واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كسي حواسش به ماركوس نبود!
وقتي رئيسجمهور روحاني، در موزه شهرداري رم(!) كنار نخستوزير ايتاليا و زير سايه اسب ماركوس آئورليوس نشست تا كنفرانس خبري بدهد، سرگشتگي زايدالوصفي در ميان ايرانيان غيور افتاد كه چرا قراردادهاي ما با ايتاليا بايد كنار سم اسب امپراطور روم باشد كه زماني در حمله به ايران ارتش اشكاني را شكست داد و بخشي از ايران را جدا كرد؟!
نویسنده : محمدصادق عابدینی
اين سرگشتگي بهجز يكي دو مورد واكنش از سوي حاميان دولت، پاسخي نداشت و جوانان ايراني تا روز بعد و درست زماني كه حسين فريدون، برادر رئيسجمهور به جاي دقت روي اين موضوعات مشغول سلفي گرفتن در كلوسئوم بود، به اوج خود رسيد. حال آنكه نام خود را از «فريدون شاهنامه فردوسي» گرفته كه برخي او را همان كوروش يا ذوالقرنين مذكور در قرآن ميدانند، جز چند عكس سلفي با فاتحان ايران و حسرتي براي مردم ايران، چيزي در ترك ايتاليا باقي نگذاشت.
عكس مشترك رئيسجمهور روحاني با نخستوزير ايتاليا در كنار مجسمه مردي اسب سوار، اولين تصويري بود كه از نشست خبري دكتر روحاني با ماتئو رنتسي منتشر شد. هويت اين مرد رومي در اكثر اخباري كه از اين نشست منتشر شده مجهول باقي مانده بود. در عوض رسانههاي طرفدار دولت روي مسئله پوشاندن مجسمههاي برهنه رومي تأكيد ميكردند و آن را نشانه احترام دولت ايتاليا به هيئت ايراني عنوان ميكردند ولي انتشار مطالبي در شبكههاي اجتماعي درباره مرد رومي باعث شد تا اعتراضها نسبت به حضور رئيسجمهور در كنار مجسمه آغاز شود.
آن رومي كيست؟
حسين دهباشي كه زماني از طرفداران سرسخت دولت و اكنون از جمله منتقدان كابينه روحاني به شمار ميرود، در يادداشتي در فيسبوك نوشت: «اطمينان دارم كه رئيسجمهور ميهندوستي چون آقاي دكتر روحاني بعداً بسيار رنجيده اما يعني مشاوران فرهنگي و رسانهاي ايشان نيز سواد و حواساش را نداشتهاند؟ كه لحظهاي ترديد كنند در انتخاب بيسابقه محل موزه Capitoline شهرداري رم براي برگزاري جلسه رسمي رؤساي دو كشور و امضاي انبوهي از پيمانهاي تفاهم؟ آن هم در سايه مجسمه و زير سم اسب «ماركوس آئورليوس آنتونيوس» كه ايرانيان را در عصر پارتيان و سلسله اشكاني به سختي شكست داده و مغلوب خود ساخته»
گويا مجسمه مرد ريشوي رومي با قيافه عبوس كسي نبود جز «ماركوس» كه احتمالاً تا پيش از انتشار اين يادداشت كمتر در ايران شناخته شده بود. اما سفارت ايران در رم و دستگاه ديپلماسي ايراني آيا نسبت به شناخت لوكيشني كه رئيسجمهور در آن قرار است سخنراني داشته باشد، نبايد حساسيتي داشته باشند؟
نقشه ايتاليايي
از سوي ديگر كارشناسان سياسي معتقدند كه ايتالياييها از قرار دادن محل نشست زير مجسمه «ماركوس» اهداف سياسي از جمله تحقير ايران داشتهاند. ماجرا وقتي جالبتر ميشود كه ماركوس سوريه را از دست ايران خارج كرده بوده و اكنون بحث حمايت ايران از دولت سوريه بحث سياسي داغي به شمار ميرود.
«ماركوس» البته به همين هم رضايت نداده و با لشكرش به تيسفون پايتخت اشكانيان حمله ميكند و آنجا را نيز به تصرف در ميآورد.
به نظر ميرسد در زماني كه غربيها براي تحقير ايرانيان از حيلههاي كثيفي مانند افسانه سرايي در «300» استفاده ميكنند، چهره عبوس «ماركوس» تا به حال كشف نشده باقي مانده بود و انگار نشست مشترك رئيسجمهور و نخستوزير ايتاليا زير اين مجسمه تازه باعث شد هم در ايران چهره يك دشمن قديمي ديده شود و هم معرفي خوبي باشد براي صهيونيستهاي هاليوود كه براي فيلمهاي بعدي كه احتمالاً براي تخريب چهره كشورمان توليد خواهند كرد از قيافه عبوس «ماركوس» يك ابرقهرمان بسازد.
اگر ما بخواهيم تلافي كنيم!
در عرف و رسم تشريفات ديپلماتيك موضوعي به نام رفتار متقابل وجود دارد. در اين عرف تلاش ميشود پذيرايي و اهداي هديه در ديدارهاي متقابل تكرار شود. در اين شرايط اگر قرار باشد هيئتي ايتاليايي در عاليترين سطح به ايران بيايد و ايرانيها هم بخواهند سابقه شكستهاي پياپي روميها از ايرانيان را به آنها يادآور كنند چه بايد كرد؟ براي پاسخ به اين سؤال بهتر است به بيانات مقام معظم رهبري رجوع كنيم. رهبر انقلاب در سفر به استان فارس و در بين مردم اين خطه از كشورمان ميگويند: «يك نفرى براى من نقل ميكرد، ميگفت رفته بوديم يونان؛ ما را به مراكز گردشگرى گوناگون ميبردند و آنها را به ما نشان ميدادند؛ از جمله به نقطهاى بردند، گفتند اينجا همان جايى است كه سپاهيان ايرانى آمدند اينجا، از ما شكست خوردند. مردم را به يك بيابان خالى ميبرند و نشان ميدهند كه اينجا آنجايى است كه ايرانىها در آن دوره لشكركشى كردند و در اينجا شكست خوردند. يك فضاى خالى را نشان ميدهند، يك مادههاى تاريخى را با يك فضاى خالى اثبات ميكنند. خوب، اينجا نزديكى كازرون – آنطورى كه شنيدم - مجسمه «والرين» هست، امپراتور روم كه زانو زده در مقابل پادشاه ايران. خيلى خوب، اينجا را برويد نشان بدهيد؛ اين به آن در! اين همه نقاط مثبتى كه ميتواند گذشته ما را نشان بدهد.»
نشانه عجز روم كه نماد قدرت غرب در گذشته به شمار ميرفته است ميتواند محل خوبي براي انجام عرف ديپلماتيك باشد.
در ضمن ميشود پيشنهاد داد مجسمهاي از سورنا سردار بزرگ ايراني كه«كراسوس» امپراتور رومي را شكست داد و ارتشش را منهدم كرد ساخته شود و براي يادآوري تاريخ به هيئتهاي غربي نشان داده شود. البته به اين شرط كه اين مجسمه به سرنوشت مجسمه آريوبرزن دچار نشود!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۱:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]