تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم، شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819950077




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دودِ یزدِ صنعتی، در چشم اهالی فرهنگ و هنر!


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: دودِ یزدِ صنعتی، در چشم اهالی فرهنگ و هنر! آقای رییس جمهور! شما شور و امیدی فراوان با خود به یزد آوردید، اما وزیر فرهنگ و ارشاد و وزیر آموزش و پرورش به همراه شما نیامدند. دیدار با مردم هم به پایان رسید و از هنر نگفتید...
۱۳۹۴ دوشنبه ۲۴ اسفند ساعت 12:00

خبرگزاری پانا+

  مگر زندگی در کویر، ممکن می‌شد بدون اندیشه و نبوغ، و بدون هنر؟
پشتوانه این دیار، تاریخ پرشکوهی است که کالبد جاودانه‌اش، معماری باشکوه و بی‌همتا و رونَقَش از نقش هنرهای دست‌باف و اصیل بوده و روحش از زیستنی چنین شرافتمندانه ریشه می‌گیرد.

این کویرِ خشک، با هنروری اهالی‌اش، برکتِ زندگی بخشِ بنیادینِ «باران» را به همه ایران بخشیده و مهدِ افتخارات بزرگی است که سهم بی‌نظیری در سربلندی این کشور دارند.   آقای رییس‌جمهور!
پس از سال‌های خشکسالی، اینک ما حضور پُرامیدِ شما و شور کاروان تدبیر و خبر شادی‌آورش را برای یزد درک کردیم؛ ما ارزش آب را می‌فهمیم، بیش از همه، شاید. ما پس از زخم‌های تحریم، شکوه عزت را به جان درک می‌کنیم. ما پیام پیروزمندانه و ظریفِ صلح‌طلبی و آزادی یک ملت را قدر می‌نهیم و خوب می‌دانیم زمانی که شما اوضاع را به دست گرفتید وضعیت اقتصادی و سیاسی ایران بسیار نامطلوب بود که اولویت‌ها اینگونه تعیین شده، اما...
  آقای رییس جمهور!
در کنار تمام حرکت‌های کم‌نظیرتان در سیاست و اقتصاد، فرهنگ را هم دریابید. یزد، صنعت هم می‌خواهد اما نباید صفتش صنعتی شدن باشد. در آغاز تمام سخنان و سخنرانی‌ها، از تاریخ پرشکوه یزد می‌گویند و از مشاهیر سابقش، و وقت گفتن از امروز، ناگهان به صنعت می‌رسند و این شهر از لحاظ زمانی دو پاره می‌شود. فرهنگش در گذشته خلاصه شده و می‌رسد به امروزِ صنعتی. که در پس‌زمینه‌اش ختم می‌شود به آلودگی. به دود. به کارخانه. به بیماری. به بیمارستان‌های گوناگون. به آموزش. به رقابت و به دانش‌آموزانی که از فعالیت‌های اجتماعی فرار می‌کنند. شهری که شکوه هنرهای سنتی‌اش، شهرۀ جهانی شده و امروز آخرین تارهای دارایی‌اش، زیر تیغ مرمت‌های سیمانیِ میرچخماق و بناهای تاریخی فاخرش پاره می‌شود و سررشته‌اش به باد می‌رود. هنرمندان خاطره‌هایشان را برجای می‌گذارند. نخبه‌هایش می‌روند و پزشکان حاذقی که در فضایی دردآور، می‌مانند به مداوا. با نگاه صنعتی، این شهرِ از دور، آجریِ روشن، با تمام شکوه اصالت و زیبایی جاودانه‌اش، رنگ دود می‌گیرد. رنگ مهاجرت، رنگ بیسوادی و بیگانگی با خویش.
  آقای رییس‌جمهور!
این شهر، که تکه‌های کاه‌گل و خشت‌خشت آجرش با اندیشه و هنر و هندسه چیده شده و آوازه‌اش از بلندای مناره‌های باشکوه مسجدجامع به جهانیان رسیده است و صدای هنرورانۀ بافت قالی‌اش، جان می‌بخشد به گل‌بوتۀ‌ فرش‌ خانه‌هایش، رنگِ هنر می خواهد. من هنرمندانی را دیدم که در هیچ‌یک از چنین مراسم‌هایی شرکت نمی‌کنند، اما به پیشواز شما آمدند. بی گمان تنها به خاطر خودتان. به خاطر امیدِ در نگاهتان. لبخندِ پیروزمندانه و همت بلندتان. به خاطر شخصیت استوار و سیاستمداری اندیشمندانه‌تان. آن‌ها برای قول‌های به سرانجام رسیده و آرمان‌هایی که به آن وفادارید، آمدند. شما نیز شور و امیدی فراوان با خود به یزد آوردید، اما وزیر فرهنگ و ارشاد و وزیر آموزش و پرورش به همراه شما نیامدند. دیدار با مردم هم به پایان رسید و از هنر نگفتید. از بودجه 970 میلیاردی برای یزد، تنها 85 میلیارد تومان را سهم فرهنگ، گردشگری و دفاع مقدس دانستید. کاش سهم فرهنگ و هنر را جدا کرده بودید که دفاع مقدس و گردشگری، خود هزینه‌ زیادی می‌طلبد. می‌دانید که نامه‌نگاری، سنتی سطحی و فرومایه، مانده از دوره پیشین است که برخی مردم از سر ناچاری با رییس‌جمهور مکاتبه می‌کردند و امید داشتیم به فراموشی سپرده شود. اما هنرمندی را دیدیم که در دیدار عمومی با شما، دست به نوشتن نامه برده بود!!
  آقای رییس‌جمهور!
می‌شود مشکلات ابتدایی، از هنرمندانِ ما گرفته شود؟ تا منش هنری و ارزش هنرمندی حفظ شود و هنرمندی که دست‌هایش معجزه می‌کند، از سر ناچاری، نامه‌ای از جنس ناتوانی به شما ننویسد؟ مشکل امروز جامعۀ هنری ما، ایجاد "ساختمان" نیست. مشکل ما "ساختار" است و نگاه به هنرمندان. شنیدن فریاد خاموش آن‌هایی که برای هنرنمایی‌شان فضای فکری می‌خواهند. هنرمندان ما در بیان خواسته‌هایشان، آنقدرها هم بی‌هنر نیستند ولی سهم فرهنگ انگار در سفر شما جا مانده بود و اینجا هم با ناامیدیِ هنرمندان ادامه یافت. یزد در هنرهای سنتی‌اش مانند معماری، سفالگری، نساجی (ترمه، گلیم، دارایی)، زیورآلات و... صاحب سبک است اما هنرهای جدید، با وجود هنرمندان جوان و خوش‌ذوقِ جویای نام، محکوم به بی‌توجهی است. هنوز هم گاهی به اندک بهایی، تلاش‌هایی برای روشن بودن "چراغ هنر" در گوشه و کنار این شهر انجام می‌شود اما تا نگاه روشن بعدی، خاموش می‌ماند. در میان سکوت کوچه‌های کویری که با هنر، رنگ زندگی گرفته، گاه ریشه‌ای همچون عطر بهارنارنج خانه‌های پررونق قدیمی، زنده مانده و مانند گل‌انارهای سرخ در باغ‌های سبزش هنوز تازه است. اما آن را دیوارهای فروریخته ای فرا گرفته که از تناسب و زیبایی بناهایش، تنها تکه‌ نقش‌های تزئینی و خرده‌شیشه‌های رنگی بر خاک مانده است. حالِ فرهنگ یزد، همانند حال پدر پیرش "مهدی آذریزدی" در سال‌های آخر زندگی‌ است. تنها، بریده، غنی، اصیل، گهربار، پرغصه و گاه در حال نفس زدن... می شود تدبیرِ چاره‌ساز شما، گره فرهنگ را هم در این کهن‌شهر پرتلاش و آشفته و آرام تاریخ، بگشاید؟
    /نویسنده: حمیده فرشاد/













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[مشاهده در: www.pana.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن