تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):درگذشت عالم مصيبتى جبران ‏ناپذير و رخنه ‏اى بسته ناشدنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816918755




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

از نام‌گذاری میدانی به‌نام مشفق تا یادها و خاطره‌ها


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سه‌شنبه ۲۹ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۷




1453187837801_20160118185112-023.jpg

در بزرگداشت مشفق کاشانی، از ویژگی‌های شعری و شخصیتی این شاعر فقید سخن گفته شد. همچنین از نام‌گذاری میدانی در منطقه 17 تهران به نام او خبر داده شد. به گزارش ایسنا، در مراسم بزرگداشت مشفق کاشانی که در نخستین سالگرد درگذشت این شاعر پیشکسوت، 28 دی‌ماه در حوزه هنری برگزار شد، عبدالحسین مختاباد، هنرمند موسیقی و آواز و عضو شورای شهر تهران که آثار زیادی را با شعرهای مشفق کاشانی به مخاطبانش عرضه کرده است در سخنانی گفت: ارادت من به استاد مشفق به دهه 60 برمی‌گردد و از همان زمان در شورای شعر و ترانه برای ایشان زحمت‌های زیادی به بار می‌آوردم. وی افزود: ایشان لطف ویژه‌ای به من داشتند و در چند اثری که با اشعار ایشان ساختیم خودشان بزرگوارانه شخصا با من تماس گرفتند و گفتند از اینکه این اشعار را به این خوبی خوانده‌اید از شما تشکر می‌کنم. مختاباد خاطرنشان کرد: این بزرگان مانند نخ تسبیح می‌مانند که گروهی را دور هم جمع می‌کنند. وقتی نخ تسبیح از بین برود آن جمع هم پراکنده می‌شوند؛ درست مانند نقش پدر و مادر خانواده که به بهانه دیدن آن‌ها بچه‌ها دور هم جمع می‌شوند. وقتی این‌ بزرگواران را از دست می‌دهیم آدم احساس بی‌پناهی و تنهایی می‌کند. این عضو شورای شهر اظهار کرد از مدت‌ها پیش به این فکر بودیم که خیابانی را در محل زندگی این بزرگوار به نام ایشان به ثبت برسانیم ولی از آنجا که معلوم نیست خانواده این بزگوار تا چه زمانی در آن محله ساکن هستند و ممکن است آن خانه‌ بازسازی شود تصمیم گرفتیم نام یک میدان را در منطقه 17 تهران به نام ایشان ثبت کنیم و خوشبختانه این اتفاق افتاد و تصویب شد. او با بیان اینکه این میدان در نزدیکی میدانی است که به نام سپیده کاشانی نام‌گذاری شده، افزود: فکر کردیم که میدان ماندگارتر از خیابانی است که خانه استاد در آن واقع شده است. ضمن اینکه مصوب کردیم بوجه‌ای برای ساخت تندیس استاد مشفق اختصاص یابد تا آن را در این میدان نصب کنیم. مختاباد پس از سخنانش قطعه‌ای از شعرهای مشفق کاشانی را به صورت تصنیف‌خوانی اجرا کرد.

بزرگداشت مشفق

عباس‌ براتی‌پور هم در این مراسم با بیان اینکه "بیش از 30 سال بود که با استاد مشفق حشر و نشر داشتم" گفت: یکی از خاطرات من از ایشان به جلسات شعر در بیت رهبری برمی‌گردد. در سال‌های گذشته شاعران روی زمین می‌نشستند، در یکی از این جلسات با توجه به حال استاد مشفق مقام معظم رهبری به ایشان گفتند می‌خواهید صندلی برای شما بیاوریم تا روی آن بنشینید؟ استاد گفتند نه مشکلی ندارم. اما از آن سال به بعد مراسم‌ طوری برگزار شد که همه شاعران روی صندلی می‌نشستند و به نوعی استاد مشفق بانی خیر شدند تا شاعران روی صندلی بنشینند. این شاعر اظهار کرد: تخلص مشفق واقعا برازنده این شاعر بزرگوار بود. ایشان مهربانی عجیبی داشتند و ما ابتدا تصور می‌کردیم فقط با ما مهربانی می‌کنند اما بعدا متوجه شدیم که خیر، این بزرگوار با همه مهربان هستند و ویژگی ایشان فراگیر است. براتی‌پور در ادامه گفت: استاد زمانی من را نوازش کردند، برای من یک رباعی گفتند و من هم در پاسخ یک رباعی برای ایشان سرودم. وی در پایان غزلی را که برای مشفق کاشانی سروده بود خواند. فرزند مشفق کاشانی نیز به ذکر خاطراتی از پدرش پرداخت و گفت: یکی از ویژگی‌های پدرم این بود که ایشان هیچ‌وقت به زندگی دیگران حسرت نمی‌خورد. متاسفانه این مشکلی است در زندگی‌های امروزه ما ایجاد شده است. او اظهار کرد: رودکی سمرقندی قرن‌ها پیش این موضوع را به شعر درآورده بود و اگر نسل جوان ما به سرمایه‌های فکری و فرهنگی خودمان رجوع کنند واقعا ما از این نظر چیزی کم نداریم. کی‌منش خاطرنشان کرد: مطالعه میراث فرهنگی ما از جمله قرآن و احادیث و کتاب‌های ادبی اخلاقی می‌تواند نیازها و کمبودهای ما در زندگی کنونی را جبران کند. در حدیث از امامان ما هست که در مسائل مادی به زیردستان خودتان نگاه کنید و در موضوعات معنوی به بالادستی‌های خود بنگرید. استاد مشفق واقعا این ویژگی را داشتند. وی خاطره‌ای از سرودن یک رباعی و بردن آن نزد پدرش را تعریف کرد و گفت: پدرم وقتی رباعی‌ای را که من ساخته بودم دید، گفت پسرم پدرت شاعر شده بس است، تو برو همان فیزیک را بخوان! همچنین سیدمحمد حسینی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، در این مراسم گفت: یکی از توفیقات من در دوره مسئولیتم در وزارت ارشاد آشنایی بیشتر با اهالی فرهنگ و هنر و ادب بود. این سعادت را داشتم که در جلسات متعدد شعر شاعران حضور پیدا می‌کردم و هر چه بیشتر با استاد مشفق کاشانی آشنا شدم. وی ادامه داد: حسن ختام مسئولیت من در این وزارتخانه برگزاری مراسم نکوداشت استاد مشفق بود که در روزهای پایانی مسئولیتم برگزار شد. وقتی برگزاری این مراسم را به مقام معظم رهبری اطلاع دادیم ایشان بسیار خوشحال شدند و تایید کردند. حسینی مشفق را مایه دلگرمی شاعران خواند و گفت: ایشان با اینکه در آستانه 90 سالگی بودند در جلسات شعر شرکت می‌کردند و با حضور و فعالیت‌شان به شاعران دیگر دلگرمی می‌دادند. او به سابقه فعالیت‌های ادبی این شاعر فقید اشاره کرد و گفت: ایشان در سن 17 سالگی از 12 بند محتشم استقبال کردند و این می‌تواند الگوی کار شاعران جوان ما قرار بگیرد. ایشان همچنین با بزرگان ادب فارسی همنشین و همصحبت بودند ولی این‌ها باعث نشد که خودشان را یگانه دهر بپندارند و همواره محترمانه و متواضعانه با دیگران رفتار می‌کردند. وزیر سابق ارشاد توضیح داد: یکی دیگر از ویژگی‌های مهم استاد مشفق این بود که ایشان به وقایع پیرامون خودشان توجه نشان می‌دادند و نسبت به این اتفاقات تعهد داشتند. از آن شخصیت‌هایی نبودند که در برج‌عاج بنشینند و به دردها و آلام مردم بی‌توجه باشند. ایشان در دوران طاغوت و حتی زمانی که دوره اختناق بود، در شعرشان تعهد هنرمندانه داشتند و اعتراضات خود را ولو در لفافه بیان می‌کردند و در خاطراتشان هست که یک بار به خاطر سرودن یک بیت شعر ساواک از ایشان بازخواست کرده بود. حسینی با بیان اینکه "استاد مشفق با علمای همعصر خودش ارتباط داشت" افزود: شعرهایی که ایشان برای انقلاب و همچنین در وصف پیامبر (ص) و ائمه طاهرین (ع) سروده‌اند نشانگر دغدغه‌ها و ارزش‌های انسانی و دینی شخصیت خود ایشان است. محمدعلی بهمنی هم در این همایش اظهار کرد: من شاگرد همیشه شعر بوده و هستم و مکتبخانه استاد مشفق را از هر جایی بیشتر دوست داشتم. این شاعر ادامه داد: استاد مشفق علاوه بر استادی در حوزه شعر واقعا آموزگار زندگی برای من بود. آموزگار چگونه بودن و چگونه زیستن برای من بود. اما من هنوز نتوانسته‌ام شاگرد لایقی برای او باشم و امیدوارم روزی این لیاقت را پیدا کنم. بهمنی با بیان اینکه "جای استاد مشفق هم خالی است، هم نیست" گفت: او در قلب‌های همه شما جا دارد که درک درونی‌ای از استاد مشفق دارید. اما با این‌حال وقتی صبح به صبح به شورای شعر وزارت ارشاد می‌رویم به عکس او که نگاه می‌کنیم حسرت می‌خوریم که چرا ایشان ما را تنها گذاشتند. این شاعر سپس غزلی را که برای مشفق کاشانی سروده بود برای حاضران خواند که مطلعش این بود: «درک زمانت را زبان بودی/ تفسیری از فهم زمان بودی». در ادامه این همایش حسین آهی که مدت‌ها با مشفق کاشانی همکاری و همنشینی داشته است، در سخنانی کوتاه گفت: زمانی این سعادت نصیب من شد و این افتخار را پیدا کردم که برای استاد مشفق کاشانی چند بیت بسازم. این شاعر افزود: اگر چه همواره خواندن شعر در جمع برای من کار دشواری بوده و همواره از این مسئولیت سر باز زده‌ام اما می‌خواهم در این مراسم این شعر را برای شما بخوانم. او قصیده بلندی را که در وصف مشفق کاشانی با مطلع «ای از همای هنر یافته پادشاهی/ بر بی‌همانندی‌ات داد هر کس گواهی» سروده بود خواند. علی انسانی هم که از دوستان مشفق کاشانی بود در این مراسم گفت: من همواره شرمنده مهربانی‌های این عزیز بودم. مرحوم حسن حسینی می‌گفت به بعضی‌ها راحت می‌توان گفت استاد و من فکر می‌کنم استاد مشفق از این دسته آدم‌هاست. این شاعر و ذاکر اهل بیت (ع) افزود: من از پیش از وقوع انقلاب زیر سایه ایشان بودم و در انجمن‌های مختلفی ادبی خدمت ایشان شرفیاب می‌شدم و با ایشان حشر و نشر داشتم. وی ادامه داد: ایشان از همان دوران شخصیت محبوب و مهربان و محجوب بودند. به طور کلی می‌توانم بگویم شخصیت ایشان یک شخصیت شاعرانه بود. انسانی در ادامه گفت: سال گذشته بعد از وفات ایشان تحت تاثیر قرار گرفتم و شعری برایشان سرودم تا برای این بزرگمرد ماندگار شود. وی سپس شعرش را با مطلع «غزل نداشت رفیقی شفیق‌تر از تو/ چه مشفقانه در این ره زدی قدم مشفق» خواند.سپس بیت‌هایی از صائب را به صورت آواز برای حاضران خواند. در ادامه این مراسم غزل تاجبخش که محفل ادبی غزل را در خانه‌اش برگزار می‌کند، گفت: جناب مشفق بسیار فروتنانه و متواضعانه به خانه کوچک ما می‌آمدند و پاک‌سیرتانه شعر می‌گفتند و شعر می‌خواندند. ایشان در این دیدارها یک تسبیح به من دادند و من آن را همواره نزد خودم عزیز خواهم داشت. این شاعر ادامه داد: ما یک سال است که پدری مهربان را از دست داده‌ایم. پدری که زندگی او همواره با تواضع وتقوا همراه بود. هر کسی ماجرای از دنیا رفتن ایشان در خانه شاعران ایران را شنیده گواهی می‌دهد که آن ماجرا نمایش یک تواضع کامل بود. رفتن او دستور بود و به جا نهادن این همه آثار گرانقدر از ایشان هم دستور بود. محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری هم در این نشست در مقام میزبان این همایش از حاضران و دست‌اندرکاران این همایش تشکر کرد و گفت: حق استاد مشفق بیش از اینهاست و ما باید سالهای سال برای ایشان برنامه برگزار کنیم چون هیچ گاه نمی‌توانیم فقدان ایشان را فراموش کنیم. سعید بیابانکی نیز در سخنانی بیان کرد: در آموزه‌هایمان بر این باوریم که انسان ها آن گونه می میرند که می زیند. استاد مشفق کاشانی هم شاعرانه زیست و با کلمات زندگی کرد و با کلمات هم از دنیا رفت و نحوه از دنیا رفتن این شاعر، از اتفاقات شگرف روزگار ماست. این شاعر همچنین با بیان اینکه "استاد مشفق پدر مهربان شعر انقلاب و از هسته های اصلی شعر انقلاب بوده است" تاکید کرد: او چند نسل از شاعران را پرورش داد و تخلص «مشفق» کاملا زیبنده نام و زندگی و منش او بود. او طوری مهربان بود و شفقت در او موج می‌زد که بعید می دانم کسی از او رنجیده باشد و خاطره بدی از او در ذهن داشته باشد. بیابانکی در ادامه با بیان خاطره ای افزود: زمانی که در شورای شعر وزارت ارشاد تصمیم گرفته شد نسل جوان هم به اعضا افزوده شوند، ناصر فیض، فاضل نظری، اهورا ایمان و من نیز در جمع این شورا حضور پیدا کردیم. یک روز که نزد استاد رفتیم، ایشان با همان مهربانی همیشگی اش بلند شد و گفت امروز حالم خیلی خوب است؛ چون دیشب یک شعر خوب خواندم و هیچ چیز به اندازه خواندن شعر خوب حال مرا خوب نمی کند. بعد که پرسیدیم چه شعری؟ گفتند یک شعر از خود تو در روزنامه خواندم. وی ادامه داد: این اتفاق برای من بسیار خوشایند بود و می دانم شاعران شاید بسیاری باشند که چنین خاطره های دلنشینی از استاد مشفق داشته باشند. او نوعی بزرگواری داشت که بی شک خاطرات بسیاری در ذهن بسیاری از افراد بر جا گذاشته است. رضا اسماعیلی نیز در این نشست به بیان خاطراتی از مشفق کاشانی پرداخت و گفت: این خاطرات می‌تواند به عنوان آموزه‌هایی برای همه ما در زندگی به کار برود. این شاعر ادامه داد: در جلسات شورای شعر به استاد سر می زدم و جویای حالشان می شدم. هر از گاهی که این دیدارها به تعویق می افتاد، ایشان تماس و سراغ می‌گرفتند و ابراز دلتنگی می کردند. من هر بار شرمنده می شدم که این استاد بزرگوار تماس گرفته و اظهار لطف و مهربانی می کنند و منِ کمترین را دعوت می کنند که در جلسات شورای شعر ارشاد حضور داشته باشم. اسماعیلی همچنین با اشاره به اینکه "استاد مشفق کاشانی نسبت به مشکلات اطرافیانش احساس مسئولیت می کرد" افزود: یک بار که از جلسات شورا باز می گشتیم، استاد گفت شنیده ام یکی از شاعران مشکل مالی دارد، حقوق معوقه چند ماهه ام را که بگیرم، به تو می دهم که به طور ناشناس به خانواده آن شاعر بدهی که در تنگنای مالی زندگی نکنند. وی تاکید کرد: در مراسم بزرگداشتی که برای استاد مشفق برگزار می‌شد، ایشان با همه سختی که از لحاظ جسمانی داشت، بعد از سخنرانی هر شخص می ایستاد و از او تشکر می‌کرد. وقتی به ایشان می‌گفتیم لازم نیست خودتان را به زحمت بیندازید، می گفت وظیفه دارم که عرض ادب کنم. استاد کاشانی اسوه سخاوت، وارستگی و بزرگ منشی و مردمداری بود و از این قبیل خاطرات درباره ایشان زیاد است. اسماعیلی همچنین با ذکر خاطره دیگری ادامه داد: هنگامی که اتفاقات تلخی در جامعه ادبی افتاد و شکافی بین دوستان شاعر ایجاد شد، استاد مشفق می گفت از سخت ترین روزها این است که می‌بینم بین فرزندان ادبی من اختلاف نظر ایجاد شده است. می گفت این درد شدیدتر از دردهای جسمانی من است و بیشتر آزارم می دهد. تا اینکه آقای قزوه بزرگواری کرده و در آن روزها نامه دلجویانه ای نوشت که وقتی آن را به استاد نشان دادم، خوشحال شد و دعا کرد که هرچه زودتر وفاق و همدلی به جامعه شاعران بازگردد. این شاعر با بیان اینکه "استاد مشفق در دل های ما جا دارد" افزود: آثار منتشرنشده ای از استاد مشفق، جدیدترین غزل هایی که در سال های اخیر سروده و فرصتی برای انتشار آن ها مهیا نشده بود، از سوی خانواده ایشان در اختیار ما قرار گرفته که با نظارت استاد حسین آهی این مجلد به دست چاپ سپرده می شود. انتشار این کتاب جزو برنامه این همایش ملی است و انتشارات سوره مهر حوزه هنری این کتاب را در آینده ای نزدیک منتشر می کند. همچنین علیرضا قزوه با اشاره به اینکه "یاد استاد مشفق کاشانی همیشه برای ما تازه است" گفت: او به شهادت آثاری که آفریده و نوشته ها و تذکره های معاصر، چهره برجسته ای در ادبیات معاصر است. او فردی است که پیش از انقلاب با بسیاری از بزرگان حشر و نشر داشته، خودش را تثبیت کرده و در وصف او شعرهای زیادی از بزرگان شنیده ایم. این شاعر و مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری با اشاره به اینکه "منزل استاد مشفق پناهگاه شاعران بزرگ بوده" بیان کرد: مشفق کاشانی فردی است که اخوان ثالث مدت ها با او زیسته است و هنگامی که قرار بوده اخوان را دستگیر کنند، نزد استاد مشفق زندگی کرده و شعری هم برای او سروده است. قزوه تاکید کرد: استاد مشفق نقش برجسته ای در شکل گیری شخصیت شعری سهراب سپهری داشته است. در مصاحبه مفصلی که با استاد مشفق داشتم، خاطره آشنایی با سهراب و کشاندن پای او به سرزمین شعر را تعریف کرد که در یکی از روستاهای کاشان هر دو معلم بودند و روزهایی را با هم می گذراندند. استاد مشفق در جوانی شعرهای مستحکمی می‌گفت و یک بار به سهراب می‌گوید چرا شعر نمی گویی؟ آن ها فاصله سنی زیادی با هم نداشتند اما استاد مشفق، سهراب را به فضای شعر کشاند و جرئت و جسارت شعر سرودن را به سهراب سپهری داد که حالا یکی از قله‌های شعر امروز ماست. مدیر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری با اشاره به "جایگاه والای استاد مشفق کاشانی در ادبیات ایران" گفت: در کشورهای فارسی زبان، نام استاد مشفق به خوبی شناخته شده است و یادم می آید سال هایی که در تاجیکستان بودم، شاعران مشهور او را می‌شناختند و یکی از آن ها به من می‌گفت آرزو دارم به ایران بروم و استاد مشفق کاشانی را ببینم. قزوه در ادامه بر "ویژگی های اخلاقی استاد مشفق کاشانی" تاکید و بیان کرد: بعید می دانم کسی خاطره رنجش از استاد مشفق داشته باشد که یا او از استاد یا استاد از او رنجیده باشد. درواقع، رنجش در فرهنگ استاد مشفق جایی نداشت، او یک مهربانی تام و تمام بود. او برای همه ما و برای شعر انقلاب نقش پدر داشت. این شاعر با اشاره به اینکه "نام استاد مشفق در تاریخ ادبیات انقلاب خواهد ماند" افزود: استاد مشفق از همان بهمن 1357 شعرهای ماندگار سرود و برای بیشتر مناسبت های انقلابی و شخصیت ها و شهدای بزرگ و آرمان‌های شعر انقلاب شعر سرود و کسی نبود که خودش را از قافله مردم جدا کند. او تا همین سال های اخر با وجود اینکه بیمار بود، هنگامی که به دیدن مقام معظم رهبری می رفتیم، با سختی هم شده خودش را می‌کشاند و می آمد و رهبری نیز به استاد مشفق احترام و محبت خاصی داشتند. در بخش پایانی همایش بزرگداشت مشفق کاشانی نوبت به رونمایی از تمبر این شاعر فقید رسید. این تمبر با حضور محسن مومنی شریف، سیدنظام الدین موسوی، محمدعلی بهمنی، عباس براتی‌پور، سیدمحمد حسینی، سعید حدادیان و فرزند مشفق کاشانی رونمایی شد. انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن