واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: پخش جریانی مهم تر اما مغفول مانده در سینماست نظام توزیع و پخش در سینما علیرغم اهمیت آن در مقایسه با نظام تولید همچنان چالش های زیادی را به دنبال دارد.
۱۳۹۵ شنبه ۲۸ فروردين ساعت 11:02
بعد از صدور مجوز اکران فیلم توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نوبت به پخش یک اثر سینمایی می رسد. در کشورهایی که دارای صنعت سینمای نسبتا حرفه ای هستند، در این مرحله تهیه کننده با یک سازمان یا تشکیلات که در زمینه پخش و توزیع فیلم فعال است، وارد مذاکره می شود و مسئولیت واگذاری فیلم به سالن های سینمایی و پردیس ها و همچنین اجاره آن ها را نیز شرکت نامبرده برعهده می گیرد. در واقع شرکت های پخش کننده به عنوان واسطه ای میان تهیه کننده و صاحب اثر و سینماداران محسوب می شوند. این شرکت ها همچنین وظیفه تبلیغات درباره فیلم را نیز برعهده می گیرند و خدمات مورد ارائه آن ها در قالب یک پکیج تبلیغاتی به سازندگان ارائه می شود. البته تامین هزینه مواد تبلیغی بسته به نیاز و توافق صورت گرفته و مندرج در قرارداد توسط تهیه کننده تامین می شود. اما نسخه های اکران فیلم را پخش کنندگان موظف هستند با هزینه خود در اختیار سینماداران بگذارند.
کار شرکت های پخش کننده به همین جا ختم نمی شود. این شرکت ها که تعداد آن ها در ایران نسبتا زیاد است و به حدود ۳۰الی ۳۵ شرکت می رسد، همچنین باید به واسطه ارتباط مویرگی با سینماداران در شهرستان ها و شهرهای دیگر فروش قابل قبول و متصوری را برای سازندگان اثر به ارمغان بیاورند. هرچند که میزان فروش متاثر از عوامل خواسته یا ناخواسته دیگری نیز هست. با این حال در پایان مهلت اکران ۹ درصد از فروش با توجه به نرخ مصوب به مالیات بر ارزش افزوده و ۵ درصد به شهرداری به عنوان متولی سینماها تعلق می گیرد. باقیمانده فروش نیز طی سهم های برابر ۵۰ درصد بین تهیه کننده و صاحبان سینما تقسیم می شود. از این میان تهیه کنندگان باید ۱۰ درصد از سهم خود را به شرکت های پخش کننده اختصاص دهند.
این قاعده اگرچه روی کاغذ کاملا تعریف شده و منسجم به نظر می رسد، اما در نظر گرفتن برخی مسائل و مشکلات حوزه پخش فیلم در ایران باعث می شود تا نتوانیم نظام پخش را در قیاس با نظام تولید سینمایی- که آن هم با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند- در خور بدانیم. چراکه اگر به طور متوسط سالانه ۱۰۰ فیلم در ایران ساخته شود و ۳۰ شرکت پخش کننده در بهترین شرایط خواهان توزیع آثار سینمایی باشند، هر یک از آن ها به طور متوسط سه الی چهار فیلم را پخش خواهند کرد. اما زمان ۳۶۵ روزه سال با توجه به زمان های راکد فروش در سینما، تعطیلی ها و مناسبت های مذهبی و ملی و مهم تر از همه تعداد سینماهای محدود کشور که حتی توزیع مناسبی هم در سراسر مناطق ایران ندارند، اجرای تعهدات موسسات پخش کننده را با تردید و علامت سوالی بزرگ مواجه می کند. بنابراین ناگزیر بسیاری از آن ها از میدان رقابت برای فروش و سهم داشتن از سینماهای خوب و مجموعه های پرمخاطب باز می مانند. برخی از موسسات در این میان به بقای خود به لحاظ اقتصادی می اندیشند. بنابراین درآمد اصلی خود را به شاخه های دیگری همچون تولید یا فعالیت های جنبی دیگر معطوف می کنند. همین موضوع آن ها را از تمرکز بر پخش باز می دارد و مشکلات این حوزه را بیش از پیش می کند. از طرف دیگر موسساتی که مدیران اصلی و دست اندرکارانشان ارتباطات و مناسبات بهتری با سینماداران و مدیران دارند، شناخت و تجربه شان در این حرفه بیشتر است یا عملکرد موفقی در جذب و فروش فیلم های خوب داشته و به اصطلاح امتحان خود را پس داده اند فعالیت خود را توسعه می دهند و در رقابت موفق می شوند.
به این عرصه همچنین باید سهم دولت را نیز اضافه کرد. چنانچه برخی از سازمان ها و نهادهای دولتی که در سایر بخش های هنری و فرهنگی نیز مشارکت پویا دارند از جمله سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری هم جدا از حضور در جریان تولید به واسطه در اختیار داشتن بعضی سالن ها مطلوب سینما می توانند قدرت برتر میدان باشند و در اکران فیلم های خود آمار فروش خوبی را به جای بگذارند.
در واقع بخش دولتی همچون بسیاری از حوزه های اجتماعی، اقتصادی و ورزشی و... نتوانسته است ناظر بر جریان سینما در بخش های ذکر شده باشد. در حالی که شاید خروج تدریجی آن از نظام پخش و توزیع فیلم های سینمایی بتواند طیف وسیعی از نگاه ها و سلیقه ها را در سالن های کشور به نمایش بگذارد و شرایط برابری را برای صاحبان آثار فراهم کند.
از طرف دیگر به نظر می رسد شرایط خاص سینمای ایران از نظر شانیت دینی و برخورداری از مفاهیم اخلاقی و برخی ویژگی های بومی که با جریان عمومی سینمای حاکم بر دنیا اتفاقا در تضاد قرار دارد، در سال های اخیر کمتر توانسته است از مرزها عبور کند و ضعف در جذب سرمایه گذاران خارجی و تولید مشترک با کشورهای دیگر و بهره گیری از ظرفیت ها و امکانات خارجی موضوع مورد غفلتی در سینماست که قطعا تقویت و اصلاح آن به چرخه پخش نیز کمک شایانی خواهد کرد. با همه این تفاسیر باید گفت که آنچه آغازگر و نقطه شروع هر سمت و سو و جهتی در سینماست ایده هایی است که روی کاغذ آمده، به فیلم تبدیل شده، اکران و دیده می شود. اما همین طرح ساده می تواند محرک و جریان ساز موفقیت های بزرگ یا ناکامی های مهیب و شکست در اقتصاد سینمای ایران باشد. چنانچه مواردی از جمله فروش های خوب مقطعی در ادوار مختلف از جمله نوروز امسال که جان تازه ای را بر پرده سینماها بخشید، این مهم را بارها و بارها به اثبات رسانده است.
یادداشت از: رکسانا قهقرایی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]