واضح آرشیو وب فارسی:فارس: تامّلی در هشتمین نشست اهالی «خوشه»جگر شیر نداری سفر عشق مرو!
این وسط جمعی پیدا شدهاند که کار را جدی گرفتهاند که بحث و دعوایِ میان پخشیهای کتاب و کتابفروشان، نقطۀ پایانی پیدا نمیکند و بعضا بحث حواله میشود به جلسات بعدی. دعواها و بحثها نه بر سر استراتژیها که بر سر تاکتیکهاست.
خبرگزاری فارس- گروه کتاب و ادبیات: * تجربۀ ما میگوید باید روی طرحهایی سرمایهگذاری کرد که حجم و پوششِ رسانهای قبلی داشته و ارزش افزوده دارند. اگر این طوری شد، موفق خواهیم بود. مثلا شاید سنجد و پنگول مصادیق مناسبی برای تولید دفتر دانشآموزان باشند! * ببینید! ما باید تصمیم بگیریم که یا تولیدکنندۀ حرفهای باشیم یا توزیعکننده! نمیشود هم دستی بر این طرف داشت و هم آن طرف! * برای کتابفروشی علاوه بر مخاطبان قبلی، آدمهایی که برای اولین بار پایشان به کتابفروشی هم باز میشود به همان اندازه مهم است. * الان در بعضی دبستانهای دخترانه برای رمان «...» سر و دست میشکنند و اگر شما یک جلد از این رمان را در دست داشته باشید میتوانید این دانشآموزان را بندۀ خود کنید! * دوستان باید قبول کنیم که باید به حوزۀ رمانِ عامهپسند هم ورود کرد. باید برای مخاطبان مذهبی خودتان، تغذیۀ محتوایی عامهپسندِ مذهبی هم داشته باشیم. چرا نباید داشته باشیم؟! * بچههای موسسۀ خودمان که کتابها را خوانده بودند را سر خط میکردیم برای معرفی و حرکتهای ترویجی در مدارس شهر. اگر اشتباه نکنم با این مدل در حدود شصت مدرسه و دبیرستان، دست به حرکتهای ترویجی و معرفی کتاب زدیم. حتی در پارکهای شهر و اتوبوسهای بینشهری هم تجربیاتی از این دست داشتیم. بعضا حتی بچهها کتک هم خورده بودند به خاطر این کار! جملاتِ بالا، بحثهای انتزاعی و روی هوا و نظری و تئوریک و به قصد فخرفروشی نیست. اینها تجربیات زیستۀ کتابفروشیهای جبهۀ فرهنگی انقلاب و بخشی از بدنۀ کتابفروشیهای کشور است. تجربیاتی که برونآمدِ کفِ فعالیتهای فرهنگی هستند و حالا دارد در اجتماع سالانهشان و در یک نشست عمومیِ سالانه روی هم انباشته و همافزا میشود. گزارههایی که نه حاصل شرایط گلخانهای و دورهها و کلاسهای فشردۀ موفقیت فرهنگی در بیست ثانیه و امثالهم بلکه جوشیده از متنِ عرصۀ عمل و اقدام هستند. تجربیاتی که گاه به بهای شکست و تعطیل شدن شدن و روی هوا رفتن ایدهها و انگیزهها تمام شدهاند و حالا در چنین جمعهایی تبدیل به چراغِ راهِ آینده میشود. گزارههایی که حاصل دیالکتیکِ مستقیم دغدغه از یک سو و واقعیتهای بیرحم و سخت و خشن زندگی از سوی دیگر هستند. فرایندی که هر چند سخت و صعب است و قدم نهادن در مسیری ناهموار و سنگلاخ محسوب میشود اما آرام آرام از لابلای این سختیها و ناهمواریها، ریشه میدواند و رشد میکند و میبالد و پیش میرود. فرایندی که حالا با جمعهای این چنینی، آیندۀ روشنی پیش رو خواهد داشت. جمعهایی که حالا به کار فرهنگی نه به عنوان فعالیتی شیک و شکلاتپیچ شده بلکه حرکتی سخت و جانفرسا مینگرندکه گاو نر میخواهد و مرد کهن و پوستِ کلفت و انگیزۀ پولادین. جمعهایی که یقین دارند اگر جگر شیر ندارند، نباید پا به مسیر فرهنگ گذارند! حالا این وسط جمعی پیدا شدهاند که کار را جدی گرفتهاند. کار را جدی گرفتهاند که اینچنین گاه صدایشان هم بالا میرود. کار را جدی گرفتهاند که بحث و دعوایِ میان پخشیهای کتاب و کتابفروشان، نقطۀ پایانی پیدا نمیکند و بعضا بحث حواله میشود به جلسات نقد و بررسی بعدی. دعواها و بحثها نه بر سر استراتژیها که بر سر تاکتیکهاست اما جدی است چرا که این جمعها، کار خود را جدی گرفتهاند. *** هشتمین نشستِ مراکزِ توزیع محصولاتِ فرهنگی، «خوشه» روز گذشته در مجتمع یاوران حضرت مهدی(عج) در مسجد جمکران به کار خود پایان داد. در این نشست دو روزه، حدود یکصد نفر از کتابفروشان و توزیعکنندگان محصولات فرهنگی از سراسر کشور حضور داشتند. برگزاری دورههای آموزشی و کارگاهی از جمله مباحث پیوند اقتصاد و فرهنگ و بازاریابی و مارکتینگ از برنامههای این نشست دو روزه بود. برخی نمونهها و طرحهای سراسری و ملی کتابخوانی نظیر طرح «روشنا» و «کتاب و زندگی» هم در این نشست مورد نقد و بررسی قرار گرفتند. یادداشت از محمدصادق علیزاده انتهای پیام/و
95/01/28 :: 08:32
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]