واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: من حكم ميدهم؛ پس هستم!
نویسنده : اولاد آدم
اولاد آدم پيشنهاد ميدهد براي تنوع هم كه شده يك سري تغييرات را در بافت مديريتي اعمال كنيم تا مردم بفهمند كه ما داريم كار ميكنيم. البته ميدانيم كه مديريت افراد از بين نميرود. يعني چون بعضي افراد داراي ژن مديريتي هستند، مديريت آنان از ميزي به ميز ديگر انتقال مييابد و انرژي خود را حفظ ميكنند. بنابراين فقط با عناوين آنها بازي ميكنيم. هر چند شايد يكي اين وسط موش بدواند و مانند بازي صندلي، هر بار يك صندلي را برداريم و مدير عوض شده جايي براي نشستن پيدا نكند. آن وقت به او پست مشاوره ميدهيم. مشاور هم كه صندلي نداشت اشكالي ندارد. سرپايي ميآيد خدماتش را ارائه كرده و حقوقش را ميگيرد و ميرود.
بر اساس شواهد و ادله بسيار محكم و اسناد مكتوبي كه مو لاي صفحاتش نميرود، تغييرات مديريتي مهمي در ساختار نظام پولي و شغلي دولت در حال اجرا است. بر اساس اين اخبار علي عسكري - رئيس كل سازمان امور مالياتي كشور (از سال 88 در اين سمت خدمت كرده است) - و حميد تهرانفر - معاون نظارتي بانك مركزي - از سمتهاي خود استعفا دادهاند و سيدكامل تقوينژاد به سمت مديريت كل سازمان امور مالياتي كشور منصوب شده است. يعني حالا تقوينژاد صندلي مديريت عاملي بانك سپه را ترك خواهد كرد تا در سازمان امور مالياتي به عنوان رئيس كل انجام وظيفه نمايد. از طرف ديگر گفته ميشود حميد تهرانفر از جمله نامزدهاي پست مديريت عاملي بانك سپه ميباشد هر چند كه برخي منابع از ديگر نامزدها براي احراز اين سمت از جمله برخي اعضاي حال حاضر هيئت مديره بانك سپه همچون محمدكاظم چقازردي و حامد هيئتداوديان نيز ياد ميكنند. در اين بلبشو نيز حسن طایي، معاون توسعه كارآفريني و اشتغال وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي يا استعفا ميكند يا يكهو با حكم مشاوره خود مواجه ميشود نيز بماند! او به عنوان مشاور وزير در امور اقتصادي منصوب شده و عيسي منصوري براي تصدي سمت معاون توسعه كارآفريني و اشتغال وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعي جايگزين شده است. حالا پيدا كنيد پرتقالفروش را.
بله! صندلي براي علي عسكري نداريم. مشاوره را هم كه گذاشتيم براي طايي! البته بايد حق بدهيد. چون برخي از مسائل، اقتصادي نيستند و هستيشناسانهاند! يعني اگر حكم ربيعي براي منصوري را ببينيد و بخوانيد، نميخنديد كه ريسه ميرويد و ميگوييد: «من حكم ميدهم، پس هستم!» آن وقت ميفهميد كه براي مديريت، ژن مديريت مهم نيست بلكه بايد فيلسوف هم باشيد! يعني اگر متن اين حكم را براي خلبان ايراناير بخوانيد، اول گيج ميزند و بعد وسط مسير مسافران را به اميد خدا رها ميكند. (مانند مسافران پرواز تهران- بندرعباس- چابهار كه قرار بود ساعت ۶ و ۲۰ دقيقه صبح با ايرلاين ايراناير از تهران حركت كنند و با تأخير ۸ ساعته مواجه شده و هواپيما پس از فرود در بندرعباس از ادامه مسير به سمت چابهار خودداري ميكند.)
ميدانم كه از اولاد آدم ميخواهيد متن اين حكم را در اختيارتان قرار دهد. اولاد آدم هم با توجه به اينكه مهر محرمانه روي حكم نخورده آن را منتشر ميكند. البته اگر وسط حكم انتصاب، خوابتان گرفت، ربطي به اولاد آدم ندارد؛ وزراي ما وقتي به جاي كار خواستن از معاونانشان، شروع به تئوريبافي ميكنند همين ميشود... دراين حكم انتصاب آمده است: همانگونه كه مطلعيد در وضعيت موجود كشور، بيكاري به عنوان يك مسئله و پديده اجتماعي به عنوان مانع و هزينه توسعه و نيز آثار و تبعات گذار به سوي توسعهيافتگي، سياستها و راهبردهاي متناسب خود را طلب ميكند. براي طراحي و اجراي اين سياستها و راهبردها، توجه به ابعاد اجتماعي و عمومي، جمعي و غيرفردي، تاريخي، واقعي، متغير و نسبي، تنوع و تكثر، قانونمندي، كثيرالابعاد و بين رشتهاي بودن اين پديده (اشتغال يك موضوع صرفاً اقتصادي نيست) و نيز اين موضوع كه بيكاري محصول تعامل و تركيب شرايط و عوامل عديده وبه هم پيوستهاي در سطوح خرد، مياني و كلان است از اهميت اساسي برخوردار است. بنابراين توجه به عملكرد نهادهاي اجتماعي، ساختارها و كاركردهاي خرده نظامهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي براي برنامهريزي به منظور مهار اين پديده حائز اهميت است. ما در عرصه اشتغال و كارآفريني، همگام و همپاي هستي شناسي (توصيف وضعيت موجود) و هدفشناسي (ترسيم وضعيت مطلوب) به امكانشناسي يعني ارزيابي دقيق مقدورات و محدوديتهاي گذار از وضعيت موجود به وضعيت مطلوب و همت مضاعف براي تصميمگيريهاي منسجم، دقيق و اثربخش درجهت اجراييسازي برنامههاي اعلامي نيازمنديم. تحقق بخشيدن به سهم برتر منابع انساني و سرمايه اجتماعي در توليد و رونق اقتصادي كشور و ظرفيتسازي و بهرهگيري مطلوب از عزم و اراده ملي به ويژه درشرايط پساتحريم و حذف محدوديتهاي اقتصادي قدرتهاي استكباري، مستلزم هوشياري و حساسيت نسبت به تغييرات محيط (ملي و بينالمللي) و مديريت هوشمندانه تغييرات و شناسايي تغيير جهتهاي راهبردي و خلق فرصتها و اجراي ابتكارات، اقدامات و برنامههاي لازم است. بديهي است در اين مسير بايد اولاً با منابع توسعه يعني جامعه و مردم كه منبع، موضوع، متولي، وسيله و هدفمند، ثانياً با منابع شناخت علمي اين پديده يعني دانشگاهها، مراكز علمي و تحقيقاتي كشور و ثالثاً با قواي مقننه و قضاييه و ساير اركان دولت، مجريان و برنامهريزان به عنوان بسترسازان، ناظران و سازماندهندگان اشتغال و كارآفريني، تعامل همه جانبه، مؤثر و مستمري را سامان بخشيم. بنابراين اعتمادسازي براي افزايش مشاركت و نقشآفريني عاملان اقتصادي و اجتماعي و همه آحاد و دستاندركاران براي مهار بيكاري در كشور اجتنابناپذير است. عليرغم اينكه اشتغال محصول يك سيستم يا نظام اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي است و حل معضل بيكاري از وظايف يك وزارتخانه فراتر بوده و يك امر ملي و فرابخشي تلقي ميشود، اين وزارتخانه در پاسخگويي به اين نياز مبرم اجتماعي، به عنوان جزئي از دولت، در دو سال گذشته با پذيرش مسئوليت برنامهريزي، سياستگذاري، هماهنگي و اجراي بسياري از راهكارها، تلاش گستردهاي صورت داده كه ضرورت دارد اين رهيافت و رويهها همچنان استمرار يابد.
اولاد آدم: اخوي! فيلم تمام شد. بيدار شو.... براي سئانس بعدي بايد بليت بگيري! براي بليت هم بايد بري تو صف!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]