واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: آیا موقعی که چند وقت پیش رئیس سازمان سینمایی با قطعیت از بیهودگی، ناکارآمدی و غیرضروری بودن شورای عالی سینما سخن گفت، لحظهای به دغدغهها و مشکلات معیشتی جماعت پرشمار سینماگران فکر کرد؟ آیا حجتالله ایوبی به عنوان بالاترین مقام سینمایی کشور، به این اندیشید که برای سامان دادن به وضعیت اهالی پرتلاش سینما و رفع مصائب آنها نیاز به مرجعی جهت سیاستگذاری و مهمتر از آن اجرایی شدن تصمیمات است؟
در این که پایههای شورای عالی سینما در دولت گذشته غیرقانونی و بدون طی مسیری درست بنا گذاشته شده، تردیدی نیست، اما آیا باید به این بهانه و توجیه، نفس و نیت درست عمل را زیر سوال برد و بر همه امتیازاتی که چنین نهادی میتوانست برای سینما داشته باشد، خط بطلان کشید؟ آیا امکان طی مسیر قانونی در زمان اکنون برای شورای عالی سینما وجود نداشت و نمیشد با یاری طلبیدن از رئیسجمهور و تعامل با مجلس شورای اسلامی، با دیده خطاپوش به اشتباه سهوی رخ داده در ابتدای مسیر نگاه کرد؟ «دکتر» ایوبی اعتقاد دارد که آن نهاد همچون نوزادی درست متولد نشده و ناقصالخلقه بود؛ آیا به فرض چنین مسالهای ما قدرت و صلاحیت سلب حیات از این موجود را داریم یا میتوان به راهکارهایی برای نجات و بهبود چنین مولودی اقدام کرد؟ به گواه بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران سینما، شورای عالی سینما میتوانست و میتواند بجز توجه به زیرساختها و تصمیمگیری در زمینههای مختلف سینما، نقشی تعیینکننده در حل مشکلات شغلی، صنفی، بیمهای و معیشتی سینماگران داشته باشد و انحلال آن ضربه مهلکی به بدنه سینما میزند. نامه اعتراضی جمعی از سینماگران به رئیسجمهور که روز گذشته در خبرگزاری مهر به آن اشاره شده بود، یکی از نخستین نشانههای آن ضربه مهلک است؛ سینماگرانی که عمر و هنرشان را پای خدمت به این مردم صرف کردهاند، در این گلایهنامه از مشکلات ماقبل قرون وسطایی مثل بیکاری، بیمسکنی، بیبیمهای و توزیع ناعادلانه منابع عمومی در حوزه فرهنگ و سینما گفتهاند و خواستهاند صدای خردشدن استخوانهایشان زیر بار سنگین زندگی را به گوش شخص اول اجرایی کشور برسانند. آنها در این نامه قید کردهاند که در این شرایط وحشتناک، هیچ مقام و نهاد مسئولی در این مرز و بوم هیچ اقدامی برای حل مشکلات سینماگران نجیب کشور از خود نشان نمیدهد. جالب اینجاست سینماگران این تظلمخواهی را پیش کسی انجام میدهند که خود به عنوان رئیس شورای عالی سینما حتی حاضر نشد در طول دو سال فعالیت این نهاد در دولت یازدهم، یک بار هم در جلسات شورا حاضر شود و تصمیمی برای رفع مشکلات سینمایی بگیرد یا دستکم این انتظار میرفت که حقوقدان برجستهای چون دکتر روحانی پس از آگاهی از غیرقانونی بودن شورا، دستوری برای رفع این نقیصه میداد و از کنار مشکلات سینماگران بیاعتنا عبور نمیکرد. باز در این که رئیسجمهور دلمشغولیهای فراوانی در حوزههای دیگر از جمله سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد و... دارد و در برخی مواقع هم با همکاری همراهانش دستاوردهای خوبی داشته، اما مغفول ماندن فرهنگ و هنر و بویژه سینما از سوی ایشان صورت چندان خوشی ندارد و کمی هم بعید به نظر میرسد. امید است هم آقای رئیسجمهور از این به بعد گوشه چشم بیشتری به سینما داشته باشند و هم سازمان سینمایی و خانه سینما با تصمیماتی درست و دوراندیشانه، به جای بستن روزنههای نجات و منحل و خراب کردن خانههای امید، به فکر آبادانی و دستگیری از سینماگران فراوانی باشند که صدای خرد شدن استخوانهایشان شنیده میشود؛ بگذارید تاریخ سینمای ایران بعدها از شما به عنوان دکتر ارتوپد و شکستهبند یاد کند، نه خردکننده استخوان. علی رستگار فرهنگ و هنر
سه شنبه 21 اردیبهشت 1395 ساعت 03:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]