واضح آرشیو وب فارسی:دکتر سلام:
برخی افراد قبل از رسمی شدن ازدواجشان به برقراری رابطه عاطفی با فرد مقابل علاقه مند هستند و می خواهند روابط جنسی برقرار کنند این امر تا چه حد خطر ساز است و در آینده آن ها چه تاثیراتی می تواند بگذارد اگر مردی به حقیقت خواهان ازدواج با دختری باشد، نه تنها وقت به بطالت نمی گذراند و اولویت اول زندگی خود را وصال به آن خانم قرار می دهد بلکه هرگز قصد هتک حرمت وی ندارد و برای شوخی هم شده، درخواست های نابجا نمی کند دختری تحصیل کرده و زیبا رو هستم، اما نمی دانم چرا با هر پسری برای ازدواج آشنا می شوم، متمایل به رسمی کردن رابطه نیست و گاه حتی بعد از یک مدت، با پیشنهادات ناموجه ای مواجه می شوم و… ،در پاسخ چنین نوشته است: مواظب طریقه آشنایی ها باشید شروع رابطه از چه قرار است؟ آیا در کوی و برزن با هم آشنا شده اید یا این که در یکی از شبکه های اجتماعی باب سخن را گشوده اید؟ معمولا چگونگی و کیفیت آشنایی دختر و پسر، از همان ابتدا می تواند عاقبت آن رابطه را مشخص کند. بسیاری از دختران جوان از سرناآگاهی، فریب پسرانی را می خورند که با نگاهی، نه یک دل بلکه صد دل، ادعای عاشقی می کنند و با مزمزه کردن نام مقدس عشق، عقل و هوش دختران را،چنان گرفتار خود می کنند که گاه گریز از دامن این عشق هوسناک، برای دختر غیرممکن و محال می شود. بر دختران فهیم و دانا واجب است بر طریقه آشنایی خود، بیش از پیش توجه داشته باشند و شروع رابطه هایشان را بر سست ترین بناهای دوستی و آشنایی برای ازدواج، پایه گذاری نکنند، بی تردید انتخاب یک همسر مناسب آن هم بدون تحقیق و بی اطلاع خانواده، کاری بس سخت و دشوار است و بیش از آن که معنای ازدواج داشته باشد، بوی دوستی و رفاقت می دهد. روش شناخت تان را اصلاح کنید اگر مردی به حقیقت خواهان ازدواج با دختری باشد، نه تنها وقت به بطالت نمی گذراند و اولویت اول زندگی خود را وصال به آن خانم قرار می دهد بلکه هرگز قصد هتک حرمت وی ندارد و برای شوخی هم شده، درخواست های نابجا نمی کند چه روشی را برای شناخت بیشتر انتخاب می کنید، آیا جز آن افرادی هستید که ترجیح می دهید اول، مدتی با طرف مقابل در رابطه باشید تا اگر ملاک ها و معیارهای همدیگر را داشتید، آن زمان رابطه را رسمی و خانوادگی کنید یا این که شما متمایل هستید ارتباط را هر چه سریعتر رسمی کنید اما طرف مقابل تان مانع آن می شود و با بهانه هایی چون تا “کاملا همدیگر را نشناسیم نمی توانم پیش قدم شوم” یا این که “فعلا شرایطم محیا نیست” و… نسبت به جدی شدن این مساله بی تفاوت بوده و آن را به تعویق می اندازد. شش دانگ حواستان را جمع کنید تا هرگز عمر گران تان را صرف فردی نکنید که نه تنها نسبت به شما بلکه نسبت به خودش هم بی مسئولیت است . بهتر است بدانید آقایان در روابطی که تعهدی را احساس نکنند مسیر ازدواج را دنبال نمی کنند و حتی اگر اتفاقی و به ناچار در مسیر ازدواج قرار بگیرند، بعد از ازدواج، همواره به تعهدشان پایبند نبوده و به احتمال زیاد همان رویه تجردی را دنبال خواهند کرد. خط قرمزها را مشخص کنید رابطه شناخت بدون اطلاع خانواده، همیشه مشکل دار و ناقص است، چه بسا هر چقدر هم شما منطقی باشید در نهایت پس از مدتی، مغلوب احساسات و عواطف تان می شوید و در دامی گرفتار می آیید که ممکن است مفری از ان نداشته باشید. اما اگر همواره اصرار دارید که باید خودتان، فرد مقابل را بشناسید لازم است برای این ارتباط حد و مرز تعیین کنید و خطوط قرمز آن را هم برای خود و هم برای ایشان تعریف نمایید. شما به عنوان یک دوشیزه با کمالات، باید صحبت راجع به مسائل جنسی را تنها مشروط به دوران نامزدی بدانید و لاغیر، بی تردید اگر پسری شما را برای ازدواج انتخاب کرده باشد، پیشنهاد منطقی تان را می پذیرد. بهانه های فرار از ازدواج را بشناسید از مرکب خیالی شاهزاده سوار بر اسب قصه ها پیاده شوید و با نگاهی منطقی و عاقلانه به قضیه آشنایی تان توجه کنید،چه بسا همیشه پاسخ های مشخصی برای بهانه های آقایانی که از رسمی شدن ارتباط خودداری می کنند، وجود دارد: * تا کسی را خوب نشناسم، ترجیح می دهم اقدام رسمی نکنم به راستی تا به حال اندیشیده اید این شناختی که همه راجع به آن سخن می گویند، چگونه شناختی است؟ تعریف شما و فرد مقابل تان از شناخت چیست؟ آیا رد و بدل کردن هزاران پیامک روزانه و مکالمات تلفنی چند دقیقه ای که جز دو سه روز اول ، حرفها تکراری می شوند و بیشتر جنبه گزارش روزانه به خود می گیرند، به واقعیت قدمی در جهت شناخت حقیقی است؟ از سوی دیگر، روال ارتباطات پیامکی و تلفنی چندان مساعد احوال یک دختر باوقار و متین نیست، معمولا دریکی دو سه روز اول، در حد یک مکالمه چند دقیقه ای کوتاه و یا چند پیامک رسمی است اما بعد از چند روز “شما” تبدیل به “تو” می شود و رابطه ها نزدیکتر و نزدیکتر، تا جایی که صمیمیت گل می اندازد و واژه های عزیزم، جانم و… چاشنی پیامک ها می شود و شاید هم در کمتر از دو سه هفته دوست دارم، چقدر زندگی با تو خوب و قشنگه و شعر و شاعری و… بی گمان بعد از تجربه این احساسات لطیف است که اندک اندک پیامک ها و صحبت ها رنگ و بوی جنسی می گیرند و… به راستی این همان روش شناختی است که به دنبال آن بودید؟ به واقع در این سطح از ارتباط ،حتی اگر دهها سال هم به طول بینجامد، جز شناخت سطحی و ظاهری و گاه لطمات عمیق روحی و جسمی چیز مهمی قابل دریافت نخواهد بود. *فعلا شرایط ازدواج ندارم آقایان در روابطی که تعهدی را احساس نکنند مسیر ازدواج را دنبال نمی کنند و حتی اگر اتفاقی و به ناچار در مسیر ازدواج قرار بگیرند، بعد از ازدواج، همواره به تعهدشان پایبند نبوده و به احتمال زیاد همان رویه تجردی را دنبال خواهند کرد به علت مشغله کاری یا تحصیلی ، شرایط ازدواج ندارم؛ دومین بهانه مردانه ای است که دختران را به امید فردایی که ممکن است هرگز هم رقم نخورد، به انتظار همیشگی می نشاند. اما آیا بهتر نیست از مسند خیال و رویا پایین بیایید و از فرد مقابل تان بپرسید: اگر شرایط ازدواج ندارید، چرا پیشنهاد ازدواج می دهید و مرا به روزی که زمانش هرگز، مقرر نیست، وعده می دهید؟ اگر در جواب این پرسش، با چنین پاسخی مواجه شدید: “می خواهم همدیگر را خوب بشناسم تا به محض محیا شدن شرایط، اقدام کنم”، بدانید که این شرایط هیچ وقت آماده نمی شود، پس دور خوش خیالی تان را خط بکشید و به پای این وعده های خام، عمر و جوانی و شرافت زنانه تان را نسوزانید. * بخاطر سابقه شکست قبلی، نمی توانم اعتماد کنم اگر با فردی آشنا شده اید که پیش از شما با کسی یا کسانی در ارتباط بوده و علت جدایی را عدم صداقت و یا بی وفایی و خیانت آن فرد می داند، باید بدانید ایشان با دست آویز شدن به سوابق گذشته خود و بهانه ای به نام بی اعتمادی، قصدی جز برقراری رابطه طولانی مدت ندارد و معمولا نیز از ان تحت عنوان دوره شناخت یاد می کند.
شما هرگز نباید برای جلب اعتماد ایشان، کاری کنید، بلکه بهتر است قاطعانه به او بگویید:”من نمی توانم با کسی که به من اعتماد ندارد، ادامه دهم”، یا این که بگویید:” اتفاقا من هم نمیتوانم به راحتی اعتماد کنم، برای همین ترجیح می دهم این رابطه به صورت رسمی و با اطلاع خانواده ادامه یابد”، اگر پای حرف تان بایستید و آن پسر نیز رابطه اش را با شما قطع کند، به یقین بپذیرید که برنامه ریزی های وی بر پایه رسمی شدن رابطه و ازدواج نبوده است.
دختر خانم ها گوش به زنگ باشند بپذیرید مردان با دخترانی که با دو بوق سوار ماشین شان می شوند و یا به راحتی شماره دریافت می کنند و دوست می شوند و…. هرگز ازدواج نمی کنند، چرا که اساسا انسان جذب آن چیزی می شود و برایش ارزش قائل می شود که دست یافتن و رسیدن به ان برایش دشوار باشد نه این که با دور زدن در خیابان و جستجو در شبکه های اجتماعی و … بتواند فرد دیگری را جایگزین کند، از سوی دیگر، به یقین بپذیرید اگر مردی به حقیقت خواهان ازدواج با دختری باشد، نه تنها وقت به بطالت نمی گذراند و اولویت اول زندگی خود را وصال به آن خانم قرار می دهد بلکه هرگز قصد هتک حرمت وی ندارد و برای شوخی هم شده، درخواست های نابجا نمی کند.
سایت تبیان
13 اسفند 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دکتر سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]