واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ زهرا چیذری
دمیدن در آتش آسیبهای اجتماعی با قوانین کاغذی
پایتخت و شهرهای بزرگ کشور به دلیل فضای اجتماعی بازتر، جغرافیای گستردهتر و کمرنگتر بودن کنترل کنندههای اجتماعی، بیش از شهرهای کوچک میزبان آسیبهایی نظیر اعتیاد و کارتنخوابی هستند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس «زهرا چیذری» در روزنامه «جوان» نوشت: تصاویر به نمایش درآمده از محله هرندی تهران تنها گوشهای از تراژدی دردآور اعتیاد در جامعه است. حالا دیگر مدتی است تابوی بیان آمار و ارقام زنان خیابانی و نوزادان معتاد شکسته و مسئولان جامعه هم راحتتر درباره این واقعیتهای تلخ صحبت میکنند تا جایی که محمدباقر قالیباف، شهردار تهران طی نامهای اینستاگرامی خطاب به شهروندان تهرانی از آنها خواست برای مبارزه با آسیبهای اجتماعی این شهر همراهی بیشتری داشته باشند. شاهبیت و زیربنای بسیاری از این آسیبهای اجتماعی فقر و اعتیاد است. اگرچه این دو عنصر ویرانکننده را میتوان در تمامی گوشه و کنار کشور مشاهده کرد اما پایتخت و شهرهای بزرگ کشور به دلیل فضای اجتماعی بازتر، جغرافیای گستردهتر و کمرنگتر بودن کنترل کنندههای اجتماعی، بیش از شهرهای کوچک میزبان آسیبهایی نظیر اعتیاد و کارتنخوابی هستند اما حالا با پشت سر گذاشتن مرحله پذیرش آسیبهای اجتماعی ناشی از اعتیاد و فقر نوبت به ارائه راهکار مواجهه با آنها رسیده است. اولین راهکار مواجهه با چنین آسیبهایی برخوردهای سلبی و جمعآوری معتادان و کارتن خوابهاست. آتش زدن چادرهای کارتنخوابها در پارک حقانی از سوی گروهی ناشناس و حالا طرح جمعآوری زنان کارتنخواب از سوی شهرداری نخستین راهکاری است که به ذهن میرسد و شاهد عملیاتی شدن آن هستیم اما در مواجهه با چنین راهکاری یک سؤال اساسی شکل میگیرد، اینکه آیا به راستی جمعآوری و پراکنده کردن کارتنخوابها و معتادان راهکار است یا به نوعی برخورد مقطعی و مسکنوار و حتی در مواردی پاک کردن صورت مسئله؟ با نگاهی به تجاربی که در این زمینه وجود دارد، میتوان دریافت برخوردهای سلبی و ضربتی تنها میتواند به عنوان یک راهکار کوتاهمدت مطرح شود و در بلندمدت محکوم به شکست است و در مواردی حتی میتواند آسیب را در سطح وسیع تری گسترش دهد. کما اینکه بعد از آتش زدن چادر کارتنخوابهای محله هرندی میتوان چهرههای تکیده و بساط محقر کارتنخوابها را زیر پله پلهای عابر پیاده و گوشه و کنار اغلب پارکهای پایتخت مشاهده کرد. برخوردهای سلبی و ضربتی با پدیده اعتیاد سالهاست به شکلی جدی اجرا میشود اما در نهایت حتی در کنترل این آسیب اجتماعی هم ناتوان ماندهایم، در حالی که اعتیاد ریشه 55 درصد از طلاقهاست و تقصیر بسیاری دیگر از چالشها و آسیبهای اجتماعی را به دوش میکشد. راهکار بلندمدت مواجهه با اینگونه معضلهای اجتماعی مداخلات اجتماعی از طریق نهادهای مردمی است. در این میان نهادهای دولتی و حمایتی نیز سهمی جدی در پیشگیری، درمان و بازگرداندن معتادان درمان یافته به جامعه دارند. این در حالی است که سلامت روانی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی هیچ گاه توجه مسئولان را به خود جلب نکرده و برنامههای توسعه هیچ تدبیری برای نشاط اجتماعی ندارند. از سوی دیگر درمان اعتیاد نیز یکی دیگر از بخشهای مغفول مانده در حلقه مبارزه با آسیبهای اجتماعی است و در حالی که هزینههای درمان اعتیاد از سختترین بیماریهای صعبالعلاج همچون سرطان سنگینتر است، نه پروتکل درمانی جدی برای درمان اعتیاد وجود دارد و نه بیمهها حمایتی از هزینههای درمانی این بیماری خانمانسوز دارند. شاید اصلیترین قدم برای رها شدن از آسیب اجتماعی اعتیاد پس از پذیرش واقعیت، این باشد که مسئولان و سیاستگذاران جامعه باور کنند این بیماری نه فقط به اندازه بیماریهای جسمی نظیر سرطان کشنده است بلکه اگر بیماریهای جسمی تنها خود فرد یا خانواده درجه اول او را درگیر کند اما بیماریهای روانی نظیر اعتیاد میتواند مانند ویروسی در جامعه پراکنده شود و همه را در معرض خطر آسیبهای اجتماعی جدیتر و بزهکاریهایی نظیر دزدی، فحشا و قتل قرار دهد. کاهش سالانه 5 درصد از معتادان طبق برنامه ششم توسعه وعدهای است که قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر داده است؛وعدهای که تحقق آن نیازمند مطالعه، برنامهریزی، بودجه و عزمی ملی است در غیراینصورت قوانین نوشته شده بر کاغذ خود به خود اجرا نمیشوند. انتهای پیام/ز
http://fna.ir/G13SRU
94/09/09 - 05:24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]