واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: حکایت ضربالمثل «برای ما آب ندارد، برای تو که نان دارد» را میدانید؟
در باشگاه ضربالمثل امروز حکایت کوتاهی را از ضربالمثل «برای ما آب ندارد، برای تو که نان دارد» میخوانید.
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مثلها نقطه اتصال فرهنگ عوام و خواص هستند. در حوزه ادب رسمی و مکتوب، آنجا که شاعر خود را به زبان و فرهنگ مردم نزدیک میکند، وقتی است که از مثلهای آنان بهره میگیرد؛ مثلها از این رو نزدیکترین گونه به ساحت ادب رسمی؛ یعنی شعر و نثر فصیح و بلیغ هستند. زیرا تمام ویژگیهای اثر بلیغ را در خود دارند. شعر و مثل همسایه دیوار به دیوارند، شاعران و نویسندگان همواره برای آنکه به لطف، شیرینی و رسایی کلام خود بیفزایند، از مثل بهره جستهاند. بسیاری از مثلها نیز حاصل رواج اشعار معروف شاعران و نویسندگان فارسیزبان است. این تعامل و تبادل بر غنای ادب گرانسنگ فارسی افزوده و زبان مردم را غنی ساخته است. بی جهت نیست که علامه همایی مینویسد: «بزرگترین سرمایه ادب فارسی همین امثال است که تمام حکمتها و دانشهای بشری را متضمن است. مثل فشرده افکار هر قومی است.» (ذوالفقاری، 1389)
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «برای ما آب ندارد، برای تو که نان دارد» میپردازیم.
****************************
میگویند که میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه قاجار، به تقویت دو چیز در امور کشور اهمیت ویژهای میداده است. یکی تهیه توپ و ابزارآلات جنگی برای مقابله با دشمنان و دیگری حفر قنات و توسعه زراعت و کشاورزی.
در هر احوال در زمان فراغت از امور کشور، مقنیان را صدا میزده و به آنها میسپرده که به حفر قنات بپردازند و مشغول شوند.
روزی رسید که میرزا آقاسی برای سرکشی به کار سرمقنیان رفته بود تا از عمق چاههای حفر شده و میزان آب آنها اطلاع پیدا کند. سر مقنی یکی از این قناتها گفت تاکنون به آبی نرسیدهاند و از آنجا که به کار خود اطمینان داشت، اذعان کرد که از این چاه هیچ رگه آبی یافت نمیشود.
میرزا آقاسی اما او را به ادامه کار تشویق کرد و گفت که نباید به این زودیها نا امید شود.
روزها گذشت و دوباره میرزا برای اطلاع از روند پیشروی کار حفر قناتها رفت. سر مقنی این بار هم به میرزا گفت: حاج میرزا آقاسی! من از کار خودم اطمینان دارم و قبلا هم گفته بودم که این چاه آب ندارد و ما داریم وقت خود را تلف میکنیم. بهتر این است که به سراغ زمین دیگری برویم و خودمان را بیجهت معطل نکنیم.
میرزا آقاسی نهایتا در پاسخ به این حرف و البته اصرار مقنی برای خاتمه کار از کوره در رفت و گفت: به تو چه ربطی دارد که زمین آب دارد یا نه؟! برای ما آب نداشته باشد، برای تو که نان دارد. کارت را انجام بده و حقالزحمهات را بگیر. ممکن است که این کار برای من سودی را در پی نداشته باشه و حتی من ضرر هم ببینم اما برای تو حتما سود دارد.
گزارش از: مریم محمدی
۱۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]