واضح آرشیو وب فارسی:دکتر سلام:
برخی همسران در رابطه جنسی فعالیت زیادی دارند و به نوعی برخی فعالیت های آن ها غیرطبیعی و نامناسب است و موجب آزار همسرشان در هنگام برقراری رابطه زناشویی می شود این امر یک نوع اختلال محسوب می شود و باید درمان شود داشتن میل جنسی بالا به خودی خود یک اختلال محسوب نمیشود اما اگر این بالابودن به شکلی غیرطبیعی باشد به گونهای که عملکرد فرد در حیطههای مختلف زندگی را با اختلال مواجه کند، به عنوان نوعی اختلال در میل جنسی شناخته میشود . علائم اختلال میل جنسی Hypersexuality میل جنسی مرحلهای روانشناختی است که طی آن، فرد تمایل به خیالپردازی و… یا داشتن فعالیت جنسی با فرد دیگری دارد. مشکلات مرتبط با میل جنسی زمانی مطرح میشوند که افراد فقدان میل جنسی یا میل جنسی پایین را تجربه کنند یا میل شدید و غیرمعمولی برای رابطه جنسی داشته باشند. میل جنسی بسیار بالا یا بسیار پایین میتواند برای افرادی که این مشکلات را تجربه میکنند، ناراحتکننده و آزاردهنده باشد. دکتر غلامحسین قائدی، روانپزشک جنسی گفت: «داشتن میل جنسی بالا به خودی خود یک اختلال محسوب نمیشود اما اگر این بالابودن به شکلی غیرطبیعی باشد به گونهای که عملکرد فرد در حیطههای مختلف زندگی را با اختلال مواجه کند، به عنوان نوعی اختلال در میل جنسی شناخته میشود و از آن به عنوان Hypersexuality یاد میگردد که آمار دقیقی در مورد شیوع این اختلال در دسترس نیست.میل جنسی بالا میتواند به عنوان یک اختلال مستقل شناخته شود یا به عنوان اختلالی ناشی از وجود یک اختلال یا شرایط خاص دیگر؛ برای مثال اختلال دو قطبی یا تاثیرات جانبی داروهایی نظیر داروهای مورد استفاده برای پارکینسون. علائم این اختلال شباهت زیادی به اعتیاد جنسی و وسواس جنسی دارد.» گاها برخی مردان میل شدید جنسی و رغبت بیش از حد معمول به روابط جنسی دارند و در عین برقراری روابط زناشویی با همسر به تماشای فیلم در این خصوص علاقه زیاد دارند یا در ارتباطات اجتماعی معمول با دیگر زنان ذهنشان مشغول مسائل جنسی است و این سوال برایشان مطرح است که: آیا دچار اختلال جنسی هستند یا نه؟ که در این موارد در بررسی اولیه میتوان علائمی از هر ۳ مورد که در بالا ذکر شد، را در خود داشته باشند؛ به همین جهت انجام ارزیابیهای تخصصی برای شناخت دقیق جوانب مشکل ضروری به نظر میرسد، چراکه لازم است برای تعیین دقیقتر مشکل، شناسایی بیشتر و بهتر جوانب مساله از متخصصین حوزه سلامت جنسی کمک گرفته و فرد، مورد ارزیابی دقیقی قرار گیرد. این علائم از فردی به دیگری متفاوت هستند؛ برای مثال: – ممکن است فردی روابط عاطفی و جنسی متعددی خارج از روابط زناشویی داشته باشد
– دیگری خودارضاییهای متعدد!
– خودارضاییهای متعدد همراه با تماشای عکسها و فیلمهایی با محتوای جنسی
– داشتن افکار وسواسی جنسی نسبت به اطرافیان در محیط خانواده یا محیط اجتماع
– تخصیص مدت زمان معنیداری برای طرحریزی روابط جنسی
– اختصاص مدت زمان زیادی به تماشای فیلم، عکس، مجلات و وبسایتهایی با محتوای جنسی
– داشتن گفتگوهای جنسی به صورت ویدیوئی یا صوتی با افراد دیگر در گروههای اینترنتی
– داشتن روابط متعدد خارج از روابط زناشویی
– ضعیف شدن روابط عاطفی با همسر
– داشتن روابط جنسی متعدد با همسر بهخصوص روابط ناایمن
– پرداختن به رفتارهای جنسی متعدد که اغلب مغایر با ارزشها و باورهای فردی است
– داشتن رفتارها و افکار وسواسی جنسی در مورد همسر/شریک اصلی (مانند میل به تماشای همسر هنگام استحمام و گاها اقدام به خودارضایی/ داشتن خشونت جنسی و رفتارهای پرخاشگرانه جنسی هنگام رابطه جنسی)
– وجود علائم انحرافات جنسی نظیر سادیسم، مازوخیسم، تماشاگری جنسی
و… عمده علائمی هستند که هم در اختلال میل جنسی شدید دیده میشوند و هم در اعتیاد جنسی و البته برخی نیز وسواس جنسی. زودانزالی نیز میتواند یکی از مهمترین علائم مشخصه اختلال میل جنسی بالا باشد. علل شیوع این اختلال هنوز به طور دقیق شناخته نشدهاند ولی برخی از متخصصین معتقدند تغییرات شیمیایی و فیزیولوژیکی که باعث اختلال زوال عقل میشوند در ایجاد این مشکل دخیل هستند، با این حال عوامل روانشناختی این تبیین را پیچیدهتر میکنند. آسیب مغزی به لوب پیشانی/گیجگاهی که مسئول تنظیم لیبیدو است میتواند باعث افزایش رفتارهای پرخاشگرانه، تغییرات شخصیتی و رفتارهای نامناسب اجتماعی نظیر ابراز میل جنسی شدید باشد، تغییرات پیش از عادات ماهیانه در زنان و همچنین تغییرات هورمونی در دوران کودکی (عمدتا آندروژن) از جمله دلایل فیزیولوژیکی دیگر برای شکلگیری اختلال جنسی هستند. تغییراتی که اختلال مانیا در مغز ایجاد میکند، تاثیرات جانبی آگونیستهای دوپامین با بروز رفتارهای این چنینی ارتباط دارند. نوع درمان بستگی زیادی به نوع تشخیص متخصصین دارد، هرچند که باید عنوان کرد برای اختلالات و مشکلات نامبرده عمده درمانها مشابه هستند، با این حال اولین حرکت بررسی مشکل و سپس تعیین نوع درمان است. بررسی سلامت روان فرد امری تعیینکننده در نوع درمان و اتخاذ رویکردهای درمانی برای فرد است، اما به طور کلی دارودرمانی (استفاده از داروهای ضدافسردگی، داروهای ضدآندروژن)، تلاش برای ثبات خلقیات چه به صورت دارودرمانی یارواندرمانی، دارودرمانی یا درمانهای رفتاری برای علائم وسواس، رواندرمانی انفرادی، زوج درمانی برای بهبود روابط عاطفی زوجین و در نهایت حمایتهای خانوادگی و عاطفی میتوانند در این زمینه کمککننده باشند.
11 آذر 1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دکتر سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]