واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه تعادل: نوسانات نرخ ارز طی سال های پس از انقلاب و به واسطه مشکلات پیش آمده نظیر جنگ که بالطبع قابل پیش بینی هم نبود و عمدتا اعمال سیاست های اقتصادی که جوانب آن توسط سیاست گذاران پیش بینی نشده بود دارای ابعاد بزرگ و نتایج ناگواری بر بدنه اقتصاد کشور بوده و تورم های با نرخ بالا در تاریخ اقتصادی کشور ناشی از نوسانات نرخ ارز و عدم مدیریت صحیح اقتصادی ثبت شده است اما یکی از نکات برجسته در نحوه برخورد با هیجانات و نوسانات بازار و عوامل بازار، برخوردهای امنیتی محور و اعمال سیاست مداخله مستقیم در بازار ارز بوده است. در واقع بانک مرکزی موفقیت خود در کاهش هیجانات را عمدتا مدیون نیروهای امنیتی و مداخله نظامی در بازار ارز بوده است، کما اینکه طی روزهای اخیر نیز خبر دستگیری عده ای از معامله گران ارزی و به زعم مسوولان اخلال گران ارزی در نشریات و رسانه ها اعلام شد، اما آیا این تمام واقعیت است؟ آیا عده یی فعال اقتصادی-حتی با عنوان دلال که سیستم فعلی اجازه این فعالیت را به آنان داده است- اخلالگر نظام اقتصادی کشوری با حجم مبادلات تجاری چند ده میلیارد دلاری هستند؟ که بخش اعم ارز مبادلاتی کشور ناشی از فروش نفت و گاز و محصولات پتروشیمی است که به نوعی در اختیار دولت و بانک مرکزی است. به نظر نگارنده واقعیت را باید در جای دیگری جست و پاسخ را بهتر است در نوع نگاه و بینش مسوولان نظام پولی و ارزی کشور پیدا کرد متاسفانه طی سالیان اخیر فاصله زیادی بین سیاست گذار و عامل اجرایی در بازار ایجاد شده و با نوع نگاه از بالا به پایین سیاست گذار، این شکاف درحال عمیق تر شدن است و این ناشی از آن است که مسوولان ارزی کشور مشروعیت خود را متوجه هر مرجعی به جز بازار ارز و فعالان آن می دانند لذا در هر نوسانی سریعا به نیروها و اقدمات امنیتی روی آورده و به جای حفظ وقار یک سیاست گذار و تدوین برنامه های شفاف ارزی با ایجاد سیاست های منتهی به رانت و برنامه های غیرشفاف، خود منشأ نوسانات می شوند. سوال اساسی اینجاست در بازاری با حدود 70میلیارد دلار در سال 93 که حدود بیش از 60 میلیارد دلار آن مستقیما توسط نظام بانکی(بانک مرکزی) تامین و فروش یافته و از حدود 10میلیارد الباقی نیز بخش عمده آن توسط بانک مرکزی در قالب سیاست مداخله در بازار تامین و توزیع شده، چرا باید عده یی معدود توان تاثیرگذاری در نرخ ارز را داشته باشند؟ آیا این نکته ناشی از فهم غلط و اشتباه ما از واقعیات بازار نیست. زمانی که سیاست گذار ماهیت معاملات به اصطلاح کاغذی، سفید و... را درک نکرده و صرفا با نگاهی اقتدارگرایانه خط بطلان بر آن می کشد، نباید انتظار رفتارهایی حرفه یی و متین از سوی هر دو طرف ماجرا را داشته باشیم. واقعیت آن است که بازار هیج زمان منتظر دستور مقامات دولتی نبوده و مشروعیت خود را از دولت نمی گیرد و این مساله یی است که در اقتصادهای مبتنی بر بازار، منجر به خلاقیت و نوآوری می شود لذا پیشنهاد بنده این است سیاست گذار ارزی کشور از لاک خود بیرون آمده و ضمن بررسی دقیق تحولات بازار نسبت به طراحی، پیاده سازی سیاست های واقع گرایانه و نظارت مستمر بر نحوه اجرای آن با رویی گشاده آماده همراهی و نه مقابله با جریانات و تحولات بازار کشور باشد. از سال 89 که نوسان ارزی شروع شد عملا سیاست گذار ارزی کشور، رفتاری واکنشی به تحولات بازار با همان ابزارهای همیشگی داشته و نتیجه آن گسترده تر شدن معاملات زیرزمینی، غیرشفاف و بعضا گسترده تر شدن دامنه نوسانات بوده که با نتیجه گرفتن مذاکرات هسته یی انتظار این بود سیاست گذار ارزی در نحوه تعامل با بازار ارزی و پولی کشور بازنگری کند و با دنبال کردن سیاست های واقع گرایانه و بیشتر مبتنی بر واقعیات بازار با همکاری مسوولان ناظر بر سایر بازارها و مهم تر از همه خود عاملین ارزی نسبت به بازنگری بینش، نوع نگاه و در نهایت نحوه تعامل با بازار اقدام کند، فرصتی که بالاجبار ایجاد شده بود ولی درحال از دست رفتن است.
سه شنبه ، ۲۴آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه تعادل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7]