واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: وقتي پول سد كنكور را ميشكند!
كنكور هنوز هم براي خيلي از دانشآموزان ايراني در هيبت يك غول است! غولي كه البته سال به سال از هيبت آن كاسته شده و نحيفتر ميشود...
نویسنده : حسن رضايي
كنكور هنوز هم براي خيلي از دانشآموزان ايراني در هيبت يك غول است! غولي كه البته سال به سال از هيبت آن كاسته شده و نحيفتر ميشود. واقعيت اين است كه حالا با عبور متولدين دهه 60 از سد كنكور سراسري، بسياري از دانشگاههاي كشور با ظرفيت خالي در بسياري از رشتههاي خود مواجه هستند و دانشآموزان جز در رشتههاي بسيار خوب و پرطرفدار، سختي زيادي را براي رد شدن از سردر دانشگاه تحمل نميكنند. طرح آمايش آموزش عالي كشور قرار است به وضعيت آشفته پذيرش دانشجو در هر رشته و مقطع در دانشگاههاي مختلف كشور سر و سامان بدهد و خود مجال مفصلي براي توضيح و تفسير ميخواهد. با اين حال، بحث ما در اين گزارش، پيرامون كنكور سراسري دانشگاهها نيست. حالا بايد كنكور ارشد را سختترين كنكور موجود در كشور محسوب كرد. چه اينكه ترافيك موجود در كنكور سراسري چند سالي است كه به كنكور كارشناسيارشد انتقال يافته است.
حالا بحث بر سر شيوه ارزيابي دانشجويان در اين كنكور، يكي از مباحث روز حوزه آموزش عالي كشور به حساب ميآيد. همانطور كه ميدانيم، در مقطع كارشناسي ارشد، دانشجو بايد با انتخاب يك موضوع تخصصي مشخص، به پژوهش پيرامون آن پرداخته، نهايتاً پس از دو سال، نتيجه فعاليتهاي تحقيقاتي خود را به اساتيد مربوطه ارائه كند. از اين منظر، كارشناسان آموزش عالي، مقطع كارشناسي ارشد را محملي براي خبره شدن دانشجو در امر پژوهش دانستهاند. سؤال اين است كه مكانيسم فعلي پذيرش دانشجو در مقطع كارشناسي ارشد، تا چه حد با اين هدف تناسب داشته، علمي و استاندارد محسوب ميشود؟ آنچه اكنون در سطح دانشگاههاي كشور در حال اجراست، ارزيابي داوطلبان با تلفيقي از نمره معدل دانشجو در مقطع كارشناسي و نتيجه آزمون كتبي سراسري يا همان كنكور ميباشد. اين يعني آنكه براي ارزيابي فردي كه هدف اصلي وي پژوهشگري خواهد بود، هيچ مكانيسم پژوهشسنجي در نظر گرفته نشده است!
البته اين همه ماجرا نيست. دو واقعيت ظاهراً خوب و واقعاً بد ديگر نيز به اين مشكل دامن ميزنند! واقعيت ظاهراً خوب اما همان پذيرش بدون آزمونِ فارغالتحصيلان ممتاز مقطع كارشناسي در دانشگاههاي دولتي و غيردولتي است. مكانيسم پذيرش در اين شرايط نيز بدون هيچ توجهي به سوابق پژوهشي داوطلبان صورت ميپذيرد. اگرچه در آييننامه مصوب وزارت علوم براي اين منظور، امتيازي براي فعاليتهاي پژوهشي دانشجو در نظر گرفته شده است، با اين حال، كسب اين امتياز الزامآور نيست! تنها تفاوتِ اين پروسه با پروسه پذيرش دانشجو از طريق كنكور كارشناسي ارشد، حذفِ آزمون كنكور از روندِ پذيرش بوده و دانشگاهِ پذيرنده، باز هم هيچ توجهي به سوابق پژوهشي داوطلب نميكند. واقعيتِ واقعاً بد در اين زمينه اما پذيرش دانشجويان پولي در پرديسهاي بينالملل دانشگاههاي دولتي است. اينجا ديگر همان ارزيابي كوتاه مدت كنكور نيز در بين نيست و پول، حرف اول را ميزند. اين يعني اينكه سيستم آموزشي، هر كسي را كه پول بهتري بپردازد، به عنوان پژوهشگر بهتر ميشناسد.
وزارت علوم به عنوان رقيب جدي دانشگاههاي غيردولتي با برندهاي خوشنامتري همچون دانشگاه تهران، شريف و. . . به ميدان آمده تا درآمد كسب كند. طبيعتاً هر چقدر نام دانشگاهها پرطمطراقتر باشد، بايد براي شناخته شدن به عنوان پژوهشگرِ آن دانشگاه، پول بيشتري پرداخت! مهر ماه سال گذشته اما خبر نسبتاً خوبي از كميسيون آموزش مجلس بيرون آمد. عبدالواحد فياضي سخنگوي اين كميسيون به رسانهها گفت:«كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس مصوب كرد تا سهم آزمون در پذيرش دانشجويان در دورههاي كارشناسي ارشد و دكترا 50 درصد، سهم مصاحبه علمي 25 درصد و سهم سوابق پژوهشي و آموزشي افراد نيز 25 درصد باشد.» اين طرح البته پس از گذر از صحن مجلس به سد شوراي نگهبان خورد و در حال حاضر نيز خبر دقيقي از سرنوشت آن در دست نيست، بدان معنا كه هنوز به نتيجه مطلوبي نرسيده است! حالا در كنار اينكه بايد منتظر نهايي شدن اين مصوبه مجلس بود، بايد ديد آيا در طرح آمايش آموزش عالي كشور، براي حل اين معضل چارهاي انديشيده شده است يا خير؟!
طبيعتاً اگر قرار است طرح آمايش آموزش عالي، مرهمي بر زخم فارغالتحصيلان بيكار باشد يا از توليد مجدد اين افراد در آينده جلوگيري نمايد، بايد علاوه بر تقسيم صحيح، علمي و نيازمحورِ سهميههاي دانشجويي در دانشگاههاي مختلف، براي بالا بردن كيفيت آموزشي بخش آموزش عالي نيز فكري اساسي كند. چه اينكه دانشجويي كه بر اساس يك نيازسنجي درست هم در يك رشته مناسب تحصيل نمايد، وقتي بر اساس يك نظام ارزيابي ناصحيح، غيردقيق و غيرعلمي پاي در عرصه پژوهشگري گذاشته باشد، بعداً به سختي خواهد توانست عنصر تأثيرگذاري در حوزه كاري و علمي مربوط به خود باشد. نظام ارزيابي دانشجويان براي ورود به مقطع كارشناسي ارشد، بايد اين اطمينان را ايجاد كند كه دانشجوي پذيرفته شده داراي حداقل تواناييهاي پژوهشي و مهارتهاي عملياتي در حوزه تخصصي مربوط به خود ميباشد، در غير اينصورت نميتوان آن را يك نظام ارزيابي ناميد. چه اينكه آنچه را كه بايد، هرگز ارزيابي نكرده است!
اين در حالي است كه پذيرش دانشجو در مقطع ارشد در دانشگاههاي خارج از كشور، غالباً تنها متكي به معدل دوره كارشناسي نبوده، سوابق و رزومه پژوهشي دانشجو نيز تأثير مهمي در آن دارد. اين مسئله در مورد كشورهاي حوزه اسكانديناوي و امريكاي شمالي كاملاً مصداق دارد. در مورد كشورهايي همچون ژاپن، كره جنوبي و چين نيز مسئله به همين صورت است. شايد يكي از علل عدم توجه به مهارتهاي عملياتي و فعاليتهاي پژوهشي دانشجويان براي ورود به مقطع ارشد در كشور ما اين باشد كه اصولاً سيلابس دروس دورههاي كارشناسي، به صورتي تعريف شده است كه روح پژوهشگري و مهارت آموزي را در دانشجو بيدار نميكند. به نظر ميرسد تكيه يكسويه بر حفظ محوري- حتي در رشتههاي فني- و عدم تخصيص زمان و واحدهاي درسي براي مهارتآموزي دانشجويان در ميدان عمل و پژوهش، ناخودآگاه سيستم آموزشي را به سمت و سوي عدم ارزيابي اين موارد در دانشجويان دوره كارشناسي كشانده است. سيستمي كه فرصت بروز خلاقيت و مهارتهاي عملي دانشجو را به او نداده است، چگونه خواهد توانست دانستهها و داشتههاي او را در اين زمينه محك بزند؟!
متأسفانه تكيه بيش از حد بر يادگيري اصول تئوريك و غفلت از مهارتآموزي و پژوهشگري دانشجو در مقطع كارشناسي، حتي دانشجويان رشتههاي زيرگروه هنر را نيز بيانگيزه و بدون مهارت بار ميآورد. در نتيجه به نظر ميرسد، علاجِ مشكل تنها در تغيير و تصحيحِ شيوه ارزيابي دانشجويان براي ورود به مقطع كارشناسي ارشد نيست. بلكه اين مسئله زماني مفيد خواهد بود كه همزمان با آن، ايرادات سيلابسهاي مقاطع كارشناسي نيز در همين جهت، تغيير نمايد. بهتر است پيش از آنكه در ارزيابي دانشجو براي ورود به مقطع ارشد، مهارتهاي عملياتي و پژوهشگري وي را محك بزنيم و در مقطع كارشناسي، زمينه انجام اين فعاليتها را براي وي فراهم كنيم. طبيعتاً اگر نگاهِ نقطهاي و يكسويه به ايرادات وارد بر نظام ارزيابي دانشجويان براي ورود به مقطع كارشناسي ارشد حاكم شود، دانشجويان و فارغالتحصيلان ما باز هم پژوهشگر نخواهند شد و مهارتهاي لازم براي ورود به بازار كار را نخواهند آموخت. اجرايي شدن اين مهم، عزمي ملي، صادقانه، انقلابي و دلسوزانه را طلب خواهد نمود. باشد كه چنين شود!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۹:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]