واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۵

کتاب «گفتوگو با سایه یا بوف کور چگونه ساخته و پرداخته شد» پژوهشی از حبیب احمدزاده منتشر شد. به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب ایسنا، این کتاب که خسرو سینایی فیلم سینمایی «گفتوگو با سایه» را بر مبنای تحقیقات آن ساخته در 150 صفحه و با شمارگان 2500 نسخه از سوی انتشارات سوره مهر با همکاری پژوهشکده دانشگاه هنر به چاپ رسیده و به همراه فیلمهای واقعیت افزوده کتاب و فیلم سینمایی «گفتوگو با سایه» عرضه شده است. روزشمار زندگی صادق هدایت، پاریس و حلقه گمشده؟، روابط بینامتنی و عناصر میانفرهنگی در هنر، کشف روابط بینامتنی در دراکولا و بوف کور، عروسک پشت پرده و فیلم عروسک، تأثیر فرهنگ هند در داستانهای هدایت، شهرری، هدایت و بوف کور، ریشههای ایرانی شخصیتهای خونخوار و آثار هدایت، تأثیر عشق در زندگی هدایت و آثارش، یک کولاژ فکری درباره داستانهای طلب آمرزش و مسخ، و پیام هدایت از جمله بخشهای مختلف این کتاب هستند. حبیب احمدزاده در مقدمه کتاب نوشته است: «در اوایل دهه پنجاه (بچهتر که بودم و فضول و به نوعی کنجکاو و کمی هم کتابخوانتر) در کلاس چهارم دبستان مدرسه دوطبقه مهرگان آبادان بود که معلمم، جناب آقای حیدری (که هر جا هستند خداوند سلامت بداردشان) کتاب بوفکور را به دستم دادند. پیش از آن، چند کتاب از صادق هدایت خوانده بودم؛ زنده به گور، حاجی آقا، سگ ولگرد... طبق مد و رسم آن زمانه ولی اینبار با همه تلاشم نتوانستم بیش از چند صفحه از بوف کور را بخوانم و به واقع از آن اوراق چیزکی هم سردرنیاوردم. زمان گذشت، انقلاب، جنگ... سالها بعد و بعد از چاپ کتاب اولم (داستانهای شهر جنگی) در کلاس داستاننویسی در بوشهر بحث بر آن شد که در جلسه بعدی بوف کور به نقد گذاشته شود که منِ به اصطلاح استاد، صادقانه، عرضه کردم که آن را نخواندهام. توفان تعجب درگرفت و بنابراین، من با کمال شرمندگی امانتش گرفتم و شروع به خواندن کردم. شب عجیبی بود... در کمال تعجب، شخصیتها، فضا و روابط را آشنا دیدم. صبح به دفتر کار دوست محققم، سیدقاسم یاحسینی، رفتم و ماجرا را برایش شرح دادم. اولین جملهاش آن بود که خودم را دچار دردسر هر دو گروه موافق و مخالف هدایت خواهم کرد و از این موضوع بگذرم. شاید این نصیحتِ بهحق ایرانی و جملات بعد از آن بود که مرا بر پافشاری هفتساله انداخت که خودجوش بر طبق سند و مدرک به دنبال کلیدی رهگشا بر قفل بدعنق شناخت بوف کور بگردم. بعدترها بود که براساس همین تحقیق و به کارگردانیِ دوست بزرگوار و انسانم، استاد خسرو سینایی، فیلم گفتوگو با سایه ساخته شد و برای اولینبار موضوع هدایت پس از انقلاب بر پرده جشنواره فیلم فجر به قاب چشم بینندگان گذاشته شد. و متأسفانه اگر در گذشته هدایت نتوانست نانی از بوف کور به دندان بگیرد، با کمال شرمندگی امروز بنده پایاننامه کارشناسی ارشد و دکتریام را بر این مبنا قرار دادم. در انتها، باز تأکید میکنم که این تحقیق هفتساله و راه بیستساله تا چاپ، فقط برای این شکل گرفت که تنها خود بدانم که از درختی به نام هدایت چگونه میوهای به نام بوف کور برآمده و هدف هدایت از این نوشته چه بوده؟ همین و بس. شما نیز اگر بر این مرامید میتوانید با من همراه شوید.» همچنین در نوشته پشت جلد کتاب میخوانیم: «همواره این پرسش برای همگان مطرح شده که صادق هدایت چگونه میاندیشیده تا توانسته داستانی اینچنینی را بنویسد. یا به عبارت دیگر در ذهن او چه میگذشته که بوف کور حاصل آن شده؟ به هر صورت با آنکه بیش از نیم قرن از مرگ این نویسنده میگذرد تاکنون جوابی درخور و منطقی، برای این پرسش یافت نشده است...» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]