسها باید بتوانند تکنیکهای داستاننویسی را آموزش بدهند. اگر کلاسی نتواند این کار را بکند، مشکل آن کلاس خاص است. به هر حال تکنیکها به خلاقیت امکان بروز میدهند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]