محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798383387
چرا مردم انس چندانی با شعر خاقانی ندارند؟
واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۳
محمد پارسانسب به این پرسش پاسخ داد که چرا مردم انس چندانی با شعر خاقانی ندارند؟ به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش رسیده، پنجمین نشست از مجموعه درسگفتارهایی دربارهی خاقانی به «خوانشی تحلیلی از شعر خاقانی» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر محمد پارسانسب عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد. آیا دشواریهای شعر خاقانی طبیعی است؟ مشروح سخنان پارسانسب در این نشست به این شرح است: تلقیای که ما از خاقانی داریم این است که او یکی از دشوارترین شاعران است. به این دلیل که به سویههای لطیف شعر او کمتر توجه کردهایم. باید پرسید که آیا دشواریهای شعر خاقانی طبیعی است یا ما به آن دشواریها دامن زدهایم؟ نوع برخورد ما با شعر خاقانی نشان میدهد که خاقانی را از منظر قصیدههایش میشناسیم. این جهتگیری، ما را از سایر بخشهای دیوان شعر او محروم کرده است. حقیقت آن است که شعر خاقانی را چندان در حافظه نداریم و مردم انس چندانی با شعر او ندارند. علت این است که قصیدهی خاقانی را با غزل سعدی و حافظ مقایسه میکنیم. وقتی هم سراغ خاقانی میرویم فقط به قصاید او توجه داریم. در این کار، یک نوع ادبی خاص و جهتدار به اسم قصیده را با یک شعر کاملاً شخصی به اسم غزل مقایسه میکنیم. بلافاصله هم ارزشگذاری میکنیم. این مقایسه کاملاً نابرابر است. پس نخست لازم است که قصیده را بشناسیم. قصیده شعری فرامتن است و قائم به ذات خود نیست. قصیده با هدف قبلی و برای مخاطب خاص گفته میشود. این مخاطب خاص، از زمانی به زمان دیگر فرق میکند. حتی در یک دوره هم یک فرد نیست. اگر بخواهید قصیده را خوب بفهمید باید مطالعات بیرون از شعر داشته باشید. ساخت بیرونی قصیده این را اقتضا میکند. ویژگی دیگر قصیده آن است که از جامعه و ساختارهای اجتماعی متأثر است. مخاطب بیرونی قصیده باعث میشود که شاعر مجالی بیابد تا یافتهها و مسائل اجتماعی و حتی جغرافیایی را در شعر منعکس کند. تصویری که قصیده ارائه میدهد معطوف به جامعه است. کمتر نوع ادبی داریم که به اندازهی قصیده بتواند وضعیت اجتماعی عصر شاعر را در خویش بازتاب بدهد. این که گفته شده شعر خاقانی چندان مردمی نیست به نظر من قضاوت نادرستی است؛ شعر خاقانی مردمی است. اما مخاطب قصیده طبقهای خاص است که آنها هم جزو مردماند. کدام شعری را میشناسید که مثل قصیده تا این اندازه آگاهیهای مردمشناسانه را بازتاب بدهد؟ قصیده نمونهی کامل اشرافیت و زبانش تجملاتی است نکتهی سوم آن است که ساختار قصیده با ساختار دربارها تطبیق داشته است. تفکر حاکم بر دربار، بسته و محافظهکارانه بوده است. اگر کسی شعری برای دربار گفته باشد باید با آن ساختار تطبیق میکرد. حتی در محور عمودی شعر هم چنین بوده است. چون قصیده با تشبیب و تغزل شروع میشود و اولین حرفها میبایست شیرین باشد و جذب کند. اما هدف قصیده، تغزل نیست. شاعر پس از آن وارد تنهی قصیده میشد. تنهی قصیده معمولاً طولانی است. دست آخر هم شاعر با دعا به جان ممدوح، شعر را تمام میکرد. دو سه بیت هم شریطه میآورد. این ساختار قصیدهی درباری بوده است. از این رو، قصیده نمونهی کامل اشرافیت بوده و زبان آن تجملاتی است. تصویرهایی هم که شاعر قصیدهسرا میساخته برگرفته از تجملات و ابزار و آلاتی بوده است که در دربارها یافت میشد. از نظر بلاغت و زبان هم همین گونه بوده است. شاعر ناگزیر بوده که این فرم را بپذیرد. اما شاعرانی هم بودهاند که سنتشکنی کردهاند؛ مثل سنایی غزنوی. سنایی قصایدی دارد در زهد و حکمت که از آن ساختار تبعیت نمیکند. از نظر زبان و محتوا هم فرق میکند. اگر محتوای قصیده مدح است، در قصاید زهد و حکمت سنایی سر و کاری با مدح و توصیف نداریم. شاعر دوم ناصرخسرو است. او هم در قصیده ساختارشکنی کرده و صاحب سبک شده است. در حقیقت، فرمهای زبانی و بلاغی و ساختاری را، تا حدی، متحول کرده است. نفر سوم خاقانی است. خاقانی در دورهای زندگی میکرده که قلهها شکل گرفته بودند: عطار در مثنوی و سنایی در قصیده و مثنوی تثبیت شده بودند. خاقانی میخواست شعری بگوید که چیزی افزونتر داشته باشد. تقریباً نمیشود مثنوی خاقانی را با آثار دیگر او مقایسه کرد. مثنویهای او شاهکار نیست. پس او در قصیده ورود میکند و مهمترین قصاید زهد و حکمت را میگوید و بهترین مرثیهها و مدایح را میسراید و در تنوع موضوعی نمونههایی برجسته ارائه میدهد. اگر بخواهید یک قصیدهی مدحی تا عصر خاقانی انتخاب بکنید باید سراغ او بروید. مرثیهای که خاقانی در مرگ محمد یحیی گفته است همترازی ندارد. قصیدهای هم که در مفاخره دارد چیزی کمتر از مفاخرههای دیگران نیست. به هر حال، خاقانی در نوع قصیده به سهم خودش ابداع دارد. واژهها و ترکیبهای تازهای که خاقانی در قصیده ایجاد کرده است شاید در شاعران همدورهی او کمتر اتفاق افتاده باشد. او از مجیر بیلقانی و فلکی شروانی برتر است. به اندازهی فهم و فضیلت میتوان از شعر خاقانی بهره برد نکته این است که نباید از شعر خاقانی انتظار فهم بلاواسطه را داشته باشیم؛ چون ویژگی قصیده این است که مخاطبمحور باشد. خاقانی شعر را برای مخاطب خاص گفته است و مخاطب به اندازهی دانش و فهم و فضیلت خودش میتواند از آن برخوردار بشود. دانش فراوان خاقانی، اِشراف او به مسائل و ورزیدگی شاعرانهاش شعر او را مخاطبمحور کرده است. از قصیدههای او نمیتوان همان لذتی را بُرد که از غزل انتظار داریم. لذت قصیده محصول شناخت است. یعنی کسی میتواند از قصیده لذت ببرد که تا حدی بتواند خودش را به خاقانی برساند. به تعبیری میتوان گفت که خاقانی یک شاعر فرمالیست است. او فرمگراست. شعر باید به فرم، زبان و بیان اهمیت بدهد. هنر شاعر در نحوهی به کارگیری معنا و بیان و عرضهی بهتر است. حقیقت آن است که معانی و مضامینی که در شعر شاعران بزرگ مییابیم غالباً کشف تازهای نیستند. کشف آن شاعران در بیان و ترکیبهای تازهی آنهاست. معنی در شعر خاقانی بسیار هست. اما او به این فکر میکرده که چگونه زیبا و فنی شعر بگوید. مثال بارز آن قصیدهی مشهوری است که در مرگ پسرش رشیدالدین گفته است و به آن اشاره خواهیم کرد: «صبحگاهی سر خوناب جگر بگشایید». این قصیده بسیار زیباست. در این قصیده، ما دوشادوش یک پدر داغدیده، یک شاعر را هم میبینیم. چنین کاری ملکهی ذهن خاقانی شده بود. چون او با شعر زندگی میکرد. قصیدهی خاقانی، هم به لحاظ زبان و هم به لحاظ تصویر و بلاغت، قصیدهای دارای سبک است. یعنی ویژگیهایی دارد که پیشتر در قصاید دیگران یا نبوده، یا خیلی کم بوده است. باید به این نکته هم توجه داشت که شعر خاقانی متعهد به خود شعریت شعر است. او در هر بیتش یک تناسب معنایی و تصویری و لفظی یا آوایی را رعایت کرده است. این حد از دلبستگی به فرم را من تعهد به خود شعر میدانم. دیوان خاقانی لبریز از دانشهای زمان خود است نکتهی دیگر آن است که دیوان خاقانی لبریز از دانشهای زمان خود است. بعضی معتقد به متون بینامتنی هستند و میگویند که ما هیچ متن مستقلی نداریم. همهی متنها با متون و فرهنگ و حتی ادبیات شفاهی گذشته و عصر خودشان گفتوگو میکنند و ارتباط دارند. نمیتوان مثنوی را خواند بی آن که فرهنگ مردم را شناخت. امکان ندارد آموزههای دینی و عرفان و ادبیات کلاسیک فارسی و عربی را نخواند و مثنوی را فهمید. هر متن با متنهای دیگر ارتباط دارد. خاقانی هم این گونه است. او بعد از شاعرانی مثل فرخی و منوچهری و عنصری و سنایی آمده است. آنها مجموعه سازههای فکری خاقانی را شکل دادهاند. خاقانی قصیدهای در رثای پسرش دارد که به آن اشاره کردیم. این مرثیه ماندگار شده است؛ به این دلیل که در محور عمودی قصیده نشانههایی در متن هست که ما را به دلالتها میرساند. آن دلالتها معنایی نیستند که شاعر از قصد به کار بُرده باشد. زیباییشناسی شعر برای خاقانی اهمیت دارد مرثیههای خاقانی بسیار برجسته است چون او مرثیه را از حالت فردی بیرون میآورد و آن را به افراد و حتی نوع انسانی تعمیم میدهد. بنابراین وجه عاطفی این مرثیه خیلی بالاست. اما منظور شاعر وجه عاطفی هم نبوده است. او صرفاً نمیخواسته مخاطب را تحریک عاطفی کند. به همین دلیل شاید مرثیههای خاقانی هر کدام نمونهی اعلای مرثیهسرایی است. اما خاقانی در این قصیده اهدافی اصلی نیز داشته است. یکی از آن اهداف طبعاً سوگواری است. او پدری داغدیده است که خواسته با گفتن مرثیه خودش را آرام کند. این شعر نشان میدهد که به یک نوع خودآگاهی هم رسیده بوده است. خاقانی در اینجا خشم دارد، اندوه دارد، عصبانی است، پرخاش میکند، گله میکند و از دیگران میخواهد که او را همراهی کنند. اما شِکوه از جهان هم دارد. مثلاً میگوید: «خاک لب تشنهی خون است.» این سخن و نگاهی فلسفی است، دیگر غمنامه نیست. اگر هم غمنامه است غمنامهی انسان است. مظلومیت انسان است. به هر حال، شاعر در اینجا خویشتندار نیست. اما باز هم زیباییشناسی شعر برای او اهمیت دارد. از طرف دیگر، اگر همهی قصیده را بخوانید تعلیمات اخلاقی و فردی و اجتماعی را هم در آن خواهید یافت. فرهنگ جامعه هم در این قصیده بازتاب دارد. به هر حال، این قصیده سویههای فلسفی و اجتماعی و وجه انتقادی و زیباییشناسی و تعلیمی دارد. این یک مرثیه ناب است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
آیتالله بهشتی در پیشهمایش فلسفه اخلاق: چرا خداوند «انسان کامل» را خلق کرد/ انواع اخلاق از نظر علام
آیتالله بهشتی در پیشهمایش فلسفه اخلاق چرا خداوند انسان کامل را خلق کرد انواع اخلاق از نظر علامه طباطباییعضو مجلس خبرگان درباره علت خَلق انسان کامل توسط خداوند متعال گفت خداوند تمام کمالاتش را در آینه ذات خویش میدید اما میخواست آن را در آینه دیگری ببیند از این جهت انسان کاملجهانگیر الماسی :آثار این روزهای سینما ارتباطی به زندگی مردم ندارند!
جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان سینما در آستانه برگزاری سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر تصریح کرد برخی می خواهند سینما را در سطح نگه دارند در حالیکه سینما با ظاهرسازی به آنچه که لیاقتش را دارد دست پیدا نخواهد کرد و جایگاه حقیقی خود را از دست خواهد داد جهانگیر الماسی جهانگیر الچرا قراردادهای اخیر را مخالفان برجام دوست ندارند ایرباس فرانسه بخریم یا سنگ پا از چین وارد کنیم؟!
یادآوری اقلام وارداتی در سال ۱۳۹۱ و در حالی که کشور در تحریم و انزوا قرار داشت خالی از لطف نیست که شامل سنگ پا و زیپ و بیل می شد اما صدای معترضان امروز در نیامدبه گزارش عصر ایران مهرداد خدیر- قراردادهای اقتصادی و بیشتر در دو حوزه خودرو و هواپیما که در جریان سفر اخیر رییس جمهور ردر مجموعه شعر انسیه موسویان نقد میشود
در خبرگزاری فارسمجموعه شعر انسیه موسویان نقد میشودمجموعه شعر چهارشنبههای بستنی اثر انسیه موسویان در پنجاه و هفتمین عصرانه ادبی فارس نقد و بررسی میشود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس پنجاه و هفتمین «عصرانه ادبی فارس» ویژه نقد و بررسی مجموعه شعر &lفشار مسئولان دولتی برای حذف سوال «پایش»/ چرا مردم اجازه اظهار نظر در مورد هزینه کرد پولهایشان را ند
فشار مسئولان دولتی برای حذف سوال پایش چرا مردم اجازه اظهار نظر در مورد هزینه کرد پولهایشان را ندارند بعد از مطرح شدن زمزمه طرح سوال امشب برنامه پایش برخی مسئولان به تکاپو افتادهاند تا هر طوری شده این سوال در برنامه طرح نشود به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس شبکه اطلاعچرا بی جهت تلاش می کنید عزت مردم را به حقارت تبدیل کنید
رییس دستگاه دیپلماسی ایران گفت یکی از مهم ترین دستاوردهای برجام این بود که فضای ایران هراسی که در جامعه بین المللی علیه ایران ایجاد شده بود شکسته شد رویداد24- رییس دستگاه دیپلماسی ایران گفت یکی از مهم ترین دستاوردهای برجام این بود که فضای ایران هراسی که در جامعه بین المللی علیهچرا روحانی صبحانه فرانسوی را نپذیرفت؟
چرا روحانی صبحانه فرانسوی را نپذیرفت پس از آن که دولت فرانسه مراسم رسمی ضیافت شام با حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران را به علت اختلاف بر سر منوی غذا و عدم سرو مشروبات الکلی لغو کرد پیشنهاد صرف صبحانه در الیزه هم از سوی هیأت ایرانی رد شد به گزارش نامه نیوز منابع رسانه ای غ50 درصد مردم خبر ندارند! (کاریکاتور)
وزیر بهداشت ۵۰ درصد مردم خبر ندارند که دچار پرفشاری خون هستند وزیر بهداشت ۵۰ درصد مردم خبر ندارند که دچار پرفشاری خون هستند منبع خبر آنلاینیکشنبه ۴بهمن۱۳۹۴امام جمعه چرام: انتخابات، نمونه بارز مردم سالاری دینی است
امام جمعه چرام انتخابات نمونه بارز مردم سالاری دینی استامام جمعه چرام گفت مردم با انتخابات میتوانند مستقیم و بدون دخالت نماینده شورا و رئیس جمهور را انتخاب کنند و این نمونه بارز مردم سالاری دینی است به گزارش خبرگزاری فارس از چرام حجتالاسلام جعفر طزری ظهر امروز در نشسمردم افغانستان؛ قربانی جنگ های درون گروهی طالبان
پایگاه خبری علت – به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان حوادث اخیر در افغانستان چون سقوط شهر قندوز به دست طالبان ظهور گروه تروریستی داعش به تاخیر افتادن گفت وگوهای صلح بین دولت افغانستان و طالبان ادامه بحران های مالی اختلاف ها بر سر جانشینی طالبان می تواند سبب تشدید هرج-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها