واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب دل: مدام در جبهه بود، روزی گفتم اگر تو شهید شوی من با این وضع چکار کنم گفت: تو بچه ها را به نحو احسن تربیت کن، اگر تو تنها شوی بهتر از این است که بیگانگان به کشورمان وارد شوند.به گزارش خبرنگار آفتاب دل ، موضوع شهید و شهادت از مهمترین موضوعات دینی و سیاسی در انقلاب اسلامی ایران است . به خوبی می دانیم که جایگاه شهید و مفهوم شهادت خواه در میان شیعه و اهل سنت در تاریخ اسلام از ارزش خاصی برخوردار می باشد. واژه شهید در فرهنگ اسلامی بر کسی اطلاق می شود که در راه خداوند کشته شده باشد، چنین فردی که خود را نثار اسلام و وطن کرده است باید از جایگاه ویژه ای برخوردار باشد . این جایگاه مهم علاوه بر پاداشی که در نزد خداوند دارد در اجتماع نیز از جایگاه ویژه ای مثل احترام و مزایایی که دولت در حد توان خود برای خانواده ها تامین می کند برخوردار می باشد . کردستان سرزمین دیرپای مرزداران غیوری است که در گستره ی گسترده ی جغرافیای ایران اسلامی، به قدمت همه ی تاریخ، مردان و زنان آن در دفاع از تمامیت ارضی کشور از خود پایداری نشان دادند و همیشه در مقابل بدخواهان ملت ایران به مقابله پرداخته و پوزه ی اجنبی ها و بیگانه پرستان را بر خاک مالیدند. در استان کردستان سرزمین مجاهدت های خاموش نیز مردم غیور این استان پا به پای مردم سایر استانها از همان روزهای آغازین نهضت از اسلام و انقلاب آرمان دفاع کردند و در این میان خانواده های آنان نیز پا به پایشان در این حرکت عظیم شریک بودند. یدالله رحیمی یکی از شهیدان استان کردستان است که در سال 1359 در حین درگیری با مزدوران عراقی به شهادت رسید. زندگینامه شهید وی در خانواده ای کشاورز متولد شد، پدرش فتح الله و مادرش خدیجه نام داشت، در یکی از روستاهای شهر سنندج به نام باباریز سکونت داشتند، همچون خیلی از ساکنین روستا از طریق کشاورزی و باغداری زندگیشان اداره می شد. با سپری کردن دوران طفولیت برای یادگیری علم و دانش در دبستان روستا ثبت نام گردید، تحصیلات ابتدایی را با موفقیت به پایان رسانید و با اخذ مدارک تحصیلی پایه ی ششم نظام قدیم به دبیرستان راه یافت. پس از سه سال تحصیل در دبیرستان ، یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به استخدام ارتش درآمد و پس از گذراندن دوره های آموزشی در لشکر 81 زرهی کرمانشاه سازماندهی شد . طبق برنامه های خاص ارتش ، پرسنل جدید الاستخدام مدام در حال آموزش بودند و می بایست در کنار یادگیری فنون مختلف نظامی، توان استفاده از انواع خودروها را یاد می گرفتند ور در همان سال های اول خدمت موفق به اخذ گواهینامه رانندگی شد . همزمان با دوران انقلاب در اهواز خدمت می کرد و همانجا ازدواج کرد و زندگی ساده ای را آغاز نمود، ثمره ی زندگی او دو فرزند است که سرانجام در چهارم آذر ماه 1359 در منطقه ی عملیاتی مهران در حین درگیری با مزدوران عراقی بر اث اصابت ترکش خمپاره شربت گوارای شهادت را نوشید. پیکر پاکش پس از تشییع بر روی دستان مردمان خوب زادگاهش در قبرستان تایله ی سنندج به خاک سپرده شد. ثریا رستم کرامتی همسر این شهید گرانقدر در گفتگو با خبرنگار ما گفت: زمان خدمتش در اهواز مستاجر ما بود. بعد از مدتی سکونت در خانه ی ما، از من خواستگاری کرد و زندگی ما شکل گرفت. در همان دوران نامزدی به خانه ی یکی از دوستانش در اندیمشک که بعدها شهید شد دعوت شدیم ، زندگی صفا و باصفایی داشتند در آن مهمانی رو به من کرد و گفت: روزی می شود ما هم یک زندگی ساده و با صفا داشته باشم . وی گفت: خیلی زود زندگی ما هم شروع شد و صاحب دو فرزند شدیم با همان حقوق کمی که از ارتش می گرفت زندگی ساده و خوبی داشتیم و با وجود اینکه در شهر اسلام آباد غرب مستاجر بودیم اما هیچ وقت از کمک به محرومان غافل نبود ، بویژه به بچه های یتیتم کمک می کرد و می گفت: اینها باید زندگی کنند، مدام در جبهه بود، روزی گفتم اگر تو شهید شوی من با این وضع چکار کنم گفت: تو بچه ها را به نحو احسن تربیت کن و اضافه کرد اگر تو تنها شوی بهتر از این است که بیگانگان به کشورمان وارد شوند. همیشه خود را برای شهادت در راه خدا آماده کرده بود میترارحیمی دختر 37 ساله ی یدالله که در آن زمان تنها 2 سال و نیم بیشتر نداشت می گوید: دلم خیلی برای بودن در کنارش تنگ شده است اما از تعریف هایی که از دیگران درباره ی پدرم می شنوم این است که می گویند همیشه خود را برای شهادت در راه خدا آماده کرده بود، گویا در این روزهای آخر صورتش آنقدر نورانی بود که خدا به اطرافیان گفته بود که می خواهم او را پیش خودم ببرم .
چهارشنبه ، ۱۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب دل]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]