واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: براي معلماني كه ماندگار مي شوند! روزنامه معين چاپ استان گيلان در شماره پنجشنبه 26 فروردين ماه، در قسمت سرمقاله مطلبي با عنوان براي معلماني كه ماندگار مي شوند به قلم ايمان رنجكش در ارتباط با ضرورت توجه به جايگاه معلمي و رفتار معلمان با دانش آموزان به عنوان آينده سازان فرداي كشور منتشر كرده است.
خبر حادثه دلخراش و فداكارانه حميدرضا گنگوزهي معلم مدرسه شهيد رحيمي روستاي نوكجو شهرستان خاش، موج عظيمي از اندوه و افسوس را در ميان مردم خصوصا جامعه فرهنگيان بوجود آورد.واقعه فداكاري اين معلم كه پس از نجات دانش آموزان جانش را در زير آوار از دست داد، يادآور وقايع ريز و درشت بسياري است كه طي اين سال ها حتي در همين گيلان خودمان بوقوع پيوسته است كه يكي از نمونه هاي بارز آن ميتوان به حسن اميدزاده معلم فداكار شفتي اشاره كرد كه پس از آتش گرفتن بخاري كلاس، جانش را براي نجات دانش آموزان به خطر انداخت و چند سال بعد بدليل جراحات و عواقب ناشي از سوختگي دارفاني را وداع گفت.اين اولين و آخرين باري نيست كه چنين اتفاقاتي در كلاس هاي درسي كه بايد محيطي امن براي رشد و ترقي دانش آموزان باشد، به وقوع مي پيوندد و مديران آموزش و پرورش هم طبق معمول بجاي جبران و ترميم كاستي ها، بدنبال قهرمان سازي از چنين رخدادهايي هستند. اتفاقي كه حتي واكنش رييس جمهور را نيز در پي داشت كه با توئيتي به جاودان بودن ياد و نام معلمي كه با نثار جان خود به همه درس شجاعت و فداكاري آموخت، اشاره شده است.واقعه فداكاري معلم اهل خاش، اين اميد را در ذهن ها تداعي مي كند كه هنوز هم هستند آموزگاراني كه حاضرند پايشان را از وظيفه شغلي خويش فراتر نهاده و با نثار جانشان همواره در دل ها جاودان بمانند.متاسفانه امروزه اگر به برخي محيط هاي آموزشي و كلاس هاي درس سري بزنيد، با برخي معلم نماها با روكش فرهنگي روبرو مي شويد كه حتي به اندك وظيفه شغلي خود پايبند نيستند و گاها با وعده كلاس خصوصي و خارج از مدرسه در صدد نوعي رفتار ديگر با دانش آموزان براي كسب نمره قبولي در درس مربوطه خود مي باشند. معلمي كه عصبانيت ناشي از چك برگشتي و يا دعواي شب گذشته با همسر خويش را سر دانش آموز نگون بخت خالي مي كند و فراموش مي كند كه بايد مشكلات زندگي خويش را پشت درب كلاس جابگذارد و عاري از هر نوع دل مشغولي و نگراني شخصي وارد كلاس شود تا گاها با لوله پوليكا به جان دانش آموز بخت برگشته نيفتد! باور نداريد سري به نزديك ترين آشناي محصّل خود بزنيد!مدتي پيش بود كه بحث اقدام فداكارانه معلم اهل خاش در يك كلاس درس مطرح شد كه سوال يكي از دانش آموزان را در خصوص اينكه آقاي معلم آيا شما هم حاضريد جان خود را براي نجات دانش آموزان به خطر بيندازيد؟ در پي داشت و در اين لحظه كه گويا آقاي معلم از سوال دانش آموز يكه خورده بود، با پاسخي مبني بر اينكه لطفا موضوع را شخصي نكنيد به پايان ختم شد!البته پاسخ آقاي معلم جاي بسي تامل دارد درحالي كه مسلما هيچ اجباري مبني بر به خطر افتادن جان فرد براي نجات جان ديگري وجود ندارد اما آيا آقاي معلم يك لحظه با خود نيانديشيده كه اين دانش آموزان يعني آينده سازان فرداي اين مرز و بوم، امانت هايي در دستان او هستند و آيا چنين اقدامي را در قبال رفتار معلم فرزند خويش انتظار ندارد؟ آيا چنين اظهارنظرهايي اقدامات فداكارانه اين چنيني را كمرنگ نمي كند؟ آيا معلمي هنوز هم شغل انبياست؟دنياي امروز دنيايي پر از بي اعتمادي ها، فردگرايي ها و كمبود محبت هاست؛ پس بياييم به بازسازي اين ارزش هاي گم شده در درون خود بپردازيم، چون فردا ديگر خيلي دير خواهد بود!7294/2007
26/01/1395
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]