واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جشنوارهاي با ادعاي «جهاني» با رسم «محلي»
جدايي بينالملل از جشنواره فجر از همان ابتدا هم تصميمي نادرست و غيرحرفهاي بود؛ تصميمي كه بي توجه به تبعاتش توسط عليرضا رضاداد و به دستور حجتالله ايوبي انجام شد.
نویسنده : وحید مهری
جدايي بينالملل از جشنواره فجر از همان ابتدا هم تصميمي نادرست و غيرحرفهاي بود؛ تصميمي كه بي توجه به تبعاتش توسط عليرضا رضاداد و به دستور حجتالله ايوبي انجام شد. جالب بود رضاداد كه خودش انتقادات بابت اين تصميم را به جان خريده بود، شايد براي اينكه همچنان در دو سال پاياني دولت يازدهم هم دبير فجر بماند بلافاصله بعد از برگزاري اولين بينالملل فجر از كار بركنار شد تا اين رضا ميركريمي باشد كه دبير بينالملل شود.
جدايي بينالملل از فجر البته مقدمهاي بود براي راهاندازي جشنوارهاي با نام «ايران» كه البته اين اتفاق هم به دليل انتقادات فراوان رسانهها به بار ننشست و سازمان سينمايي كه دلش ميخواست با راهاندازي يك جشنواره تازه، ردپايي از خود در دولتهاي بعد به جاي گذارد، نتوانست زيربار فشارها تاب بياورد و در نهايت بينالملل با همان نام فجر ماندگار شد. بينالملل فجر كه در اقدامي باز هم بيربط نامش به جشنواره جهاني فجر تغيير يافته در حالي از ابتداي ارديبهشت ماه برگزار ميشود كه حتي اگر بخواهيم نسبت به دوراني كه همراه با جشنواره فجر برگزار ميشد بسنجيم هم، كاركردهاي جشنوارهاي خود را از دست داده است.
كجاست محصولات مطرح جهاني؟
ميركريمي در اولين نشست خبري اين جشنواره سعي زيادي كرد از تيم پرتعداد مشاوران و معاونان خود به عنوان نقطه قوتي بر برگزاري جشنوارهاي باكيفيت در استانداردهاي جهاني سخنوري كند، اما هر چه بيشتر به زمان جشنواره نزديك ميشويم فقط و فقط سؤالات پيرامون چرايي برگزاري اين جشنواره است كه به ذهن خطور ميكند.
اول از همه از انتخاب آثار شروع ميكنيم. جشنوارههاي مطرح دنيا را به آثار به نمايش درآمده در آنها ميشناسند؛ حتي اگر بسياري از اين جشنوارهها به واسطه افتتاحيه فيلمها و فرش قرمزهايي كه براي آثار مياندازند و به لحاظ خبري در كانون توجه قرار ميگيرند اما در نهايت چيزي كه ميماند تعداد آثار مطرحي است كه در آن جشنوارهها رونمايي ميشوند.
متأسفانه در بينالملل فجر امسال هيچ خبري از رونمايي آثار مطرح نيست و حتي به اندازه يك سوم تيم 27 نفره مشاور، معاون و مديري كه در اين جشنواره مشغول كارند هم آثار مطرح جهاني در جشنواره وجود ندارد.
چرا فيلمهاي ايراني «ديده شده» را وارد جشنواره كرديد؟
جالب است كه براي دو بخش اصلي يعني مسابقه بينالملل و مسابقه كشورهاي آسيايي بنا بوده شش فيلم ايراني انتخاب شود كه چهار فيلم از اين شش فيلم هم آثاري هستند كه پيشتر در جشنواره فجر به نمايش درآمدهاند. واقعاً انتخاب دوباره اين آثار براي بينالملل فجر جز اينكه نوعي جلب نظر ارگانهاي متنفذ دولتي حامي اين آثار باشد، چه سودي براي جشنواره دارد؟
بخش كارگاه به اهتمام يك فيلمساز متوسط
بينالملل فجر مهمترين عنصر حيات يك جشنواره را كه رونمايي آثار مطرح است، ندارد،َ اما هزينه گزافي صرف راهاندازي يكسري وركشاپ و كارگاه براي آن شده است. جالب است كسي را هم به مديريت اين بخش كارگاهي گماردهاند كه همواره يك فيلمساز متوسط بوده و ابداً تجربه شاياني در امر آموزش ندارد.
در همين بخش كارگاهي هم به جاي آنكه شرايط كنار هم قرار گرفتن جوانان ايراني در كنار جوانان چهار گوشه جهان فراهم شود، تعدادي علاقهمند از كشورهايي كه حرفي در صنعت سينماي جهان ندارند، انتخاب شدهاند تا احتمالاً توجيهي باشد بر رديف بودجه جهاني(!) كه براي ايجاد اين بخش درنظر گرفته شده است.
دبيري كه «سوت و كور بودن جشنواره» را امتياز ميداند
بينالملل فجر، فيلم معتبر براي رونمايي ندارد، اما به جايش دبير نشست تحليل فيلم دارد؛ دبيري كه سالهاست نان ايفاي نقش در اثري عاشورايي را ميخورد كه بيشتر از دو دهه قبل در آن بازي كرده بود.
جالب است كه ايشان در حالي دبير نشست تحليل فيلم شده كه حضورشان به عنوان مجري يكي از برنامههاي سينمايي تازه تأسيس مدام مواجه بود با گافهايي كه درباره آثار روي پرده ميداد. ايشان در چند مورد حتي نميدانست فيلمي كه در برنامهاي زنده دربارهاش صحبت ميكند، روي پرده است و از كارگردان فيلم ميپرسيد فيلمتان چه زماني اكران ميشود؟!
اين چهره هم وقتي به عنوان دبير نشست فيلم انتخاب ميشود به صراحت نبود فيلمهاي مطرح در جشنواره را توجيه ميكند و از اين ميگويد كه هدف بينالملل فجر برگزاري جشنوارهاي سوت و كور است! كسي هم نيست به اين بنده محترم خدا بگويد اگر قرار بود جشنوارهتان سوت و كور باشد ديگر چه نيازي داشت به اين همه دبير، مشاور و معاون و اصلاً چه نيازي داريد كه مرتب اخبار جشنوارهتان را براي رسانهها ارسال ميكنيد.
كدام پخشكننده معتبر خارجي در بازار حاضر است؟
بينالملل فجر مهمان معتبري ندارد و آثار معتبر در آن رونمايي نميشوند، اما بازار دارد؛ بازاري كه يكي از اهدافش ايجاد شرايط فروش فيلمهاي مطرح ايراني به پخشكنندگان خارجي است، اما هنوز مشخص نيست كدام پخشكننده معتبر خارجي بناست در اين بازار حاضر شود؟ اينكه جشنوارههايي مانند كن هم بخش بازار دارند به دليل كسب اعتبار در هدف اصليشان كه رونمايي آثار مطرح و البته حضور چهرههاي صاحبنام در جشنواره است و گرنه راهاندازي بازار براي جشنواره در حالي كه حداقل پنج مهمان معتبر خارجي نداريم، چه فايدهاي دارد جز تلف كردن بودجه؟
فقدان آثار استراتژيك
جشنواره جهانی فیلم فجر به واسطه اينكه در جمهوري اسلامي ايران برگزار ميشود، هيچ كاري نميكرد بايد لااقل زمينه رونمايي پنج اثر استراتژيك درجه يك را در جشنواره فراهم ميكرد. به خصوص با رشد جريانات تكفيري در منطقه اين نياز وجود داشت كه بخشي ويژه پرداختن به آثاري كه به نقد افكار افراطي كه يك نمونهاش جريان داعش است در جشنواره وجود داشته باشد. اما نهتنها چنين بخشي وجود ندارد، بلكه حتي يكي دو نمونه از آثار داخلي كه در همين رابطه توليد شدهاند و ميتوانستند در جشنواره حاضر باشند هم به جشنواره راه نمييابند تا بيش از پيش اين باور به اذهان خطور كند كه هدف اصلي از جدايي بينالملل از فجر نه ايجاد يك برند جشنوارهاي در منطقه كه صرفاً يك دورهمي است براي چهرههايي كه در زمان مديريت سابق سينمايي جزو منتقدان درجه يك مديران فرهنگي بودند، اما حالا حتي توانايي اين را ندارند كه شرايط رونمايي سه محصول معتبر جهاني را در جشنوارهشان فراهم كنند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۰:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]