واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: جامعه از هنر دور شده است
هنر واژهاي كه با فرو رفتن در تار و پود آن ميتوان به فرهنگ و تمدن قوي ملل مختلف در عرصه جهان دست يافته و ناظر و شاهدي بر عمق، قدرت و غناي آن از وجوه مختلف بود.
نویسنده : پريناز مهرابي*
هنر واژهاي كه با فرو رفتن در تار و پود آن ميتوان به فرهنگ و تمدن قوي ملل مختلف در عرصه جهان دست يافته و ناظر و شاهدي بر عمق، قدرت و غناي آن از وجوه مختلف بود. دانشي كه از ابتداي شكلگيري تمدن بشر و از دوران زندگي انسانهاي غارنشين تا اعصار و دورههاي آينده، پيشرفت بسزاي آن قابل مشاهده است. هنر، گستردگي و كولهباري است كه از تمدن و تجربه ميليونها انسان در عرصههاي مختلف در جهان جمع آوري شده ولي در عين حال ميتوان از هر سبك و شيوه هنري احساسات و تفكراتي با منشأ مشترك و نظرات شبيه به يكديگر به دست آورد. در حقيقت به واسطه همين دانش هنري، بسياري از افراد به يكديگر پيوند خورده و انگار نوعي همذاتپنداري عميق بين خصوصيات روحي و حتي فردي آنها شكل گرفته است، اما سؤال اساسي كه در اين ميان مطرح ميشود حلقه معيوب و گم شده هنر در جامعه ما ايرانيهاست.
به راستي هنري كه از زمان شكلگيري تمدن بشر، همگام و مكمل احساسات او بوده است كجاست؟ انگار جامعه و آدميان از هنر دور شدهاند. هنري كه به شاخهها و اقسام متعددي تقسيم شده و در هر كجا علاقهمندان و طرفداران خود را دارد. هنرهايي همچون تهذيبكاري، نقاشي، طراحي، و...
نكته حائز اهميت در اين جريان متفقالقول بودن تمامي اين اقشار بر سر اين قضيه است كه هنر و ابعاد گسترده آن راهي روشن براي تعالي بشر و حتي گام برداشتن در مسير كمال و رشد در مسير زندگي است. در واقع يك هنرمند با استفاده از ايدههاي انتزاعي و خلاقانه ذهن خود ميتواند طبيعت جامعه و تمام مصداقهاي عيني و ذهني را كه در جامعه و اطرافش مشاهده ميكند و تأثيرگذار ميداند به منصه ظهور برساند.
در واقع هنر نوعي از دانش است كه از اعماق روح لطيف بشر و حتي از غريزه و فطرت بشر سرچشمه گرفته و نمايانگر آن است. حتي ميتوان گفت مجموعه آثار هنري هر هنرمند نيز ميتواند نشانه و شاهدي بر اين مدعا باشد. مثلاً هنرمندي كه از نقاشي در دوره هنر مدرن استفاده ميكرد با استفاده از ذهن و ابزار خلاقانه خود، با الهام گرفتن از طبيعت، اين حلقه گم شده را در ذهن و روح بشر بيدار ميكرد. در حقيقت لحظهاي سكوت و آرامش را در اعماق روح و جان افراد به آن القا ميكرد يا افراد را درگير تفكر و تمركز براي كشف و جستوجوي مفاهيم پنهان در آن وا ميداشت. اما در دوران امروزي و هنر پست مدرن شاهد ديجيتالي شدن و ايجاد طرحهاي گرافيكي و رواج كپي از آنها شدهايم. اين ميتواند يك بعد از همان مشكلي باشد كه آن را طرح كرديم. پس در حقيقت هنر و رواج آن در سطح جامعه ارتباط مستقيمي با روحيات، خلقيات و افكار بشر دارد و شيره وجودي و روح هنري هر اثر ميتواند نمادي از شخصيت و منش و افكار آن هنرمند را به نمايش بگذارد.
مثلاً دسته ديگري از هنرمندان قصد دارند با ايجاد جذبه و كشش در آثار هنري خود شعلهها و جرقههاي معنويت و روانه شدن به سوي راه حق را نشان دهند و در اعماق وجود مخاطب او را به تفكر درباره سؤالات اساسي در مورد هستي و يا پديد آورنده جهان بكشانند. در حقيقت هر هنرمندي از ارائه و خلق اثر هنري دستساز خود به دنبال نشان دادن زيبايي و جمال و آشكار كردن ابعادي از حقيقت است. به قول موريس مترلينگ، نويسنده، شاعر و فيلسوف بلژيكي خداوند وقتي همه اشيا را ساخت به انسان رسيد و به انسان كه رسيد از خلقت دست كشيد و آن را به خود انسان واگذاشت.
در حقيقت جاده هنر ميتواند راهي به عنوان يكي از شاهراههاي اساسي تفاوت انسان با ساير موجودات باشد. نشانهاي غني و پراهميت از نيروهاي خارقالعادهاي كه خداوند به بشر اعطا كرده است. مثل قدرت تفكر، اختيار، خلاقيت كه با كنار هم قرار دادن اين استعدادها و پتانسيلها ميتوانيم بشر را به درجه اعلاي شكوفايي نزديكتر سازيم. پس شاهد آن هستيم كه از ازل تا ابد هنر در دسترس بشر بوده و او نيز به منظور خدمتگذاري در برابر آن قدعلم كرده و همت گماشته است. هنر اصيل هدفي جز هدايت و راهنمايي بشر به فطرت راستين و حقيقتجو و صلحطلب بشر ندارد، اما جاي بسي تأسف است كه جامعه امروزي از آن فاصله گرفته است. البته شاهد اين جريان نيز هستيم كه گاهي عدهاي از افراد منفعتطلب قصد دور كردن هنر از جاده اصلي و اهداف آن را دارند ولي باز ميبينيم كه ابعاد مختلف بشري هنر را از اين منجلاب بيرون ميكشد و در اكثر مواقع فطرت و خصلت صلحطلب و آرامش جوي بشر به دنبال سعادت، رشد و شناخت خويشتن در آثار هنري است.
*كارشناس فرهنگي
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]