تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821021102




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سیروسلوک معنوی در نگاه اهل بیت علیهم السلام - بخش اول موانع سلوک معنوی و راه های برطرف کردن آنها


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سیروسلوک معنوی در نگاه اهل بیت علیهم السلام - بخش اول
موانع سلوک معنوی و راه های برطرف کردن آنها
سیر معنوی، همانند هر سیر دیگر، نیازمند مسیری است که سلوک در آن جریان دارد. بر اساس احادیث اهل بیت علیهم السلام، مسیر سلوک معنوی دارای ویژگی های خاصی است.

خبرگزاری فارس: موانع سلوک معنوی و راه های برطرف کردن آنها



  چکیده مهم ترین هدف اسلام، سیر معنوی بشر به سوی خدا و تقرب به اوست. هدف این مقاله، ارائۀ برنامۀ سیر و سلوک معنوی است که توسط اهل بیت علیهم السلام ارائه شده. از این رو، نوشتار با تمرکز بر احادیث منقول از رسول اعظم و امامان معصوم علیهم السلام، به شیوۀ توصیفی و تحلیلی تلاش دارد تعالیم آنان را در زمینۀ سلوک معنوی ارائه نماید. در دیدگاه اهل بیت علیهم السلام مسیر سلوک معنوی به سوی خداست و به تقرب به خدا و فنای در او منتهی می گردد. طی این مسیر، نیازمند بهره گیری از راهنمایان سلوک و رفیقان سلوکی است. در این راه، سالک باید موانع درونی و برونی سیر در کوی الهی را بزداید و با انجام عوامل سیر در راه خدا، که جامع آنها طاعت الهی است، درجات چهارگانۀ تشکیکی سلوک، یعنی اسلام، ایمان، تقوا و یقین نایل گردد. کلیدواژه ها: اهل بیت علیهم السلام، هدف سیر و سلوک، موانع سیر و سلوک، عوامل سیر و سلوک، درجات سیر و سلوک. مقدمه بر اساس معارف الهی، مبدأ و منتهای انسان خداست (بقره: 156). دنیا محل استقرار دائمی انسان نیست، بلکه یکی از مراحل سفر اوست (تمیمی آمدی،1410ق، ص275). ملکات و اعمال اختیاری انسان در دنیا، در سیر او به سوی خدا نقشی اساسی دارد. برخی ملکات و اعمال، موجب دوری انسان از راه مستقیم الهی می گردد (امام صادق علیه السلام، 1400ق، ص83). برخی از حالات نفسانی و اعمال انسان نیز موجب نزدیکی او به خدا می گردد (ابن شعبه حرانی، 1363ق، ص211) و سرانجام او را به وصال خدا سوق می دهد. با توجه به اینکه انسان از قبل، تجربه ای نسبت به راه سلوک به سوی خدا ندارد و حس و عقل بشر از ترسیم برنامۀ حرکت به سوی او ناتوان است باید در این راه از راهنمایی کسانی بهره برد که از آبشخور وحی الهی سیراب و از علم الهی بهره مند شده اند. پیامبر اکرم و امامان معصوم علیهم السلام برترین مصادیق چنین افرادی هستند. ازاین رو، در پیمودن این راه باید از آنان و تعالیم تعالیمشان مدد جست. در زمینۀ ویژگی های مسیر سلوک معنوی، هدف، عوامل و موانع آن و درجات سلوک معنوی از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، تاکنون تحقیقی جامع صورت نگرفته، هرچند آثار پراکنده در این زمینه وجود دارد. ازاین رو، هدف این مقاله این است که محورهای نام برده با توجه به احادیث و ادعیه پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام ارائه شود و روایاتی که مفاد آنها راهنمای دستیابی به مدارج عالی و مقامات رفیع در سیر به سوی خداست، بررسی شود. در اینجا تذکر چند نکته ضروری است: اولاً، با توجه به گستردگی موضوع مقاله، به هریک از این محورها به اجمال پرداخته شده است. نویسنده اذعان دارد که هریک از این محورها، نیاز به تدوین چند کتاب دارد. ثانیاً، روایاتی در این مقاله مورد استناد قرار می گیرد که صدور آن از معصومان علیهم السلام مورد اطمینان است. شیوه مؤلف در کسب اطمینان در مورد صدور روایات، موافقت آنها با قرآن و احادیث قطعی الصدور است. این همان شیوه ای است که مورد توصیه اهل بیت علیهم السلام است. بنابراین، اگرچه در مواردی احادیث مورد استناد در این مقاله، از جهت سندی ضعیف هستند، اما با توجه به قوّت مضمون و متنشان و انسجام آنها با قرآن و احادیث قطعی، از آنها استفاده شده است. مسیر سلوک معنوی سیر معنوی، همانند هر سیر دیگر، نیازمند مسیری است که سلوک در آن جریان دارد. بر اساس احادیث اهل بیت علیهم السلام، مسیر سلوک معنوی دارای ویژگی های ذیل است: 1. مسافت مسیر سلوک، برای انسانی که در حال سیر به سوی خداست، نزدیک است. امام زین العابدین علیه السلام در دعای ابوحمزه ثمالی در این زمینه می فرمایند: أَنَ  الرَّاحِلَ  إِلَیْکَ  قَرِیبُ  الْمَسَافَه (طوسی، 1411، ج2، ص583)؛ کسی که به سوی تو سفر می کند، مسافتش نزدیک است. 2. راه های رسیدن به خدا متعدد است، ولی یکی از آنها نزدیک ترین راه است. انسان باید از خدا توفیق پیمودن آن راه را بخواهد. ازاین رو، امام زین العابدین علیه السلام در راز و نیاز با خدا اینچنین دعا می کنند: خدایا ما را در راه های رسیدن به خودت حرکت بده و ما را در نزدیک ترین راه ها برای حضور به خدمتت سیر بده (مجلسی، 1403ق، ج 91، ص147). 3. مسیر سیروسلوک انسان عمودی است نه افقی. به عبارت دیگر، درجات سیر و سلوک در طول یکدیگر قرار دارند و مانند نردبانی است که انسان باید به تدریج، از پله های آن به بالا صعود کند. حدیث ذیل شاهدی بر این مدعاست: ایمان ده درجه دارد و همانند نردبانی است که پله پله باید از آن صعود کرد (کلینی، 1429ق، ج3، ص115). هدف سلوک معنوی هدف انسان در سلوک تقرب به خداست. انسان سالک، باید طالب رسیدن به بالاترین درجات قرب الهی باشد (ابن طاووس، 1409ق، ج 2، ص709). او در سلوک خود، به جایی می رسد که بهشت و دنیا و آخرتش در خدا خلاصه می شود. امام زین العابدین علیه السلام در مناجات با خداوند متعال در این زمینه می فرماید: وَلَا تُبْعِدْنِی مِنْکَ یَا نَعِیمِی  وَجَنَّتِی  یَا دُنْیَایَ وَآخِرَتِی (مجلسی، 1423ق، ص412)؛ ای نعمت و بهشت من؛ ای دنیا و آخرت من؛ من را از خودت دور مساز. او در پرتو فضل الهی، از همه چیز به طور کامل منقطع گشته، تنها به خداوند می پیوندد و با گذر از حجاب های میان او و خدا، به لقای حضرت حق نایل می گردد. خدایا کمال انقطاع به سوی خودت را به من ارزانی دار و چشم های دل هایمان را با روشنایی نگاه آنها به سوی خودت نورانی کن، تا چشم های دل ها، حجاب های نورانی را بدرند و به معدن عظمت الهی بپیوندند و ارواح ما به عزّ قدست معلّق شوند (ابن طاووس، 1409ق، ج2، ص687). با رسیدن به چنین جایگاهی، انسان محبوب خدا شده و در خدا فانی شده و از مظاهر برتر خدا می گردد. خداوند متعال در حدیث قدسی قرب نوافل در این زمینه می فرماید: بنده مؤمن با انجام نوافل به من نزدیک می شود تا آن گاه که من او را دوست داشته باشم و چون او را دوست بدارم، گوش وی خواهم شد، همان گوشی که با آن می شنود و دیده او خواهم شد؛ همان دیده ای که با آن می بیند و زبان او خواهم شد همان زبانی که به گفت و گو می نشیند و دست او خواهم شد؛ همان دستی که کار می کند (کلینی، 1429ق، ج 4، ص74). راهنمایان سلوک معنوی راهنمای سیر و سلوک، نقش مهمی در سعادت سالک دارد. امام علی علیه السلام در این زمینه می فرماید: سعادتمند کسی است که راه سلامت را با بصیرتی که از بصیرت دهندگان کسب کرده، بپیماید و با اطاعت از اوامر هدایت کنندگان در این راه سیر کند (تمیمی آمدی، 1410ق، ص431). خداوند متعال بر اساس حکمت خود، راه های هدایت را برای مردم بیان کرده است و در این راه ها راهنمایانی قرار داده و مردم را از چگونگی سیر به سوی خود آگاه کرده است. اگر کسی در این مسیر، به دنبال راهنمایان الهی حرکت کند، به مقصد هدایت می شود. اما اگر کسی به سراغ آنان نرود، راه انحراف و سقوط را می پیماید (کلینی، 1429ق، ج 1، ص445-446)؛ زیرا راهنمایان الهی، برخلاف دیگران، به دلیل برخورداری از عصمت الهی از گناه، لغزش و خطا منزه هستند. بنابراین، آنان استوارترین راه به سوی خداوند متعال هستند و لیاقت راهنمایی مردم را در سیر و سلوک به سوی خدا دارند (صدوق، 1413ق، ج 2، ص 611-613). بر این اساس، پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و اهل بیت معصومش علیهم السلام راه خدا معرفی شده اند که موجب وصال انسان به خداوند متعال می گردند (مجلسی، 1403ق، ج 16، ص 358-359). رفیقان سلوک معنوی سالک در سیر خود، در مسیر بندگی نیاز به همراهانی دارد که دیدارشان، سالک را به یاد خدا اندازد و گفتارشان بر معرفت او بیفزاید و با عمل خود، سالک را به توجه به آخرت ترغیب کنند (کلینی، 1429ق، ج1، ص95). این همنشینان، عیوب سالک را برایش بازگو کرده، در زدودن آنها یاریش می کنند و خطرات راه را به او تذکر می دهند. اگر در حرکتش متوقف شد، از او دستگیری کرده و او را در ادامه سیر یاری می کنند. در سخنان اهل بیت علیهم السلام، از این رفیقان با عنوان اخ فی الله نام برده شده است (نهج البلاغه، 1414ق، ص526). چنین رفقایی نادر هستند (مجلسی، 1403ق، ج 100، ص10). آنها به اندازه ای ارزشمند هستند که اگر کسی آنها را از دست دهد، گویی شریف ترین اعضایش را از دست داده است (تمیمی آمدی، 1410ق، ص669). حقیر شمردن دنیا، دوری کردن از افراط در سخن گفتن و خوردن، مخالفت کردن با خواسته های نفسانی، داشتن تواضع، صبور بودن و مدارا کردن با مردم، از مشخصه های رفیق سلوکی است (نهج البلاغه، 1414ق، ص526). موانع سلوک معنوی و راه های برطرف کردن آنها سیر و سلوک معنوی، حرکت در راهی مستقیم است. اما در این راه، راهزنانی وجود دارند که مانع راه سالک شده و او را به مسیر انحرافی سوق می دهند و سرانجام موجب هلاکت او می گردند. با نظر به اینکه این راهزنان ممکن است در درون انسان ریشه داشته یا در بیرون از او وجود داشته باشند، می توان مهم ترین موانع سلوک را بر اساس سخنان اهل بیت علیهم السلام به دو دسته ذیل تقسیم کرد: الف. موانع درونی و راه های برطرف کردن آنها موانع درونی سلوک از نفس اماره نشئت می گیرد. بر این اساس، در تعالیم اهل بیت علیهم السلام نفس اماره دشمن ترین موجودات نسبت به انسان (ابن فهد حلی، 1407ق، ص 314)، منشأ هر شر و همدم هر بدی معرفی شده است که انسان را به عصیان سوق می دهد و با طاعت الهی مخالفت می کند و همنشین شیطان می باشد (مجلسی، 1403ق، ج 74، ص23). امام زین العابدین علیه السلام، در مناجات شاکرین این گونه از دست نفس به درگاه الهی شکوه می کند:  إِلَهِی إِلَیْکَ أَشْکُو نَفْساً بِالسُّوءِ أَمَّارَه وَإِلَی الْخَطِیئَه مُبَادِرَه وَبِمَعَاصِیکَ مُولَعَه وَبِسَخَطِکَ مُتَعَرِّضَه تَسْلُکُ بِی مَسَالِکَ الْمَهَالِکِ وَتَجْعَلُنِی عِنْدَکَ أَهْوَنَ هَالِکٍ (همان، ج 91، ص 143)؛ خدایا به تو از دست نفسی شکایت می کنم که به بدی امر می کند و به خطاکاری مبادرت می کند و شیفته گناهان است و خودش را در معرض خشم تو قرار می دهد و مرا در مسیر هلاکت می راند و من را نزد تو از پست ترین هلاک شدگان قرار می هد. بنابراین، نفس امّاره مانع صعود انسان در راه سلوک و موجب سقوط او می باشد. اهل بیت علیهم السلام برای در امان ماندن سالک از خطرات نفس اماره، ریاضت نفس در پرتو تقوای الهی را توصیه کرده اند (نهج البلاغه، 1414ق، ص 417). مهم ترین راهکارهای ریاضت نفس در احادیث عبارتند از: 1. محاسبه نفس: حساب کشیدن از نفس و سرزنش آن، از راه های مهار نفس است. سالکان طریق الهی، به محاسبه اعمالی که انجام داده اند، می پردازند (تمیمی آمدی، 1410ق، ص352). اگر عمل خیری انجام داده باشند، از خدا توفیق برای انجام طاعات بیشتر را استدعا می کنند و اگر گناهی از آنان سر زده باشد، از درگاه الهی طلب استغفار کرده، توبه می کنند و نفس خود را مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند (کلینی، 1429ق، ج4، ص269). 2. مخالفت با نفس: راه دیگر مهار نفس، مخالفت با آن است. بدین گونه که اگر انسان در کاری بر سر دو راهی قرار گرفت، آن راهی را که مطابق خواسته نفس است،  رها کرده و راه دیگر را برگزیند (نهج البلاغه، 1414ق، ص526). 3. رعایت آداب خوردن و آشامیدن: مهم ترین این آداب، که در ریاضت نفس تأثیر بسزایی دارند، عبارتند از: الف. اگر انسان اشتهای به غذا نداشت، از خوردن خوداری کند؛ زیرا موجب حماقت و بلاهت می گردد؛ ب. فقط در صورتی که گرسنه شد، غذا بخورد؛ ج. غذای حلال بخورد و غذا را با نام خدا شروع کند (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص 226). سالک باید به همراه ریاضت نفس، موانعی را که نفس امّاره در مسیر سلوک ایجاد می کند، شناسایی کرده و به درمان آنها بپردازد. مهم ترین این موانع عبارتند از: غفلت یکی از موانع مهم سلوک غفلت است؛ زیرا غفلت مانع از توبه و بازگشت به سوی خداست (همان، ج 91، ص142) و انسان غافل، فاقد آمادگی برای لقای الهی می باشد (همان، ج 91، ص145). ازاین رو، غفلت از خدا بزرگ ترین فساد معرفی شده است (امام صادق علیه السلام، 1400ق، ص107). برای درمان غفلت، ابتدا باید از به خواب رفتن عقل، به خدا پناه بریم (نهج البلاغه، 1414ق، ص347). سپس ریشه های غفلت را در نفس شناسایی کنیم. غفلت ناشی از آرزوهای طولانی، حرص و تکبر می باشد که ریشه در دنیادوستی، پیروی از هوای نفس و شیطان و جاه طلبی دارد (امام صادق علیه السلام، 1400ق، ص107-108). ازاین رو، برای درمان غفلت باید تدابیر ذیل را به کار گرفت: الف. رویگردانی از دنیا و آسایش آن و مردم دنیاطلب؛ ب. ترک عادات نادرست؛ ج. ریشه کنی شهوات با یاد دائمی خدا و ملازمت طاعت الهی و تحمل سرزنش مردم. با پایبندی به این دستورات، مغفرت و رحمت الهی شامل حال انسان می گردد و از زمره غافلان رهایی یافته، وارد رحمت الهی شده و به سوی خدای کریم سلوک می کند (همان، ص108). گـناه گناهان مسیر سیر انسان به سوی خدا را مسدود می کنند؛ زیرا اولاً، گناهان حجاب میان بنده و خداوند متعال می باشند (طوسی، 1411ق، ج 2، ص583). ثانیاً، گناهان موجب مرگ قلب می گردند (مجلسی، 1403ق، ج 91، ص142). ازاین رو، انسان گناهکار در نماز، که موجب عروج او به سوی خدا و تقرب به حق است، کسل می باشد و از نعمت مناجات با خدا محروم می گردد (طوسی، 1411ق، ج 2، ص588). ثالثاً، سیر در کوی الهی روزی معنوی انسان است و پیامد گناهان، محرومیت از روزی، اعم از روزی مادی و معنوی، است (برقی، 1371ق، ج 1، ص115-116). سالک برای رهایی از گناهان باید به امور ذیل اهتمام ورزد: 1. امور دفعی: امور دفعی اقداماتی پیش گیرانه هستند که مانع آلودگی قلب سالک به غبار گناهان می شوند. مهم ترین امور دفعی عبارتند از: الف. زهد: دنیا دوستی ریشه گناهان می باشد (امام صادق علیه السلام، 1400ق، ص138). ازاین رو، سالک باید ابتدا تعلق به دنیا را از دل ریشه کن کند. زهد، راه درمان دنیاطلبی است. بی رغبتی و زهد نسبت به دنیا موجب می گردد انسان نسبت به عیوب دنیا و راه های درمان آن بصیرت یابد و با سلامتی و بدون آسیب از دنیای فانی گذر کرده و به دار ابدی سیر کند (کلینی، 1429ق، ج 3، ص 331). ازاین رو، ترک دنیاطلبی و دشمن داشتن دنیای فانی، یکی از برترین اعمال در درگاه الهی معرفی شده است (همان، ج 3، ص338). ب. مراقبه: مراقبه دائمی، یکی دیگر از عوامل مصونیت در برابر گناهان است. مراقبه این است که انسان توجه داشته باشد که در محضر خداست. بنابراین، وقتی در معرض گناه قرار گرفت، خود را حفظ کند و مرتکب گناه نشود (مجلسی، 1403ق، ج74، ص28). 2. امور رفعی: امور رفعی، آن اقدامات درمانی هستند که روح تیره گشته با گناه را تطهیر کرده، آن را جلا می دهند. مهم ترین امور رفعی برای درمان گناهان، توبه است. توبه، راه زدودن زنگار گناهان از دل است و قلبی را که گناهان او را میرانده اند، زندگی می بخشد. توبه بدین گونه است که انسان از گناهانی که مرتکب شده، پشیمان شود و از آنها به درگاه خداوند آمرزنده استغفار کند (همان، ج 91، ص142). سالک راه الهی، باید بر توبه مداومت کند تا در زمره توابین قرار گیرد. در نتیجه، از گناهان طاهر گردیده و درجاتش ارتقا یافته (امام صادق علیه السلام، 1400ق، ص98) و به قرب خداوند نایل گردد (ابن طاووس، 1409ق، ج 2، ص 686). ب. موانع بیرونی و راهای برطرف کردن آنها موانع بیرونی سیر و سلوک، ناشی از دو دسته موانع زیر است: 1. شیاطین انسانی: همنشینی با افرادی که زندگی خود را به بیهودگی می گذرانند، یکی از عوامل محرومیت از مناجات با خدا و مانع بندگی اوست (طوسی، 1411ق، ج 2، ص 588). ازاین رو، معاشرت با این افراد سالک را از صراط مستقیم، که بندگی عامل سیر در آن است، منحرف می کنند. 2. شیاطین جنی: آنها موجب گمراهی انسان و اغوای او می شوند و با وسواس و افکار شیطانی، قلب انسان را اشغال می کنند و بر آن سلطه می یابند (مجلسی، 1403ق، ج 91، ص 143). ازاین رو، آنان مانع شهود ملکوت آسمان ها می گردند (همان، ج 56، ص163). همچنین آنان با نفس امّاره همدستی کرده، دنیادوستی را برای انسان زیبا جلوه می دهند. در نتیجه، مانع بندگی و قرب به خدا می شوند.  امام زین العابدین علیه السلام در مناجات شاکرین از دست این گروه شیاطین این گونه به درگاه خدا شکایت می کند: إِلَهِی أَشْکُو إِلَیْکَ عَدُوّاً یُضِلُّنِی وَشَیْطَاناً یُغْوِینِی قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْوَاسِ صَدْرِی وَأَحَاطَتْ هَوَاجِسُهُ بِقَلْبِی یُعَاضِدُ لِیَ الْهَوَی وَیُزَیِّنُ لِی حُبَّ الدُّنْیَا وَیَحُولُ بَیْنِی وَبَیْنَ الطَّاعَه وَالزُّلْفَی (مجلسی، 1403ق، ج 91، ص 143)؛ خدایا به تو شکوه می کنم از دشمنی که درصدد گمراهی من است و از شیطانی که می خواهد مرا اغوا کند و با وسوسه هایش سینه مرا پر کند و برقلب من احاطه یابد. او به هوای نفس کمک می کند و حب دنیا را برای من زینت داده و مانع اطاعت از تو و تقرب به تو می گردد. برای رهایی از موانع بیرونی سلوک اولاً، باید از شّر شیاطین به خدا پناه بریم (همان، 1403، ج  91، ص 143). ثانیاً، برای بر حذر ماندن از آفات دوستان شیطان صفت، باید کسانی را به همنشینی برگزید که انسان را به حیات جاودان اخروی توجه می دهند و در اعمال خیر کمک کار هستند (تمیمی آمدی، 1410ق، ص637). ثالثاً، برای مقابله با شیطان جنی، باید علیه آنان جهاد کرد و با آنها مخالفت نمود. در پرتو چنین رفتاری، انسان به تزکیه نفس و ارتقای درجات در درگاه الهی نایل می گردد (همان، ص423). عوامل سلوک معنوی همزمان با برطرف کردن موانع سیر و سلوک، سالک باید به اموری بپردازد که موجب سیر و تقرب او به خداست. اگرچه خاندان رسالت به طورکلی، اطاعت از خدای متعال (کلینی، 1429ق، ج 3، ص190)، با انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات را موجب سلوک و تقرب به خدا دانسته اند (همان، ج 4، ص74)، اما برخی اعمال، را به طور ویژه عامل تقرب در سیر و سلوک به سوی خدا معرفی کرده اند که در این مجال به اجمال به مهم ترین آنها اشاره می کنیم. الف. اعمال قلبی مقصود از اعمال قلبی، آن دسته از کارهاست که از قلب و دل انسان نشئت می گیرد و صرفاً جنبه باطنی دارد. بر اساس برخی روایات، اعمال قلبی در سلوک انسان از اعمال بدنی مؤثرتر است (مجلسی، 1403ق، ج 75، ص364). برجسته ترین اعمال قلبی را، که در سخنان اهل بیت علیهم السلام عامل صعود و ترقی انسان در سیر او معرفی شده، می توان بر مبنای تحلیل عقلی بدین ترتیب برشمرد: تفکر تفکر، نقشی اساسی در ابتدای سلوک و در ادامه آن دارد؛ زیرا تفکر عامل بیداری انسان و آگاهی او از جایگاهش در نظام هستی و نسبت او با مبدأ، معاد و سایر موجودات است و او را وادار به تلاش برای بهره برداری هرچه بهتر از نعمت های الهی در زندگی دنیوی برای رسیدن به مقصد حقیقی می کند. بر این اساس، ائمه علیهم السلام، به تفکر مستمر در مورد خداوند متعال و قدرتش (کلینی، 1429ق، ج 3، ص141)، مخلوقاتش (مجلسی، 1403ق، ج1، ص88)، نعمت های خداوند (تمیمی آمدی، 1410ق، ص56)، ملکوت آسمان ها و زمین (همان، ص96)، مردن (مجلسی،1403ق، ج6، ص137) و قیامت (کلینی، 1429ق، ج1، ص120) توصیه کرده اند. همچنین تفکر را وسیلۀ تقرب به خدا شمرده (تمیمی آمدی، 1410ق، ص685)، آن را برتر از سایر عبادات معرفی کرده اند (کلینی، 1429ق، ج15، ص63)، به گونه ای که یک ساعت تفکر را دارای ارزشی بیش از یکسال عبادت دانسته اند (بحرانی، 1374، ج3، ص245). کسب معرفت معرفتی که محصول تفکر در کتاب تکوین و تشریع و احادیث معصومان است، برترین عامل تقرب به خداست (کلینی، 1429ق، ج 6، ص7). در اسلام، کسانی که از جهت معرفتی و عقلی برتر از دیگران هستند، صاحب برترین درجات در دنیا و آخرت می باشند (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص136-137)؛ زیرا معرفت حقیقی موجب خشیت انسان نسبت به خداوند می گردد (تمیمی آمدی، 1410ق، ص469) و خشیت نسبت به خدا، انسان را به فرمانبرداری از او دعوت کرده، از معصیت بازمی دارد و مانع طغیان انسان و خروج از بندگی خداست (طباطبائی، 1417ق، ج20، ص187) و همانند بالی است که در صعود انسان در درجات ایمان و معنویت مؤثر است (تمیمی آمدی، 1410ق، ص364).  بر این اساس، ائمه علیهم السلام طالبان راه حق را به مراجعه به علما برای رفع مجهولات و دستیابی به معرفت دعوت کرده اند (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص226) و معرفت به پیشوایان معصوم (کلینی، 1429ق، ج 2، ص408) و معارف الهی، که در قالب قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام ارائه شده است، را از عوامل ارتقای انسان به درجات برتر شمرده شده اند (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص106). همچنین دستیابی به یقین را از برترین عبادات مقربان درگاه الهی معرفی کرده اند (تمیمی آمدی، 1410ق، ص449). حبّ عشق به خدای متعال و اولیای الهی، که مستلزم اطاعت از آنان است، از بهترین عوامل تقرب در سیر و سلوک به سوی خداست (برقی، 1371ق، ج1، ص150). ازاین رو، ائمه علیهم السلام به ما تعلیم داده اند که در دعاها درخواست کنیم تا خداوند متعال عشق به خودش و اولیایش و دوست داشتن اعمالی را که موجب تقرب به خداست، نصیب ما گرداند (مجلسی، 1403ق، ج  91، ص 149). عشق حقیقی از معرفت عمیق نسبت به خدا ناشی می شود؛ زیرا عشق به زیبایی و کمال تعلق می گیرد و هر قدر معرفت سالک به کمال و جمال الهی فزونی گیرد، عشق به او در قلبش بیشتر رسوخ می کند تا جایی که دل او را از حبّ اغیار خالی کرده و قلبش را احاطه می کند. چنین قلبی عرش رحمان می گردد و محل تجلی اوصاف جلال و جمال الهی می گردد. البته، توجه به این نکته لازم است که حبّ دارای درجات متعددی است. اگر کسی به درجات برتر آن برسد، در زمرۀ اهل یقین قرار می گیرد و به مقام محبان، که از مقامات متعالی درجه یقین در سیر و سلوک است، دست می یابد. شوق اگر حبّ به خدا در دل سالک شدت گیرد، به شوق او به وصال الهی منجر می شود. چنین شوقی به خداوند، موجب نزدیکی بنده به معبودش می گردد (ابن طاووس، 1409ق، ج 2، ص686) و آرزوی لقای الهی او را به سوی خدا سوق می دهد (طوسی، 1411ق، ج 2، ص592). بنابراین، سالک کوی الهی باید درخت شوق وصال به حضرت باری تعالی را در قلبش بارور سازد. ثبات اراده شوق قلبی سالک به خدا موجب می گردد او با اراده خویش خدا را برگزیند و با ثبات اراده، در راه حق گام بردارد. چنین اراده ای، برترین توشه سالکان کوی الهی می باشد (ابن طاووس، 1409ق، ج 2، ص678)؛ زیرا سالک در مسیر عبودیت، باید از صراطی عبور کند که از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است (صدوق، 1376، ص177) و در راهش گردنه های سختی را در پیش دارد. گذر از این مسیر، جز با اراده ای استوار و پولادین امکان پذیر نیست. حلم سالک پس از اینکه به ثبات اراده دست یافت، متخلق به حلم و صبر در راه حق می گردد؛ زیرا ثبات اراده موجب می شود انسان در برابر موانع درونی و بیرونی سلوک خود را نبازد و در برابر آنها استقامت ورزد و در مسیر الهی پیشروی کند. درحالی که افراد سست اراده، طاقت مشکلات و سختی های سلوک در صراط مستقیم را ندارند. حلم و صبر، از ملزومات تمام مراحل سلوک است؛ زیرا حرکت در کوی دوست نیاز به صبر بر انجام طاعات، اجتناب از معصیت ها و تحمل مصیبت هایی دارد که برای پخته شدن سالک و ناب شدن گوهر وجودی او ضرورت دارد. علاوه بر این، سالک باید در این مسیر در برابر سرزنش های شیاطین انسی و جنی بردبار باشد، تا از حرکت در مسیر حق سست نشود. ازاین رو، حلم و بردباری لازمۀ راه بندگی و از اموری است که موجب ارتقای انسان به درجات برتر در سیر و سلوک شده (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص117)، موجب می گردد انسان به مقام ابرار نایل گردد (تمیمی آمدی، 1410ق، ص255). امام صادق علیه السلام به سالکان کوی خدا در مورد حلم، سه توصیه دارند: 1. اگر کسی به تو گفت: اگر یک ناسزا بگویی، در پاسخ ده تا ناسزا می شنوی، به او بگو: اگر ده تا ناسزا بگویی در مقابل یک ناسزا هم نمی شنوی؛ 2. اگر کسی به تو ناسزا گفت، به او بگو: اگر ناسزای تو راست باشد، از خدا می خواهم که من را ببخشد و اگر ناسزای تو دروغ باشد، از خدا می خواهم که تو را ببخشد؛ 3. اگر کسی تو را تهدید به خیانت کرد، تو به او وعده خیرخواهی و وفاداری بده (مجلسی، 1403ق، ج 1، ص 226). منابع ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، 1363ق، تحف العقول، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی. امام زین العابدین، علی بن الحسین، 1376، صحیفه سجادیه، قم، الهادی. صدوق، محمد بن علی،1413ق، من لا یحضره الفقیه، چ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی. ـــــ ، 1376، امالی، چ ششم، تهران، کتابچی. ابن طاووس، علی بن موسی، 1409ق، اقبال الاعمال، چ دوم، تهران، دار الکتب الاسلامیه. ابن فهد حلی، احمد بن محمد، 1407ق، عده الداعی و نجاح الساعی، تحقیق احمد موحد قمی، قم، دار الکتب الاسلامیه. بحرانی، سیدهاشم بن سلیمان، 1374، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه بعثت. برقی، احمد بن محمد بن خالد، 1371ق، المحاسن، تحقیق جلال الدین محدث، چ دوم، قم، دار الکتب الاسلامیه. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، 1410ق، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم، دار الکتاب الاسلامی. شریف رضی، محمد بن حسین، 1414ق، نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت. طباطبائی، سیدمحمدحسین، 1417ق، المیزان فی تفسیر القرآن، چ پنجم، قم، دفتر انتشارات اسلامی. طبرسی، فضل بن حسن، 1412ق،  مکارم الأخلاق، چ چهارم، قم، الشریف الرضی . طبرسی، 1379، مشکاه الانوار، ترجمۀ عبدالله محمدی و مهدی هوشمند، قم، دار الثقلین. طوسی، محمد بن حسن، 1411ق، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه. ـــــ ، 1414ق، الأمالی، تحقیق مؤسسه بعثه، قم، دار الثقافه. قمی، علی بن ابراهیم ، 1404ق، تفسیر القمی، تحقیق طیّب  موسوی جزائری، چ سوم، قم، دار الکتاب. کلینی، محمد بن یعقوب، 1429ق، الکافی، تحقیق دار الحدیث، قم، دار الحدیث. کشی، محمد بن عمر، 1409ق، رجال الکشی، تحقیق حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد. مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحار الأنوار، چ دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی. ـــــ ، 1423ق، زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، تحقیق علاء الدین اعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات. منسوب به امام صادق علیه السلام، 1400ق، مصباح الشریعه، بیروت، اعلمی. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی،1410ق  ، مجموعه ورّام، قم، مکتبه فقیه . جواد گلی: دانش پژوه دکتری فلسفه دین مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. حکمت عرفانی – شماره 7- سال سوم، شماره اول، پیاپی 7، . ادامه دارد...

http://fna.ir/BV3WO1





94/09/09 - 04:10





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن