واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: ایلنا بررسی میکند؛ اقتصاد مقاومتی در تئاتر و سکهباران موسیقی و سینما/ نفت برای همه 20 دلار است؟
محمودرضا رحیمی: بابت اتفاقی که در جشنواره تئاتر فجر رخ داد؛ اصلا شگفتزده نیستم چون از مدتها قبل و از وقتی آقای مرادخانی سکان هدایت معاونت امور هنری را به دست گرفت؛ میدانستیم موسیقی به دلیل درآمدزایی بیشتری که دارد بر تئاتر ارجحیت پیدا میکند و با عرض تاسف مشاوره بعضی دوستان مشکل را بیشتر کرده است. به گزارش خبرنگار ایلنا، با برگزاری مراسم پایانی سیویکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، پرونده جشنوارههای مرتبط با سالگرد پیروزی انقلاب بسته شد. اما درست از همینجا و با مقایسه ساده بین جوایز اهدا شده در اختتامیه جشنوارههای تئاتر، سینما و موسیقی فجر پروندهای جدید به نام «تبعیض بزرگ» بازمیشود. علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امسال را به «سال تئاتر» نامگذاری کرد، اما سوال این است که سهم اهالی هنرهای نمایشی از این نامگذاری در عمل چه بود؟ آیا تاکید بر عنوان «سال تئاتر» مازاد متضاد خود را تولید کرده است؟ بهگونهای که در مراسم اختتامیه سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر اهدای جوایز در قالب ۲۰ و ۳۰ سکه طلا به برگزیدگان را شاهد بودیم. همچنین در اختتامیه سیویکمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر در مجموع ۲۴۰ سکه طلا معادل ۲۳۷ میلیون تومان جایزه به هنرمندان برگزیده اهدا شد و در موردی خرقالساعه؛ خالق بهترین آلبوم سال نیز ۶۰ سکه طلا دریافت کرد. حال آنکه رقم ۸۰۰ هزارتومانی و ۲ میلیون تومانی درنظر گرفته شده برای بعضی از برگزیدگان سیوچهارمین جشنواره تئاتر فجر، شوخی جواد عزتی (یکی از داوران بخش تئاتر خیابانی) را در پی داشت.
محمودرضا رحیمی(نمایشنامهنویس، کارگردان، بازیگر و مدرس تئاتر) در تشریح دلایل چنین تبعیض آشکاری، گفت: خوشحالم در مراسم اختتامیه جشنواره تئاتر فجر شرکت نکردم. با توجه به ارقام جوایز؛ ایکاش مسئولان اصلا جایزه نمیدادند. در تمام زمینهها که بررسی کنید میبینید از ماست که بر ماست و متاسفانه در شرایطی به سر میبریم که نمیدانیم روی سخن ما باید به کدام سو باشد؟ این هنرمند به یکی از سکوتهای تاریخی تئاتر ایران اشاره کرد و گفت: تئاتر ما زمانی درباره شاهین سرکیسیان سکوت کرد و حالا هم در ارتباط با موج دروغین اقتصاد تئاتر که بحث درآمدهای چندصد میلیونی را پیش میکشد سکوت کرده است. وقتی میگوییم دولت کاری به ما نداشته باشد، نتیجه همین میشود و افرادی مقصر هستد که گیشههای میلیاردی به راه انداختهاند. رحیمی خاطرنشان کرد: دوستانی که بحث توجه به گیشه را مطرح میکنند باید پاسخگوی وضعیت کنونی تئاتر فجر باشند؛ گرچه قطعا اگر در مقام پاسخگویی قرار بگیرند میگویند جشنواره را جمع کنید. او ادامه داد: بابت اتفاقی که در جشنواره تئاتر فجر رخ داد؛ اصلا شگفتزده نیستم چون از مدتها قبل و از وقتی آقای مرادخانی سکان هدایت معاونت امور هنری را به دست گرفت؛ میدانستیم موسیقی به دلیل درآمدزایی بیشتری که دارد بر تئاتر ارجحیت پیدا میکند و با عرض تاسف مشاوره بعضی دوستان مشکل را بیشتر کرده است. عضو انجمن بازیگران خانه تئاتر تصریح کرد: اشتباهی که طی چند سال گذشته از تماشاخانه ایرانشهر آغاز شد امروز بهجایی رسیده که حتی افزایش سالنهای نمایش هم خسران بوجود آمده را حل نمیکند و ما باید برای برطرف شدن معظل سالنهای نمایشی خالی فکری کنیم. رحیمی؛ ادارهکل هنرهای نمایشی را مسئول پیگیری و جستجوی راه چاره برای حل این مسئله معرفی کرد و گفت: خانواده تئاتر امروز نیازی به پیدا کردن مقصر ندارد و قرار هم نیست چنین کاری کنیم؛ بلکه اداره کل هنرهای نمایشی باید درهای اتاق فکر را به روی هنرمندان باز کند و به امر پژوهش اهمیت بیشتری بدهد. او افزود: باید ببینیم چه عاملی موجب شده کار به اینجا برسد که فلان والیبالیست معروف را برای تبلیغ و فروش بیشتر به پشت صحنه تئاتر میبرند. البته که معلوم است! اما آیا یکبار نباید بایستیم و بگوییم تئاتر ما باید قدرت و قوت داشته باشد؟ تماشاگر فردا قرار است به کدام بهانه تئاتر ببیند؟ نویسنده و کارگردان نمایش «سیدروماک» گفت: امروز عدهای به اولگارشی تبدیل شدهاند و با قوانین خودرو به دیگران اجحاف میکنند. هیچکس هم به فکر امنیت شغلی هنرمندان تئاتر نیست و پژوهش نمیشود وقتی بازیگر سینما سالانه در ۸ نمایش ایفای نقش میکند؛ چگونه میتواند کیفیت داشته باشد و بر جریان بازیگری در تئاتر چه تاثیری میگذارد. رحیمی تاکید کرد: نباید اینطور تلقی شود که آنچه گفتم برپایه حسادت بنا شده، چون دلیل ندارد و از یاد نبردهایم زمانیکه سینماییها مشغول کپیکاری بودند ما در حال کلیشه شکنی بودیم. نتیجه: به هر ترتیب تناقض موجود در جوایز جشنوارهها بویژه فاصله معنادار برگزیدگان تئاتر با دیگر هنرها معنایی را به ذهن متبادر میکند. اگر عنوان شود که گروههای تئاتری برای ورود به جشنواره مبالغی برای تمرین و آمادهسازی نمایش خود دریافت کردهاند، به هیچوجه قابل پذیرش نیست. به این دلیل که در نمونههای بسیار، کارگردانان سینما برای ساخت آثار خود وام بانکی دریافت میکنند یا اهالی موسیقی با فروش آلبومها و برگزاری کنسرت هزینههای خود را حتی پیش از جشنواره جبران کردهاند. و البته که خلق اثر در عرصه هنر نمایش تفاوت چشمگیری با این دو دارد و دولتها موظف به حمایت هستند. در پایان تنها باید به یک نکته اشاره کرد: اگر مدیران مسئول قطعی نتایج برنامهریزیهای حوزه موسیقی و تئاتر - عنوان کنند، پرداخت هزینههای جوایز جشنواره موسیقی توسط حامیان مالی صورت گرفته است؛ باید به آنها پاسخ داد که شما یکسال فرصت داشتید تا با توجه به شرایط موجود و روابط بسیار زیاد خود برای جشنواره تئاتر فجر نیز حامی مالی پیدا کنید. مسئولیتی که برای فرار از مسئولیت در واپسین روزهای باقیمانده به برگزاری سیوچهارمین جشنواره تئاتر فجر برعهده خلیل ارجمندی، مدیرعامل صندوق اعتباری هنر گذاشته شد و عملا هیچ نتیجهای به همراه نداشت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پشت صحنه آثار نمایشی یا مراسم گوناگون تئاتری همواره از کاهش سهم دولت از محل فروش نفت و مشکلات اقتصادی سخن میگوید. اما باتوجه به آنچه پیش چشم مردم و هنرمندان رخ میدهد همچنان میتوان پذیرفت که بهای هر بشکه نفت برای تمامی هنرها 20 دلار است؟
۱۳۹۴/۱۲/۰۳ ۰۹:۴۰:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]