واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ابراهیمیدینانی:
دل انسان با چه چیز روشن میشود/فرهنگ نتیجه اندیشیدن است
چهره ماندگار فلسفه ایران گفت: دل انسان با نور اندیشه و تفکر روشن میشود، به همین دلیل است که شیخ شبستری در «گلشن راز» دل را به چراغی تشبیه میکند که با نور اندیشه روشن میشود.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، غلامحسین ابراهیمیدینانی (چهره ماندگار فلسفه ایران و عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و معرفت ایران) در برنامه اخیر معرفت (شبکه چهارم سیما) با موضوع «شیخ محمود شبستری» طی سخنانی بیان داشت: شیخ شبستری آثار زیادی دارد، اما از بهترین آنها «گلشن راز» است که در آن اشعاری به صورت عرفانی سروده شده است. وی با اشاره به اینکه عمر شبستری نیز نظیر اشعارش موجز و مختصر اما حکیمانه و پرمحتوا بوده است، افزود: بهتر این است که ما با اندیشه بزرگان کار داشته باشیم تا اینکه بگوییم چطور زندگی کرد و چطور وفات یافت. دینانی اظهار داشت: آغاز «گلشن راز» با زیبایی و با نام خداوند «به نام آنکه جان را فکرت آموخت» همراه است. جان همان نفس ناطقه انسان است که البته یک مقداری جان اعم از نفس ناطقه میشود. یک زمان کسی فکر را به انسان القا میکند، اما بهتر آن است که ذهن را به گونهای بسازیم که خودش تفکر کند. وی با اشاره به اینکه نفس آدمی به حسب ذات میاندیشد که اگر نیاندیشد، منسوخ و بی هویت است، ادامه داد: دل انسان با نور اندیشه روشن میشود به همین دلیل است که شیخ شبستری در گلشن راز دل را به چراغی تشبیه میکند که باید روشن باشد. دل مادامی که به نور اندیشه و تفکر روشن نشود بیاثر است، این روزها خیلی درباره دل صحبت میشود اما مشخص نیست با اندیشه یا بیاندیشه همراه است یا خیر. چهره ماندگار فلسفه ایران با بیان اینکه بدون معنی نمیتوان اندیشید، ابراز داشت: دل میاندیشد و چون میاندیشد به معنی میاندیشد و هویت انسان در اینجا ظاهر میشود. وی با اشاره به جهان امروز که ترکیبی از طبیعت و فرهنگ است، توضیح داد: حیوانات در طبیعت بسیار طبیعی زندگی میکنند، انسان هم در طبیعت زندگی میکند، اما زندگیاش آمیختهای از طبیعت و فرهنگ است، انسان منهای فرهنگ تنها طبیعت است و طبیعت منهای فرهنگ تنها حیوان، نبات یا جماد است، بنابراین انسان این شرایط را دارد که مقداری از طبیعت فراتر برود. دینانی در پاسخ به سؤال خود که آیا فرهنگ از درون طبیعت خارج میشود یا فرهنگ هم خود مانند طبیعت چیز جدایی است، گفت: اگر طبیعت از آن جهت که فقط طبیعت است فرهنگ میآفرید، همه جمادات و نباتات باید فرهنگ داشته باشند، در حالی که اینطور نیست، اندیشه آدمی اگر بدون فکر باشد و با دیگر اندیشهها ارتباط نداشته باشد ضعیف شده و از بین میرود، جانی که تعلیم نبیند در واقع مرده است، بنابراین غذای روح آدمی علم و معرفت است و فرهنگ نتیجه اندیشیدن است. انتهای پیام/
http://fna.ir/JL3WQP
94/09/28 - 10:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]