محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831075412
گپی با نخستین فرمانده تیپ 22 خرمشهر
واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
گپی با نخستین فرمانده تیپ 22 خرمشهر 19 ماه شبانه از رودخانه عبور میکردیم و وارد شهر میشدیم و از محل اسکان بعثیها عکسبرداری و فیلمبرداری میکردیم و برمیگشتیم و با توپخانه نقاطی را که ثبت کرده بودیم، مورد هدف قرار میدادیم.
به گزارش فرهنگ نیوز، از حمله ارتش بعثی به شلمچه و خرمشهر میگوید، از اینکه چگونه با دست خالی و با همراهی چند جوان انقلابی 45 روز مقابل 2 لشکر زرهی و یک تیپ نیروی ویژه بعث مقاومت کردند. از اینکه برای آزاد کردن شهرشان 578 روز پشت رود کارون جنگیدند و شاهد ویرانی زادگاهشان بودند.
دشمن با بولدوزر و لودر به جان شهرشان افتاد و همهجا را با خاک یکسان کرد.پیدا کردن حاج عبدالله نورانی، فرمانده تیپ 22 بدر خرمشهر و قائم مقام شهید جهانآرا در زمان دفاع مقدس کار چندان ساده نیست. وقتی سراغش را ازمسئولان موزه جنگ میگیریم آب پاکی را روی دستمان میریزند: «حاجی را به این راحتیها نمیشود پیدا کرد. گاهی برای سرکشی نخلستان و باغستانش به جزیره مینو میرود.»از خرمشهر تا جزیره مینو راهی نیست؛ شاید 10 دقیقه. تا چشم کار میکند نخل میبینی و نخل. هنوز نخلهای بیسر و آتش گرفته بهجا مانده از زمان جنگ سرجایشان ایستادهاند. هنوز هم آثار جنگ را پس از چند دهه میتوان در مسیر جاده دید.
مینو مدتی است به شهر تبدیل شده اما هنوز امکاناتی ندارد. آدرس نخلستان حاج عبدالله سرراست است. باغی بزرگ با چند مضیف ( سازهای زیبا از کنف وحصیر و نی که اهالی منطقه از آن برای پذیرایی از میهمانان خاص استفاده میکنند) و محوطهای گلکاری شده در حدی که گویی پذیرای گردشگران است. حاجی، دوران بازنشستگی اش را اینجا میگذراند.از شانس باهم میرسیم. اولش راضی به مصاحبه نمیشود ولی با اصرار، گفتوگو در یکی از همین مضیفها سر میگیرد. حاج عبداالله سنش 60 سال نمیشود ولی مو و محاسنش سپید سپید است؛ سرحال و قبراق. عینک به چشم زده و مثل همشهریهایش آفتاب سوخته است.
مقاومت مردم از زبان فرمانده
زمان زیادی به اذان نمانده و حاجی قرارگذاشت که تا اذان بیشتر نمیتواند بماند. پس همان اول کاری میروم سراغ اصل ماجرا و از او درباره حمله ارتش بعث عراق به منطقه شلمچه و خرمشهر میپرسم. به پشتی تکیه میزند و پس از مکثی کوتاه میگوید: «جنگ پیش زمینههایی داشت که اگر نگاهی به آن بیندازیم بهتر میتوانیم درکش کنیم. وقتی انقلاب شد تغییر و تحولات اساسی در ساختار سیاسی کشور اتفاق افتاد. صدام بر نمیتابید که ما را کشوری مستقل ببیند و با توجه به معاهده اروندرود و تنشهایی که پیش از انقلاب داشت، به دنبال بهانهای برای گرفتن امتیازات جدید بود. در قرارداد الجزایر به این توافق رسیده بودیم که نیمی از اروند مال ماست و بقیه برای عراق.
یک هفته پیش از جنگ، صدام در تلویزیون ظاهر شد و معاهده را پاره کرد و قاطعانه گفت کل اروند متعلق به عراق است. تمام تلاشش را کرد خوزستان را تصرف کند و اسمش را هم عربستان گذاشته بود!31 شهریورماه 59، عراق با تجهیزات و امکانات قوی و پیشرفته از غرب و جنوبغرب وارد کشورمان شد. 2 لشکر زرهی و یک تیپ نیروی ویژه از مرز شلمچه عبور کرد و بعثیها قصد داشتند یک هفتهای خوزستان را بگیرند. البته 10 روز قبل از تجاوز به خاک کشورمان نیروهای دشمن در مرزها فعالیتهای خصمانه داشتند و چند تن از نیروهای ژاندارمری و مردمی را به شهادت رسانده بودند.روز اول جنگ چند نقطه خرمشهر بمباران شد. دشمن با توپ و کاتیوشا شهر را هدف میگرفت. مردم نمیدانستند دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است. صدای بمباران و حرکت هواپیماها از سمت عراق بود. چند ساعت بعد خبرآمد که ارتش بعث از سمت شلمچه وارد شده و به سمت خرمشهر در حرکت است.
همان ابتدا جوانهای شهر جلوی دشمن را پیش از سر رسیدن به خرمشهر گرفتند. 20- 15 روز بچهها با تجهیزات ابتدایی جلوی عراقیها ایستادند. آن زمان اسلحهای در اختیار نداشتیم. عمده سلاحمان از طریق بچههای سپاه در اختیار نیروهای مقاومت مردمی قرار گرفته بود. عراقیها خیلی مجهز بودند و تنها چیزی که میتوانست جلوی پیشرویشان را بگیرد ایمان بچهها بود.اواسط مهر متوجه شدیم که نمیتوانیم با این تعداد نیرو و کمبود شدید تجهیزات، دوام بیاوریم وعقب نشینی کردیم. هنوز خیلی از مردم داخل شهر بودند و در کنار بچههای سپاه از شهر دفاع میکردند. حضور مردم و بچههای مقاومت و حسی که درونشان بود عراقیها را با چالش جدی روبهرو کرده بود.جوانها خودشان تقسیم وظیفه میکردند. در هر محله یک تیم وظیفه دفاع از شهر را برعهده گرفته بود. مقاومت در برابر ارتشی تا بن دندان مسلح کار سختی بود. جوانهای خرمشهری به دلیل اینکه آشنایی کامل به بافت شهری داشتند ضربات سختی را به دشمن وارد کردند و بعثیهایی که میخواستند یک هفتهای خوزستان را بگیرند 45 روز در این شهر گرفتار شدند.
نیروی کمکی به خرمشهر نرسید، آذوقهای نداشتیم و آتش دشمن هم بیشتر و بیشتر شد تا اینکه چارهای جز عقب نشینی به شرق کارون نداشتیم ولی امیدوار بودیم که بتوانیم خرمشهر را نجات دهیم.»
19 ماه مقاومت برای فتح خرمشهر
حاج عبدالله روایت جنگ را طوری تعریف میکند که من در ذهنم صحنههای جنگ و حماسه مردم را تجسم میکنم. چه جوانهایی که برای از دست ندادن شهر و خاک کشورشان جانفشانی کردهاند.لحظاتی آرام میشود، شاید صحنه از دست دادن دوستی برایش زنده شده. احساس میکنم بغض کرده. پس از چند لحظه سکوت صدایش را صاف میکند و حرفش را از سر میگیرد:«بخش عمده خرمشهر دست عراقیها افتاد و ما در منطقه کوته شیخ پشت کارون خط پدافندی تشکیل دادیم و تا زمان فتح خرمشهر در حاشیه رودخانه مقاومت کردیم. شرایط طوری بود که هر آن احتمال میدادیم دشمن حمله کند ولی بچهها برای دفاع آمادگی داشتند.با بهکارگیری نیروهای اعزامی در محل تلاقی کارون به اروند و کارون به بهمنشیر یک خط پدافندی 3 کیلومتری تشکیل دادیم و اجازه پیشروی به دشمن ندادیم.
19 ماه شبانه از رودخانه عبور میکردیم و وارد شهر میشدیم و از محل اسکان بعثیها عکسبرداری و فیلمبرداری میکردیم و برمیگشتیم و با توپخانه نقاطی را که ثبت کرده بودیم، مورد هدف قرار میدادیم.
صحنههایی که برای من و خرمشهریها خیلی آزار دهنده بود، تردد بعثیها در خاک شهرمان بود. هر روز با صحنههای ویرانی روبهرو میشدیم. آنها با لودر و بولدوزر به جان شهرمان افتاده بودند و خانهها را با خاک صاف میکردند. 19 ماه کارشان همین بود. محلهای که آنجا بزرگ شده بودیم؛ مدرسه، سینما، خانهمان و از همه مهمتر خاطراتمان با حمله بولدوزرها خراب میشدند! آنها اموال مردم را غارت میکردند. همه این صحنهها را هر روز با دوربین میدیدیم و تحملش سخت بود. در عملیات طریق القدس فرمانده یگان بعثی که دستور تخریب خانههای خرمشهر را داده بود اسیر شد. یکی از دوستانمان او را پیشمان آورد. پرسیدم چرا چنین دستوری داده؟ گفت زمانی که میخواستند وارد خرمشهر شوند نیروهای مقاومت، بهخاطر تسلط و آشنایی به شهر خسارات زیادی به آنها وارد کردند و از ترس اینکه نیروهای ایرانی برای بازپسگیری دوباره برنگردند و از طرفی هیچ پناهگاهی باقی نماند تا مبادا اسیر جنگ شهری شوند، دستور تخریب را صادرکرده است.»
خرمشهر چگونه فتح شد؟
فرمانده سپاه خرمشهر که وظیفهاش از سوی شهید باقری اعزام نیروهای شناسایی به منطقه عملیات بود یک روز پیش از فتح خرمشهر دچار بدشانسی شد که هنوز آن را فراموش نمیکند. او یک روز مانده به فتح خرمشهر بشدت زخمی شد:«پس از چند عملیات پیروزمندانه در جبهههای مختلف، فرماندهان سپاه و ارتش به این نتیجه رسیدند باید هر طور شده خرمشهر را آزاد کنند. برخلاف تصور ارتش بعث که فکر می کردند ایرانیها برای آزاد کردن خرمشهر چارهای جز عبور از کارون ندارند، نیروهای ما متشکل از 3 قرارگاه بزرگ قدس، نصر و فتح از شمال این شهر وارد شدند و حلقه محاصره را بر دشمن تنگ کردند و موفق شدند روز 3 خرداد 61 ضربه بسیار سنگینی به دشمن وارد کنند و 19 هزار بعثی را اسیر کنند.»
حاج عبدالله که زمان فتح خرمشهر در بیمارستان بهسر میبرد از آن روز و روزی میگوید که پس از 578 غروب پایش را در شهری گذاشت که آزادیاش آرزوی هر ایرانی ای بود: «شهید باقری به من گفت بروید وضعیت شهر را از کوته شیخ خرمشهر زیرنظر بگیرید و تحرکات عراقی ها را ثبت کنید. 5 صبح با یکی از دوستان رفتیم بالای پشت بام هتلی کنار رودخانه کارون. زمانی که هوا روشن شد با دوربین در حال بررسی تحرکات عراقیها بودم. همه شهر را زیر نظر داشتم. آن روز سکوت معناداری در خرمشهر حکمفرما بود. یکساعتی با دوربین دیدهبانی کردم و از هتل بیرون زدم تا به ستاد هماهنگی بروم و با بیسیم وضعیت را برای شهید باقری گزارش کنم؛ از شانس خمپارهای به ستاد اصابت کرد و 15-10 ترکش به من خورد. وقتی چشمانم را باز کردم روی تخت بیمارستان بودم و مادرم بالای سرم از خوشحالی گریه میکرد.
خبر فتح خرمشهر را مادرم به من داد.وقتی از بیمارستان مرخص شدم، سریع به خرمشهر رفتم. وقتی پایم را روی خاک شهرم گذاشتم احساس غرور کردم. انگار قلبم را به من برگردانده بودند. به زمین افتادم و سجده شکر بهجا آوردم. تک تک رزمندگانی که برای مقاومت و فتح خرمشهر در کنارم شهید شده بودند، جلوی چشمانم آمدند. جای همگیشان خالی بود.»حاجی خاطرات زیادی از صحنههای نبرد دارد. از غواصانی که دست و پا بسته شهادت را در آغوش کشیدند. از عملیات فاو و از بیرون راندن دشمن از خاک کشور. صدای اذان میآید و حرفهایمان با حاج عبدالله نورانی به پایان میرسد.
منبع: روزنامه ایران
95/3/4 - 08:18 - 2016-5-24 08:18:02
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]
صفحات پیشنهادی
نخستین شهید عملیات آزادسازی خرمشهر چه کسی بود؟
چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹ ۱۹ خیلی از خرمشهریها او را میشناسند وقتی بعثیها به شهر هجوم آوردند و خرمشهر را اشغال کردند رضا دشتی و بسیاری دیگر از بچههای خرمشهر مقابل این غول بیشاخ و دم رژیم عراق ایستادند و اجازه ندادند حتی یک وجب از شهرشان شهری که دوستش میداشتند نصخاطرات فرمانده پیشین اطلاعات لشکر92/امیرسرتیپ ذاکری: صیادشیرازی خوابی دید و عملیات خرمشهر پیروز شد
خاطرات فرمانده پیشین اطلاعات لشکر92 امیرسرتیپ ذاکری صیادشیرازی خوابی دید و عملیات خرمشهر پیروز شد سیاست > نظامی - روزی که صدام حسین دستور حمله به ایران را صادر کرد در ایران برای دفاع ارتش تنها نماند سپاه و نیروهای مردمی جمع شدند و به کمک نیروهای حرفهای نظامی ایفرمانده تیپ 40 ارتش: استکبار با هر سلاحی تهدید کند با همان سلاح پاسخش را میدهیم
فرمانده تیپ 40 ارتش استکبار با هر سلاحی تهدید کند با همان سلاح پاسخش را میدهیم فرمانده تیپ 40 ارتش گفت اگر دشمن بخواهد با موشک 9 متری ما را هدف قرار دهد با موشک 12 متری جوابش را میدهیم و هیچ واهمه و ترسی از تهدید استکبار نداریم به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل امیر محمد مختافرمانده تیپ 228 شهید سرلشکر ابراهیم ثابت سقز: ارتش سرمایه و ذخیرهای بزرگ برای ملت و کشور است
فرمانده تیپ 228 شهید سرلشکر ابراهیم ثابت سقز ارتش سرمایه و ذخیرهای بزرگ برای ملت و کشور است فرمانده تیپ 228 شهید سرلشکر ابراهیم ثابت سقز از ارتش به عنوان یک سرمایه و ذخیره بزرگ برای ملت و کشور نام برد و گفت نقش ارتش در تامین امنیت کشور تعیین کننده است به گزارش خبرگزاری فارس ازفرمانده تیپ 216 زرهی زنجان: پاسخ ارتش به هر تهدیدی بر ضد کشور کوبنده خواهد بود
فرمانده تیپ 216 زرهی زنجان پاسخ ارتش به هر تهدیدی بر ضد کشور کوبنده خواهد بود فرمانده تیپ 216 زرهی زنجان گفت ملت ایران مطمئن باشند ارتش جمهوری اسلامی ایران هر گونه تهدیدی را با شجاعت و اقتدار تمام پاسخ خواهد داد به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان امیر سرتیپ علی مظهری در مراسم رژفرمانده پایگاه دریایی خرمشهر: هیچ کشوری نمی تواند با پول نام جعلی بر روی خلیج فارس بگذارد
فرمانده پایگاه دریایی خرمشهر هیچ کشوری نمی تواند با پول نام جعلی بر روی خلیج فارس بگذارد اهواز - ایرنا - فرمانده پایگاه دریایی خرمشهر گفت خلیج فارس از ابتدا نیز با نام پارس بوده و هیچ کشوری نمی تواند به واسطه پول و سرمایه خود تاریخ را تحریف و نام جعلی را بر روی خلیج فارس بگذارامیرسرتیپ سلیمانجاه از فرماندهان و پیشکسوتان دفاع مقدس ارتش درگذشت
امیرسرتیپ بهروز سلیمانجاه از فرماندهان جانباز و پیشکسوت دفاع مقدس ارتش جمهوری اسلامی ایران شنبه شب به رحمت ایزدی پیوست به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو پایگاه اطلاع رسانی ارتش روز یکشنبه اعلام کرد امیر سرتیپ بهروز سلیمانجاه از فرماندهان جانباز و پیشکسوت دفاع مقدس ارتش جمهوری افرمانده تیپ 277 ارتش قوچان خبر داد اجرای رزمایشهای متعدد در طول سال توسط تیپ 277 ارتش
فرمانده تیپ 277 ارتش قوچان خبر داداجرای رزمایشهای متعدد در طول سال توسط تیپ 277 ارتش فرمانده تیپ 277 شهید منظم تولایی قوچان گفت این تیپ در طول سال رزمایشهای متعددی را در منطقه سرزمینی خود با استفاده از گلولههای جنگی واقعی برای آمادگی رزمی یگانی و نمایش قدرت و صلابت به اجرا درفرمانده تیپ 40 ارتش: اقتدار ارتش هیمنه آمریکا را شکسته است
فرمانده تیپ 40 ارتش اقتدار ارتش هیمنه آمریکا را شکسته است فرمانده تیپ 40 ارتش گفت قدرت و صلابت ارتش و سایر نیروهای مسلح سبب شده تا هیمنه استکبار جهانی در عصر تغییر معادلات نظامی و بینالمللی شکسته شود به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل امیر محمد مختاریفر صبح امروز در مراسمفرمانده تیپ 316 زرهی شهیدقهرمان همدان: اقتدار نیروهای مسلح پشت دشمن را به لرزه درآورده است
فرمانده تیپ 316 زرهی شهیدقهرمان همدان اقتدار نیروهای مسلح پشت دشمن را به لرزه درآورده است فرمانده تیپ 316 زرهی شهیدقهرمان همدان گفت ارتش در مسیر ارتقای توان رزمی دفاعی اعتقادی و ایمانی در کنار سایر نیروهای مسلح چنان اقتداری را آفریده که پشت دشمنان را میلرزاند به گزارش خبرگزا-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها