واضح آرشیو وب فارسی:نواندیش بصیر: در بحث تنوع طلبی، تفاوت جنسیتی وجود دارد؛ خانم ها اول عاطفه شان درگیر می شود و در مراحل بعدی فزیکشان اما آقایان می توانند رابطه فیزیکی را برقرار کرده، از آن عبور کنند و تمایلی به تعهد جدی هم از خود نشان ندهند.«انگار همه اون حوادثی که قراره قبل از خواب بهشون فکر کنم، تا من رو می بینن، سُرمی خورن از مغزم به سمت پاهام و من هرچی پایین رو نگاه می کنم نمی بینمشون! اول سرشون رو می بینم، بعد می افتن پایین. سرم رو نمی تونم خَم کنم می ترسم زود تر قِل بخورن. چشم هام رو هم تا حدی می تونم به سمت پایین بچرخونم. حسابی گیجم. من از خواب های به هم ریخته بیزارم. گفتم بشینیم روی این پله. نشستیم. تو به اون سمت نشستی. هزارتا پله بلند روی هم می لغزیدن. زیر پاهام خالی شد.» پیمان شکنی در آقایان بیشتر از خانم هاست « وقتی به سن بلوغ رسید یا پیش از آن، چندبار عروسی کرده بود. مثل اینکه نظر او اصلا اهمیتی نداشت. همه راضی بودند جز خودش. داماد را نمی شناخت. در تنگنایی قرار می گرفت که هنوز هم نمی تواند توصیفش کند. فریاد می زد. بی هیچ صدایی و وقتی به خود می آمد که از خواب پریده بود و این خواب چندین بار تکرار می شد و هربار داماد آدم تازه ای بود که او نمی شناخت. مسئله ازدواج هنوز برایش حل نشده. چه طور می توان تا آخرعمر با یکی زندگی کرد؟ او آدم تنوع طلبی بود؟» در بحث تنوع طلبی، تفاوت جنسیتی وجود دارد؛ خانم ها اول عاطفه شان درگیر می شود و در مراحل بعدی فزیکشان اما آقایان می توانند رابطه فیزیکی را برقرار کرده، از آن عبور کنند و تمایلی به تعهد جدی هم از خود نشان ندهند. نظر دیگری هم هست که مبنای تاریخی دارد؛ انسان اولیه که در طبیعت وحشی زندگی می کرده می بایست برای شکار و تهیه غذا چالاکی لازم را داشته باشد. شرایط فیزیکی زنان آن ها را در محیط محدودی محصور می کرد. مردان که برای شکار، چندین ماه را دور از خانواده و در سفر می گذراندند، با قبایل و افرد مختلفی برخورد می کردند و زمینه ایجاد روابط بیشتر و به خصوص رابطه با جنس مخالف برایشان فراهم می شد. از طرفی زن ها جزو غنائم جنگی محسوب می شدند مرد ها نه. بنابراین یک رفتار را نمی توان تنها مربوط به دوره فعلی دانست. برخی رفتار ها ریشه های تاریخی دارد. زندگی انسان که از کودکی آغاز می شود، تمدن اولیه را طی می کند و به رشد و بلوغ می رسد دوره باززیستی تاریخی است. تنوع طلبی الزاما همیشه بیمارگونه نیست. البته بیماری های خاصی وجود دارد که تنوع طلبی جنسی را به همراه دارد اما تنوع طلبی می تواند به عنوان میراث تاریخی در نوع انسان و به ویژه جنس مذکر باقی مانده باشد. عدم تداوم روابط می تواند آسیب نوظهور تکنولوژی نوین هم باشد. بد ترین خلاف مرد ایرانی تا حدود پنجاه سال پیش، رفتن به می کده بود. حالا پیشرفت تکنولوژی، شبکه های ماهواره ای، انواع پلیر ها و... قبح بسیاری از مسائل را شکسته. از طرفی شاید شرایط خاص فعلی کشور تعریف نکرده که چه چیزی صحیح است؟ ما همیشه می گوییم چه چیزی بد است؛ تماشای بازی فوتبال در استادیوم برای خانم ها جرم تلقی می شود و گاهی هتک حرمت برای آقایان، قانونی! پژوهش ها نشان می دهد که پیمان شکنی در هر دو جنسیت وجود دارد اما به نظر می رسد در آقایان بیشتر از خانم هاست و این امر غریبی نیست که توجیه کننده این رفتار در آقایان باشد؛ با نگاهی تکاملی می توان به تبیین این مسئله پرداخت. بحث دیگری هم که در این زمینه وجود دارد بدفهمی قانون است. گاه قانون، تفسیر به رای می شود. قانون به مرد اجازه می دهد که تعداد زوجین را بالا ببرد اما به زن نه. در همین قانون شرایطی هم برای تعدد زوجین آقایان وضع شده که شاید معدودی از افراد این شرایط را داشته باشند. چرا اولین بار زن ها در خانه کار کردند و مرد ها بیرون؟ « چه کسی می تواند پیشاپیش بگوید کدام رابطه چه قدر طول می کشد! فهمید وقتی کسی را دوست داشته باشی به همین راحتی ها نمی توانی دوست داشتن را تقسیم کنی. حتما او را که دوست داشت، کسی دیگر نبود! شاید خودش هم کسی دیگر نبود! استاد جامعه شناسی بلند خندیده بود که این درگیری ها عشق نیست، می گذرد، فراموش می شود. یکی از دوست هایش گفته بود عشق اصلن وجود ندارد. آدم ها اول میمون بودند، دولا راه می رفتند، بعد که سرپا ایستادند چیزی به اسم عشق در ذهنشان شکل گرفت! یکی دیگر هم همه چیز را گردن هورمون ها انداخته بود. اگر فقط هورمون بود، چرا نمی توانست بعد از او کسی را دوست بدارد؟» روان شناس گفته بود نمی خواهد تنوع طلبی را توجیه کند. توجیه یعنی سرپوش گذاشتن. قصدش تبیین است، با یک نگاه تکاملی به موضوع. تنوع در برقراری ارتباط علاوه بر اینکه می تواند تحت تاثیر فرهنگ و تاریخ و قانون باشد، گاهی نماد برخی اختلالات شخصیتی و رفتاری هم هست. انسانی که انسان دیگری را دوست دارد مگر تحت شرایط اجبارگونه ای بخواهد او را کنار بگذارد. انسانی که سالم است به راحتی نمی تواند احساسات خود را رها کند مگر اینکه اختلالی وجود داشته باشد؛ اختلالات شخصیتی، اختلالات خلقی به صورت خاص و یا اختلالات رفتاری که در چارچوب اختلالات جنسی طبقه بندی می شوند. برخی می گویند دوست داشتن مثلث متساوی الاضلاعی است که در هر کدام از راس های آن، صمیمیت، تعهد و شهوت جای گرفته اند. هرسه باید فراهم باشند تا عشق واقعی به وجود بیاید. شهوت هر کس می تواند تابع تغییرات هورمونی اش باشد. یکی از دلایل وابستگی هم می تواند دلایل هورمونی تلقی شود. آنچه در تاریخ شکل گرفته تابع تاریخ است و به راحتی قابل حل نیست. در طول تاریخ جنس مذکر یاد گرفته چگونه باشد. روان شناس گفت به جای سوال برای پیدا کردن راه حل این تنوع طلبی می توان پرسید چرا اولین بار زن ها در خانه کار کردند و مرد ها بیرون و خیلی مسائل مهم تری که وجود دارد. اتفاقات، ماوراء طبیعی نیستند «از کودکی فکر می کرد هر چیزی را که دوست دارد اتفاق بیفتد، اتفاق نخواهدافتاد. پس باید به هر آنچه دوست دارد فکر نکند. حالا که دیگر بچه نیست، می ترسد به چیزی که دوست دارد فکر کند. می گوید گاهی اگر موفق بوده در لحظه بوده اصلا راجع به آن فکر نکرده. با این حال باز ناامید نمی شد. باز فکر می کرد. فکر که می کرد از دست خودش عصبانی هم می شد». روان شناس نگاهش را خرافی دید. ارزیابی هایش می توانسته اشتباه باشد. اتفاقات، ماورای طبیعی نیستند. ارزیابی های نادرست پیش بینی ها و پیشگویی های نادرست در پی دارد. زمستان « تو حیاط برف می ریخت رو موهام. مامان من رو بغل کرده بود آخه برف رو زمین بود. برادر از من فرار کرد چون من باز دختر بودم. تو شال گردنت رو محکم دور صورتت می پیچی. من سرم رو به آسمون حیاط می گیرم. تو پیشانی ات قرمز شده تو پیاده رو. من برف تو چشم هام فرو می ره. محکم تر بپیچ». ( با تشکر از دکتر عزت الله کردمیرزا )
دوشنبه ، ۱۹بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نواندیش بصیر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]