واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: لايك كن؛ نكني ديليت، گفته باشم!
نميدانم تا به حال چقدر با هنرمندان هميشه در صحنه ما روبهرو شدهايد. البته اشتباه نگيريد منظورم از روبهرو شدن، در كف خيابان و همين كوچههاي تنگ و باريك پايين شهر نيست.
نویسنده : محسن غلامي(قلعه سيدي)
نميدانم تا به حال چقدر با هنرمندان هميشه در صحنه ما روبهرو شدهايد. البته اشتباه نگيريد منظورم از روبهرو شدن، در كف خيابان و همين كوچههاي تنگ و باريك پايين شهر نيست. خداي نكرده پايشان به اينجاها كه باز نميشود. بالاخره دارندگي و برازندگي! جديداً هم كه مد شده برخي بازيگران دستمزد نيم ميلياردي ميگيرند آنهم به شكل پيش پيش؛ دقيقاً مثل اين است كه بخواهيم خانه پيشخريد كنيم. بالاخره عجب سود بالايي دارد فلان بازيگر در گيشه.
داشتم از صحنه و كوچه و محلههاي پاييني ميگفتم كه پشيمان شدم! خب آدم بايد از چيزي بنويسد كه توهم نباشد. هنرمند ما و اينجور جاها؟ كلاهشان هم بيفتد سمتش نميروند. مردمياند شايد، حالا به روش ديگرش. من هم صفحه مجازي دارم از اينجور حلالها كه هيچ فيلتري ندارد و آسانبازشو هست. هنرمندان مردمي ما نيز از اين چيزها زياد دارند با كلي آدم كه دنبالشان افتاده و هي لايكش ميكنند. گاهي كورس با يكديگر ميگذارند و پيام تبريك كه «هورا بالاخره چند هزارتايي شديم!» چه ربطي به بحث ما داشت حالا؟ دارد اتفاقاً اينقدر عجول نباش. خواستم از فضاي نقد و هنرمند مردمي و اينها حرف بزنم. از خانم بازيگر همينطوري سؤال كردم كه ميرسي فيلمهايت را ميبيني، احياناً كه مثلاً بفهمي بازيات چطور است؟ گفت «نه! وقت نميكنم ولي مادرم حتماً فيلمهايي كه بازي كردهام را ميبيند». احتمالاً طرف مشورتش نيز فقط مادرجان محترم است و البته جديداً تعريف و تمجيدهاي اينستاگرام.
مردي بيا وسط و انتقاد كن
حالا اگه جرئت داري برو زير عكس و مطلبِ فلان فرهيخته، نقدي كن و بنويس. سريعاً از صحنه صفحه مجازي ساقطت ميكند. اين وسط نيز انصافاً برخي جنبه ندارند؛ همين لايككنها را مدنظر هست كه به قول بچه كوچكترها خب برخيشان كمي بيتربيتند! يكي اين وسط قربان صدقه بازيگر و مجري ميرود و ديگري تف و لعنتش ميكند چه جور هم. البته طيف دوم كمترند ولي چه كنيم كه هستند.
شما اين چندخط را شوخي بگيريد و به من نيز فحش ندهيد لطفاً. ما كه با هنرمند باحالمان كه سر جنگ نداريم. هر از گاهي پيشنهادي اگر به دستمان برسد و قبول كنند، مينويسيم. چندوقت پيش بود كه يكي از دوستان مجريام سؤالي كرد. كمي به كارش انتقاد داشتم با يكسري پيشنهادها ولي نميدانم دوستان چه سريع بهشان برميخورد. شايد اين نيز بهخاطر همان صفحات مجازيشان باشد كه نازك نارنجيشان كرده خيلي. دلخوش كردهاند فقط به قربونت برمهاي دختر و پسري كه لايكش ميكنند!
كسي خرده نميگيرد از اينكه يكسره سر و كلهتان توي گوشي باشد تا ازت تعريف كنند. يادت باشد تعريفي كه به خودپرستي برسد، ميشود از دست دادن نقد جدي و رفع عيب كردن. چه غنيمتي اتفاقاً چون حداقل براي پيشرفت كاري كه به دردت ميخورد. چه بسا ميشود در اين فضاي به اصطلاح مجازي، گپ وگفتي راه انداخت بين خودت و كسي كه اسمش را ميگذاري هوادار. حرف جدي زد و حرف جدي شنيد اگر طاقت مخالفت داشته باشي.
كلاس نذار؛ بهجايش استفاده كن
خداروشكر خيليها بلدند از اين فضاها چطور استفاده كنند بهخصوص شخصيتهايي كه چهره موجهي دارند مثل مذهبيها يا همين مجريان كودكي كه حتي در اينستاگرام و غيره نيز دنبال دغدغه خودشان هستند. ايراد دارد حتي اگر عموپورنگ را مثال بزنم يا فلان آخوند را؟ دو آدم مختلف با دو جور مخاطب بيربط. هم مشتري دارند و هم حرفشان خريدار. كسي نيز بهشان بيحرمتي نميكند. هستند از اين جنس چهرهها كه بهجاي كلاس و طاقچه بالا گذاشتن، سعي ميكنند با مردم كوچه و بازار هر از گاهي بپرند؛ بالاخره مردم كه لولوخورخوره نيستند. اگر نباشند كه بايد بروي پي خودت! تويي كه در بين مردم كمتر پيدايت ميشود و رنگ اتوبوس و مترو را نديدي لااقل از اين فضاي مجازي بهتر استفاده كن. چه سوژههايي كه از دل اينجور جاها حتي براي فيلمسازي و برنامهسازي درنميآيد. نگوييد كه اين فضاها شخصي است و محل اختلال؟ چون در مورد شما ديگر باور نميكنيم. حالا باز هم خوب است كه عدهاي بهجاي گذاشتن عكس حلقه ازدواج و لباس بچگي، جملات بامزه ميگذارند و شايد هم سر بزنگاه يك نظر عمومي و خلاص! فقط اينكه، با فضاي مجازي هم ميشود زندگي كرد ولي به دور از مردم نه.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۳۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]