واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
شهیدی که مرگ با آپاچی را به سرطان ترجیح داد دکتر الرنتیسی یک روز قبل از شهادتش گفت: قدرت دشمن نمی تواند مانع از تحقق پیروزی شود. چه بسیار کشورهای ستمگری که در اوج قدرت فروپاشیده اند مثل آلمان و شوروی سابق و عجیب نخواهد بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی در عین قدرتمندی نابود شوند.
به گزارش فرهنگ نیوز، فلسطینی ها امروز یکشنبه 17 آوریل دوازدهمین سالروز شهادت شیر فلسطین و یکی از بارزترین فرماندهان این کشور در قرن بیستم شهید دکتر عبدالعزیز الرنتیسی را گرامی داشتند. رنتیسی کسی است که دست ناپاک رژیم اشغالگر قدس پس از دو و سه دهه تعقیب و گریز در 17 آوریل سال 2004 به او رسید و به هنگام خروج از منزلش برای اقامه نماز مغرب ترور شد. فلسطینی ها همچنان پس از 12 سال کلمات و جملات و مواضع مقاومتی وی را زمزمه می کنند، خصوصا پس از آنکه وعده او مبنی بر هدف قرار دادن شهر اشغالی حیفا توسط موشک های گردانهای القسام به تحقق پیوست. شهید رنتیسی وعده داده بود با موشکهای که حرف اول نام او بر روی ان درج شده است شهر حیفا را با موشک هدف قرار دهد. مثل تمام فرماندهان بزرگ فلسطین رنتیسی هم اگرچه از میان فلسطینی ها رفت اما راه و شیوه مبارزه اش در بین جوانان باقی ماند. مثل تمام رهبران مقاومی که با خون خود درخت جوان فلسطینی را ابیاری کرد تا نسل جدیدی ظهور کند.
عبدالعزیز علی عبدالحفیظ رنتیسی در شمار افرادی است که در راه آزادی فلسطین و قدس جهادگرانه ایستادند و در صف مجاهدان و رزمندگان اسلام قرار گرفتند. اوج فعالیت های دکتر رنتیسی با حضورش در تاسیس جنبش حماس و رهبری آن رقم خورد.
عبدالعزیز علی عبدالحفیظ رنتیسی در 32اکبر 1947در روستای ینبا (روستایی بین عسقلان و یافا) به دنیا آمد. شش ماهه بود که پس از جنگ سال 8194خانواده اش به نوار غزه پناه بردند و در اردوگاه خان یونس سکنی گزیدند. عبدالعزیز در میان 9برادر و 3خواهر بزرگ شد.
شش ساله بود که تحصیلات خود را در مدرسه ای وابسته به سازمان رسیدگی به پناهندگان فلسطینی آغاز کرد و به سبب اوضاع سخت اقتصادی خانواده اش مجبور شد همزمان با تحصیل، کار کند.
در سال های تحصیلی، وضعیتی ممتاز داشت. سال 1965 دروس دبیرستان را به پایان برد و به اسکندریه مصر سفر کرد. وی در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی آغاز کرد و در سال 1197 از دانشگاه اسکندریه فارغ التحصیل شد.
دکتر رنتیسی به قصد خدمت به مردم مظلوم فلسطین به نوار غزه برگشت و در بیمارستان «ناصر» در خان یونس به کار مشغول شد. اما به سبب اینکه اداره بهداشت اجازه ادامه تحصیل به کارکنان خود را نمی داد با عده ای از همکارانش اعتراض و اعتصاب کردند و سرانجام موفق شد برای ادامه تحصیل به اسکندریه بازگردد و در رشته پزشکی اطفال، تخصص بگیرد.
در سال 1198جمعیت پزشکان در اعتراض به مالیات گزافی که اشغالگران صهیونیسم وضع کرده بودند، سه هفته اعتصاب کردند. در سازمان دهی این اعتصاب، رنتیسی یکی از مهره های اصلی به شمار می رفت. در همان ایام، مردم غزه هم در حمایت از پزشکان معترض قیام کردند. مدتی بعد در سال 1982 رنتیسی به سبب امتناع از پرداخت مالیات به اسرائیلی ها دستگیر و بازداشت شد.
دکتر رنتیسی در سال 1984از کار در بیمارستان برکنار شد. هنگام برکناری وی افسر صهیونیستی که مسئول پرونده او بود چنین نوشت: «این فرد به هیچ وجه اجازه بازگشت دوباره به بیمارستان را ندارد، مگر با حکم کتبی وزیر دفاع اسرائیل.»
رنتیسی در سال 1987 در دانشگاه اسلامی غزه در رشته های علوم پایه، ژنتیک و انگل شناسی به تدریس مشغول شد.
حادثه المقطوره که در آن یک صهیونیست عمدا با کامیون خود به خودرو حامل کارگران فلسطینی زد و همه آنها را به شهادت رساند، جرقه تاسیس جنبش مقاومت اسلامی (حماس) شد.
رنتیسی در سخنرانی افشاگرانه ای این حادثه را عمدی و هدف از آن را کشتار ملت فلسطین اعلام کرد که با شعله ور شدن آتش خشم مردم همراه شد. به دنبال این حادثه و راهپیمایی گسترده، اهالی جبالیا در اعتراض به این اقدام تروریستی با رهبران اخوان المسلمین در غزه با تشکیل جلسه ای به ریاست عبدالعزیز رنتیسی تصمیم گرفتند که انتفاضه را آغاز کنند و در شب نهم دسامبر 8 197از تشکیل جنبش مقاومت اسلامی خبر دادند. با اولین بیانیه این تشکیلات، مبارزات از مساجد آغاز و مرحله ای جدید از حیات جهادی آغاز شد.
دکتر رنتیسی در 17/12/1992 به همراه 146 مبارز فلسطینی از جنبش مقاومت اسلامی حماس و جهاد اسلامی، از جمله شیخ احمد یاسین به جنوب لبنان تبعید شد. او به عنوان سخنگوی تبعیدشدگان با تلاش بسیار، پس از قریب یکسال موفق شد تبعیدشدگان را به وطن بازگرداند. اما بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین در یک دادگاه نظامی اسرائیل به سه سال و نیم حبس محکوم شد.
اقدامات قاطعانه و شجاعانه رنتیسی در جهت تجدید حیات جنبش حماس، خوشایند دولت خودگردان فلسطین واقع نشد و این بار به دستور این دولت دستگیر و در آوریل 1998 روانه زندان شد. این اولین و آخرین باری نبود که دولت عرفات او را دستگیر کرد، او در مجموع 27 ماه زندان رفته بود.
دکتر رنتیسی در برابر ترور رژیم صهیونیستی چنین می گفت: برای اطمینان به شما اعلام می کنم که شهادت رنتیسی، زهار، هنیه، نزار ریان، سعید صیام و دیگران، جز بر عشق و همبستگی ما نمی افزاید؛ چرا که ما در این دنیا دست در دست هم بر ادامه مقاومت و مبارزه با دشمن عهد کرده ایم و فردای قیامت، آن هنگام که در برابر خداوندگار خود حاضر می شویم، در کنار همدیگر خواهیم ماند. بنده از شارون و همدستانش می خواهم که این خیال باطل را از سر بیرون کنند و بدانند که با وجود مشکلات پیش رو، راه مقاومت همچنان ادامه دارد و شهادت تنها راه منتهی به بهشت است، از همین رو سستی و ضعف را به قلب ما راهی نیست.
او هنگامی که همراه با شیخ احمد یاسین در سال 1990 در زندان های اسرائیل به سر می برد، قرآن کریم را حفظ کرده بود. همسر رنتیسی با بیان اینکه قرآن کتابی بود که در زندگی شهید رنتیسی نقش اصلی را داشت، می گوید: سعی می کرد از وقتش برای مرور محفوظات قرآنی خود استفاده کند. هرچه هم سرش شلوغ بود، قرآن را رها نمی کرد و نمی گذاشت آنچه را حفظ داشت، از یادش برود.
شهید رنتیسی برخلاف تبلیغات سوء دستگاههای شایعه پراکنی آمریکا و اروپا، زندگی کاملا ساده و معمولی داشت. محمد، پسرش می گوید: روز شهادت، وقتی خواست از منزل خارج شود به کتاب اشعار اسلامی تفال زد و شعری با این مضمون آمد «خدایا، همه آرزویم شهادت است.» پدرم رو به مادرم کرد و گفت: این بهترین و والاترین شعری است که در زندگی دوست دارم.
رنتیسی یک روز قبل از شهادتش در مصاحبه مطبوعاتی، با به تصویر کشیدن جنایات صهیونیستی اذعان کرد که پیروزی در انتظار ملت فلسطین است. وی با اشاره به اینکه در این سالها دهها هزار فلسطینی متجاوزانه و ناعادلانه قتل عام و میلیون ها نفر از خانه و کاشانه خود آواره شده اند، گفت: قدرت دشمن نمی تواند مانع از تحقق پیروزی شود. چه بسیار کشورهای ستمگری که در اوج قدرت فروپاشیده اند. این بلایی است که به سر آلمان و اتحاد جماهیر شوروی سابق آمد و عجیب نخواهد بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی در عین قدرتمندی نابود شوند. فکر می کنم اراده جوانان فلسطینی، هزاران مرتبه قوی تر از سربازان صهیونیست است.
عبدالعزیز عبدالحفیظ رنتیسی پس از سال ها مجاهدت و مبارزه در حالی که رنتیسی تنها 26 روز پس از شیخ احمد یاسین رهبری حماس را بر عهده داشت، در شب شنبه 17 آوریل 2004 (28 فروردین 83)، با موشک هلفایر بالگردهای آپاچی ارتش اسرائیل به اتومبیلاش در شمال غزه، به همراه 3 تن از همراهانش در سن 57 سالگی به شهادت رسید. با وجود تبلیغات مسموم استکبار جهانی و صهیونیسم، بیش از 114شخصیت و سازمان بین المللی، ترور او را محکوم کردند.
شهید رنتیسی در مصاحبهای که پس از ترور ناموفقش درپی شهادت شیخ احمد یاسین داشته است جملاتی به زبان آورده است که هرگز از یاد مجاهدان فلسطینی نخواهد رفت: « آیا ما از مرگ میترسیم؟ ما همگی روزی خواهیم مرد، چه با قتل و چه با سرطان،… ما همگی منتظر روز پایانی زندگیمان هستیم، فرقی نمیکند، چه با آپاچی و چه با سکته قلبی، من آپاچی را ترجیح میدهم.»
منبع: فارس
95/1/29 - 16:33 - 2016-4-17 16:33:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]