واضح آرشیو وب فارسی:متا ورزش:
متا ورزش- در فوتبال امروز یا شاید هم کل تاریخ، مربیان کمی هستند که بیش از مورینیو خودشان را استاد تحلیل روانی بدانند. اگر شما تازه به این موضوع پی بردهاید که برای مدیریت ستارهها و شخصیت کنونی آنها باید جزو مشاهیر باشید و باشخصیت، مورینیو از مدتها پیش این مفهوم را درک کرده بود. او محور چرخ بود، یک ضربهگیر یا…. همیشه هر جایی که میرود حرف از اوست حتی اگر تیمش بازیکنانی مثل زلاتان ابراهیموویچ یا کریستیانو رونالدو داشته باشد. منتقدان طوری او را به خاطر شخصیت مغرور و با اعتماد به نفس بیش از حدش مورد حمله قرار میدهند که انگار این دو خصلت کلاً چیزهای بدی هستند اما در حقیقت این کار آنها مانند نگاه کردن در یک دوربین شکاری به صورت برعکس است. اوضاع دقیقاً عکس آن چیزی است که آنها میبینند. همین باور است که هر روز مشکلساز میشود. شاید یک حس عدم اطمینان پنهان از واقعیت مربیگری بدون داشتن پشتوانه تجربه بازیگری، سبب شد که مورینیو راه سخت را برای خودش انتخاب کند. وقتی پای حرف آنهایی که برای اولین بار در کنار مورینیو در اینتر یا چلسی کار کردهاند مینشینی در کمال تعجب چیزهایی از فروتنی و تواضع مورینیو میشنوی که باورش سخت است. او در بدو ورودش به استمفوردبریج در سال 2004 خودش را آقای خاص نامید اما در حقیقت او به شیوهای تحسینبرانگیز و ستودنی، کاری کرد که بازیکنانش احساس خاص بودن پیدا کنند. مورینیو به آنها این باور که افرادی بسیاری مهم هستند، اینکه به آنها نیاز دارد و هر کاری در توانش باشد برای دفاع از آنها میکند تا بتوانند کارشان را به نحو احسن انجام دهند، القا کرد و پای حرفش هم ماند. برای مورینیو اما ایفای نقش به عنوان سپربلای بازیکنانش مانند یک شمشیر دولبه بود. زمانی که اوضاع بر وفق مراد پیش نمیرود، شما نمیتوانید دیگران را مقصر جلوه دهید. این همان اتفاقی بود که از زمان بازگشت مورینیو به استمفوردبریج شروع به رخ دادن کرد و حتی در فصل اول هم میشد آن را تشخیص داد. فصل 16-2015 هم زیر سایه یک ابر آغاز شد و حتی بیش از پیش مشخص شد که در چلسی دیگر خبری از معیارها و ارزشهای قبلی نیست. زمانی که شما عملکرد ضعیفی داشته باشید، کنار گذاشته میشوید و زمانی هم که بدرخشید اسمتان بر سر زبانها میافتد، مانند دیهگو کاستا و ادن آزار. الزاماً این مربی نیست که باید به بازیکنانش پایبند بماند. بسیاری از مربیان موفق در طول سالهای اخیر برکنار شدهاند و تغییر کردهاند. این اتفاق زمانی رخ میدهد که شما اساس کارتان را بر پایه صمیمیت و رفاقتی میگذارید که فراتر از رابطه مربی – بازیکنی است، رویکرد با تأثیر متفاوت از باور یک مربی قاطع مانند سرالکس فرگوسن یا هر مربی دیگری مثل روبرتو مانچینی یا لوئیز فانخال که معتقدند هر بازیکنی در تیم قابل جایگزینی است و جایگاهش در تیم تضمین شده نیست. در رابطه مربی – بازیکنی زمانی که پا از حد فراتر گذاشته شود، راهی برای بازگشت وجود ندارد، مثل برگرداندن خمیر دندان به تیوب آن. مورینیو باید به این موضوع پی برده باشد و در عین حال شما نمیتوانید او را برای عمل کردن به آن مقصر بدانید. دیوانگی یک تعریف قدیمی دارد: انجام یک کار تکراری با داشتن انتظار کسب نتایج متفاوت. مورینیو یک کار مشابه را بارها و بارها انجام داده و نتایج خوبی هم گرفته است اما زمانی که شروع به گرفتن نتایج بد کرد، مورینیو هم فرق کرد. مشکل کار او هم این است: تغییرات او، باعث تغییر اوضاع نشد. مهم نیست که او چه کارهایی انجام داد، چون نتایجش بهتر نشدند. در طول این ماجرا بیش از آن چیزی که لازم بود، حواشی و جنجال وجود داشت که تمرکز را از تیم گرفت و در پشت صحنه به تیم ضربه زد. زمانی که چلسی مورینیو را برگرداند، یکسری قوانین واضح وضع کرد: مورینیو در چلسی قرار نبود که قادر مطلق باشد، او فقط میبایست مربی تیم اول باشگاه باشد. به او گفته شده بود که باید با مارینا گرانوفسکایا، مطمئنترین مشاور رومن آبراموویچ از نظر فوتبالی و مایکل امنالو، مدیرفوتبال باشگاه کار کند. این دو نفر در چند فصل گذشته اداره امور چلسی را برعهده داشتهاند و آن را به تیمی با لیست حقوقی قابل مدیریت تبدیل کردند که همزمان با کسب عناوین قهرمانی، درآمدی خالص بدون قطع شدن هم به دست میآورد. تصمیم گیری درباره خرید بازیکنان جمعی شد و دیگر از تماسهای تلفنی ساده با یک ایجنت آشنا برای آوردن بازیکن X خبری نبود. چلسی به مورینیو اعتماد و با او مدارا کرد اما برنامه این باشگاه هرگز تبدیل کردن آقای خاص به سرالکس فرگوسن آبیپوشان غرب لندن نبود. برای مدیران چلسی چیزی به نام مربی دایمی وجود ندارد و آنها میداند که گاهی اوقات مربیان نمیتوانند برای مدتی طولانی در یک تیم کار کنند حتی کسانی که در بازگشت به خانه خودشان را «آقای راضی» معرفی میکنند. مورینیو دلیل نتیجه نگرفتنش را خیانت بازیکنانش میداند اما واقعیت این است که چلسی چارهای جز اخراج او نداشت و اینکه آقای خاص هم باید ریشه اتفاقاتی که در این فصل برایش رخ داده را در رویکردی که خودش داشته، جستوجو کند. گابریله مارکوتی
28 آذر 1394 - 13:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: متا ورزش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]