تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 17 دی 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1851484633




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ازدواج با جبار مرا به ایستگاه آخر رساند!!!(عجیب اما واقعی)


واضح آرشیو وب فارسی:یزد فردا: یزدفردا"سرویس اجتماعی"خبرهای پلیسی"محمدمروتی "وقتی مامور ایست و بازرسی وارد اتوبوس شد یک حسی بهم می گفت این ایستگاه آخر هست الان متوجه می شه که با خودم مواد حمل می کنم. به گزارش واحد دریافت پایگاه خبری یزدفردا " مامور جوان از من که رد شد نفس راحتی کشیدم ولی ناگهان پلیس جوان با اشاره انگشت از من خواست با وسایلم از اتوبوس پیاده بشم؛ رنگم مثل گچ سفید شده بود، می دونستم به همراه داشتن یک کیلو هروئین حکمش اعدامه. وقتی مامور زن، لوازم داخل کیفم رو می­گشت فقط نگاهم به دستش بود، خدا کنه متوجه نشه، خدا کنه متوجه نشه، ولی وقتی جعبه­ های بیسکویت رو به اون پلیس جوان نشون داد و بهش گفت جناب سروان به نظرم وزن این جعبه های بیسکویت غیر طبیعی هست. پلیس جوان مثل برق جعبه ها رو گرفت و با دقت خاصی بازش کرد و بسته های هروئین یکی پس از دیگری از جعبه بیرون می افتاد سردی دستبند که روی مچ دستم حس کردم فهمیمدم اینجا آخر خط است. در آخر خط خیلی از چیزهایی که قبلا برایت مهم نبوده است مهم می شود و برای یک لحظه می خواهی عقربه زمان بایستد و برای ساعاتی به عقب برگردد و بتوانی سرنوشت خود ساخته خود را تغییر دهید و فرصتی پیش می آید تا به قصه زندگی خود گوش دهی . من افسانه در یکی از روستاهای شهرهای مرزی کشور در یک خانواده پر جمعیت 10 نفره به دنیا اومدم . چهارده سال بیشتر نداشتم و علیرغم میل باطنیم که دوست داشتم درس بخوانم از ترس کتک های پدرم با جبار که اصالتاً ایرانی نبود ازدواج کردم . همان اوایل زندگیم با "جبار" متوجه شدم که اون فردی معتاد و کارش قاچاق و حمل موادمخدر است اما از ترس "جبار" و پدرم جرات اعتراض نداشتم . 15 سال بیشتر نداشتم که صاحب فرزند دختری شدم . وقتی بعد از زایمان سختی که داشتم از بیمارستان شهر مرخص شدم خبر دستگیری "جبار" را به من دادند . به زندان رفتم و با جبار ملاقات کردم . جبار از من خواست بسته ای که داخل باغچه خانه و زیر درخت چال کرده بود را درآورم و شب به مردی که خودش را "مختار" معرفی می کنه و از دوستاش هست تحویل دهم . شب وقتی خواستم مواد رو تحویل مختار بدم پلیس من و مختار رو دستگیر کرد و بعلت حمل و نگهداری مواد مخدر پنج سال از بهترین لحظات عمر و جوانیم رو در زندان گذروندم . از زندان که آزاد شدم هیچ خبری از جبار و دخترم نبود . هر چه دنبالشون گشتم کمتر به نتیجه رسیدم ، دو ماه بعد یک روز یکی از دوست­های جبار به سراغم آمد و گفت جبار با دخترت الان تهران هستند و جبار پیغام داده تا سوار اتوبوس بشی و این ساک رو با خودت ببری و اونجا تحویلش بدی . شک نداشتم داخل ساک موادمخدر است . اول قبول نکردم ولی برای دیدن دخترم چاره ای جز قبول کردن نداشتم . ساک رو داخل خونه آوردم و باز کردم چند دست لباس و سه چهار بسته بیسکویت بیشتر داخل ساک نبود، یکی از بسته های بیسکویت رو باز کردم و متوجه شدم داخل بسته های بیسکویت پاکت­های هروئین جاسازی شده است. داخل زندان افرادی که به خاطر حمل و نگهداری هروئین حکم اعدام براشون صادر شده بود رو دیده بودم و مطمئن بودم اگر دستگیر بشم با این مقدار هروئین حتماً اعدام می شم . اما چاره ای نبود باید ساک رو با خودم می بردم . به خدا از هر ایست و بازرسی که رد می شدم صد بار "می­مردم" و زنده می شدم تا بالاخره اردکان آخرین ایستگاه مسافرت و زندگیم شد، با اینکه می دونم اعدام می شم آرزویی جز دیدن تنها فرزندم رو ندارم . ت افراد آنلاین این خبر


یکشنبه ، ۴بهمن۱۳۹۴


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: یزد فردا]
[مشاهده در: www.yazdfarda.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن