واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
سقوط سن خشونت و خودکشی
وقتی خبرگزاریها در لیست خبرهای داغ خود مینویسند: «خودکشی دانشآموز ۱۳ساله کرمانشاهی در مدرسه» آن هم با روش دارزدن که یکی از وحشتناکترین روشهای اقدام به خودکشی است، باید برای این جامعه نگران شد.
مانلی فخریان در شهروند نوشت: یکی از غمانگیزترین و دردناکترین تیترهای خبری میتواند مرگ یک نوجوان باشد. حالا این مرگ اگر به شکل غیرعمد رخ بدهد، شاید بتوان توجیهی برای آن پیدا کرد اما وقتی خبرگزاریها در لیست خبرهای داغ خود مینویسند: «خودکشی دانشآموز ۱۳ساله کرمانشاهی در مدرسه» آن هم با روش دارزدن که یکی از وحشتناکترین روشهای اقدام به خودکشی است، باید برای این جامعه نگران شد.
نوجوانی یعنی سنی که بچهها تازه مرحله بلوغ را رد کردهاند یا با آن سروکله میزنند و میخواهند دنیا را بهتر بشناسند. به دنبال تجربههای جدید میروند و دوست دارند با خانوادههایشان فرق داشته باشند.
اینجاست که سختترین کار پدرومادرها شروع میشود، جایی که باید هم برای خطرکردن و به خطا رفتن بچههایشان ترمزهای قوی داشته باشند و هم باید بتوانند آزادیهای آنها را تا حد امکان سلب نکنند. یکی از دشوارترین مراحل رشد کودک در این سن است. آمار مرگومیر و خودکشی در بین نوجوانان به دلیل ناآگاهی والدین بسیار بالاتر از حد مجاز است. این آمار میتواند در نقاط مختلف دنیا متغیر باشد.
اما بالارفتن این عدد درکشورهای درحال توسعه مثل ایران و کشورهایی که محدودیت، دغدغه اصلی خانواده برای بچههاست این فجایع روز به روز بزرگتر میشود تا حدی که یک پسربچه میتواند درچند دقیقه و زمانی که مادرش در مدرسه حضور داشته دست به چنین کاری بزند. او از دانشآموزان خوب مدرسه بوده و هیچ مشکل درسی نداشته است.
سوال اصلی اینجاست که چه چیزی میتواند یک پسربچه درحال رشد و در سن شیطنت را وادار به چنین کاری بکند. این اتفاق و خبرهایی مشابه آن نشان میدهد که جامعه ما درحال پوست انداختن به بدترین شکل ممکن است، این نکته به ما هشدار میدهد که خشونت در بین بچهها درحال رشدکردن است. درشرایطی که دنیا به سمتی میرود که از والدین میخواهند بچههای زیر ٢سال اصلا نباید صحنههای خشونتدار در تلویزیون ببینند، درکشور ما کشتن یا کشتهشدن بین بچهها تبدیل به یک بازی روانی شده که شاید خودشان هم نمیدانند چه کار میکنند.
شاید هنوز تعریف درستی از مرگ و خودکشی ندارند و به چشم یک تجربه به آن نگاه کردهاند اما اگر کمی به عقب برگردیم، تصویر اعدامهای وسط خیابان، بچههایی که برای دیدن این صحنهها به آنجا رفته بودند، به وضوح در ذهن همه ما میآید. این یکی از بدترین روشهای مجازات است که میتواند به سادگی در روح بچهها اثر منفی بگذارد و اساسا آنها را با واژه اعدام و این شکل از مرگ آشنا کند.
گناه این بچه این نیست که توانسته خودش را دار بزند، بلکه مشکل اینجاست که ما با روشهای غلط تربیتی و آگاه نکردن بچهها از خیلی مسائل پیشرویشان برای آنها راه نزدیکشدن به خشونت را باز میکنیم. درحقیقت ما با یکی از تلخترین مباحث پیچیده روانشناسی روبهرو هستیم که در آن زنگ خطر برای پایین آمدن سن خشونت به صدا درآمده است. وقتی آلت قتل در دست جوانها بچرخد و آنها به راحتی خود را از بین ببرند، پس این جامعه در سراشیبی بدی گرفتار شده است. باید کمی آگاهانهتر جلو رفت.
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]