واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نظام ارزيابي آموزشي دانشگاه؛ معضلي كه بايد حل شود
يك گزاره معروف در ميان ما، تأكيد بر هوش بالا و سرشار ايرانيان است. سطح هوش ايرانيها از سطح متوسط جهان بالاتر است.
اين مسئله واقعيتي است كه نميتوان آن را انكار نمود. قدر مسلم پيشرفتهاي شگرف علمي موجود در سطح كشور، از موشكي گرفته تا سلولهاي بنيادي و غيره، محصول همين نبوغ و استعداد خاص ايراني بوده است. با اين حال سؤال اين است كه ما چگونه از اين سرمايه عظيم انساني استفاده و آن را هدايت و جهتدهي ميكنيم؟ آيا سطح بازدهي كنوني، سقف ظرفيت نيروي انساني موجود در دانشگاههاي كشور است؟ دانشگاه به عنوان محلي براي به بار نشستن اين استعداد عظيم، چقدر توانسته است در به ثمر نشستن آن نقش ايفا كند؟ يقيناً رصد و رفع مشكلات موجود در نظام آموزش عالي كشور به عنوان يكي از پيشزمينههاي بهرهگيري مؤثرتر از ظرفيت نيروي انساني موجود در كشور مطرح خواهد بود. در اين مسير بررسي نظام ارزشيابي موجود در دانشگاهها و كاستيهاي مربوط به آن، از اولويتي مضاعف برخوردار است. چه اينكه برآيند هرآنچه در دانشگاه آموخته ميشود، نهايتاً قرار است با متر و خطكش مربوط به اين نظام ارزشيابي بررسي و طبقهبندي و عملياتي شود. واقعيت آن است كه نظام ارزشيابي موجود در دانشگاههاي كشور نه تنها به روز، علمي و كارآمد نبوده كه بسيار خشك و غيرمنعطف است و توانايي سنجش دقيق آموختهها و مهارتهاي دانشجويان را ندارد. نتيجه اين روند توليد سالانه تعداد زيادي مدارك تحصيلي گنگ و نارسا و در نتيجه افزودن بر شمار بيكاران تحصيلكرده خواهد بود. امروزه در نظامهاي آموزشي جاري در جهان، تعريف آزمون فراتر از يك امتحان كتبي دوساعته است كه متأسفانه در - اكثر- دانشگاههاي ايران اين مسئله كليدي ناديده انگاشته ميشود. از مختصات آزمون در نظامهاي آموزشي امروزي ميتوان به چند وجهي بودن، چند قسمتي و منعطف بودن آن اشاره كرد. با اين وجود ما هنوز هم بر پيگيري شيوهاي قديمي و منسوخ تأكيد داريم! شيوهاي كه طبيعتاً نميتواند تمامي تواناييها و آموختههاي يك دانشجو را در ترازوي سنجش قرار داده و تصوير مناسبي از ميزان تسلط وي بر ابعاد گوناگون مفاهيمِ مورد آزمون ارائه دهد. نظام ارزشيابي كنوني موجود در دانشگاهها به علت تكبعدي بودن، متأسفانه در اكثر رشتهها تنها بر محفوظات دانشجو تأكيد ميكند. در نتيجه دانشجويي موفق خواهد بود كه تنها شب امتحان را خوب خوانده و مفاهيم موجود در جزوه يا كتاب را بهتر به خاطر سپرده باشد! خروجي چنين نظام ارزشيابي نارسايي، طبيعتاً فردي لايق و دانشآموخته نخواهد بود، بلكه افرادي خواهند بود كه مدرك مربوط به آن رشته را از دانشگاه مورد نظر دريافت كردهاند! عدم تأكيد بر مهارتآموزي و سنجش مهارت دانشجويان در زمينههاي مورد آموزش يكي از خلأهاي موجود در اين زمينه به حساب ميآيد. غفلت از زمينههاي پژوهشي دروس ارائه شده را نيز ميتوان يكي از مهمترين خلأهاي موجود در نظام ارزشيابي فعلي دانشگاهها دانست. به اين معنا كه دانشگاه در فرآيند ارزيابي خود، نميتواند زمينه اجراي يك فعاليت عملياتي يا پژوهشي غيرقابل كپي(!) را براي هر دانشجو فراهم نمايد. طبيعتاً در اين بستر، دانشجو به جاي آنكه مهارت مربوط به رشته تحصيلي خود را آموخته و بر مبناي آن ارزيابي شود، بر اساس نمرهاي كه در ازاي جواب دادن به چند سؤال كتبي به دست آورده است، ارزيابي خواهد شد. در نتيجه فارغالتحصيل به فردي گفته خواهد شد كه فاقد تواناييهاي مورد نياز در بازار كار رشته مورد نظر بوده و تنها مدرك مربوط به آن را در دست دارد. متأسفانه نظام ارزشيابي كنوني و موجود در دانشگاهها فوقالعاده تئوري و غير عملياتي تعريف شده است. مسئلهاي كه ميتواند اثرات منفي خود را در مراحلي همچون جذب و ارتقاي اساتيد نيز نشان دهد. چه اينكه عملي شدن فرآيندهاي مذكور نيز با استفاده از نتايج همان ارزشيابيها اتفاق ميافتد و در نتيجه اين دور باطل ادامه خواهد يافت! اما راه چاره چيست؟ واقعيت آن است كه ما بايستي هرچه زودتر با تغيير فرآيندهاي قديمي ارزشيابي دانشجويان، زمينه دخالت فعاليتهاي عملياتي و پژوهشي افراد در ارزيابي آنان را فراهم كنيم. در نظام ارزشيابي جديد طبيعتاً بايد فرآيندي طراحي شود كه امكان مهارتسنجي افراد نيز ميسر باشد. تأكيد يكسويه بر سنجش دانش افراد- آن هم در قالب يك امتحان كتبي يكي- دو ساعته- نه تنها به معناي ارزيابي كامل و دقيق از آموختههاي فرد در يك موضوع خاص نيست، كه ميتواند به معناي گول زدن استاد، دانشجو و همگان باشد! مرور فرآيند دوره دكتري در دانشگاههاي اسپانيا نكات قابل توجهي در اين زمينه خواهد داشت. دوره مذكور پنج سال به طول ميانجامد. بعد از اتمام دو سال ابتدايي و قبوليدر امتحانات، بايد توانايي دانشجو براي پژوهش سنجيده شود و به تأييد استادان دوره دكتری برسد و عنوان پيشنهادي براي پاياننامه پژوهشي مورد پذيرش يكي از استادان قرار گيرد. بدين ترتيب دانشجو ميتواند رسماً پژوهش را آغاز كند. علاوه بر اين، دانشجو در پايان هر سال بايد يك دفاع سالانه از پاياننامه خود انجام دهد. سؤال اين است كه آيا ما هيچ مكانيسمي براي ارزيابي قدرت پژوهش دانشجويان در تمامي مقاطع تحصيلي دانشگاهها تعريف كردهايم؟ به نظر ميرسد در فضاي كنوني، اصولاً اين مسائل مطرح نيست. چه اينكه دانشگاهها به خوبي مشغول صدور مدرك و فارغالتحصيل كردن دانشجويان هستند و همين مسئله به عنوان خوب كار كردن سيستم آموزش عالي كشور در نظر گرفته ميشود! كمااينكه تأكيد يكسويه بر تعداد دانشجويان كشور به عنوان يك افتخار نيز بسيار شنيده ميشود. وليكن آنچه مهمتر از كميت خواهد بود، كيفيت آموزش است! مسئلهاي كه به صورت محسوسي در نظام ارزيابي كنوني دانشگاههاي كشور ناديده گرفته بلكه به فراموشي سپرده شده است!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]